چرا ایران مخالف موجودیت اسرائیل است؟
مطهری میگوید: به قول عبدالرحمن فرامرزی [موسس کیهان در دوران پهلوی] این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند، میگوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشتهاند مُلک سلیمان!
فارس پلاس؛ روایت روز – همواره این شبهه مطرح میشود که چرا ایران، موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد؟
دلایل متعددی نیز برای آن ذکر شده است. این دلایل از بعد انسانی، عقیدتی و راهبردی پاسخ داده شده است. اما جریان معاند و اپوزیسیون خارج نشین، یک قدم به لحاظ تاریخی عقبتر رفته و شبهه میکند که اصلاً چرا ایران و اسرائیل از بدو انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ دشمن شدند که اکنون لازم به ایجاد یک محور مقاومت در مقابل آن باشد؟
۱: بدعت خطرناک!
پروژه «اسرائیل» یک بدعت خطرناک در جهان معاصر بود. درحال حاضر کشورهای غربی معترضاند که چرا روسیه بخشهایی از خاک اوکراین را به قلمروی خود الحاق کرده است و این الحاق را اشغالگری روسیه مینامند.
امّا روسها کار جدیدی انجام ندادهاند. هفتاد و پنج (۷۵) سال پیش، با رای مثبت کشورهای غربی، یک کشور جعلی (اسرائیل) درون یک کشور حقیقی (فلسطین) تشکیل شد. بدعت اسرائیل بود که مسیر را برای الحاق بخشهایی از اوکراین به روسیه هموار کرد. قاعدتاً کشورهایی که موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند، نمیتوانند با این اقدام روسیه مخالفت کنند.
مشهور است که «موشه دایان» پس از اشغال جولان سوریه در سال ۱۹۶۷ میلادی اعلام کرد که نسل گذشته، اسرائیل را در مرزهای ۱۹۴۸ خود تأسیس کرد، ما اسرائیل را در مرزهای ۱۹۶۷ تأسیس کردیم، و شما باید اسرائیل بزرگ را از نیل تا فرات ایجاد کنید.
معترضان به روسها، اول باید تکلیف خود را با موجودیتی به نام اسرائیل مشخص کنند، بعد از اشغالگری در اوکراین دم بزنند. اگر بحران فلسطین حل نشود، بدعت اشغال سرزمینی و الحاق آن برای هر کشوری در جهان میتواند رخ دهد.
اما ماجرای فلسطین چه بود؟ خاک این کشور اسلامی را مانند جنگهای دوران باستان در سال ۱۲۹۶ شمسی اشغال کردند و آن را در سال ۱۳۲۷ شمسی (۱۹۴۸ میلادی) به یک کشور یهودی تغییر دادند. با زور اسلحه به شهر و خانههای آن هجوم بردند، ساکنان آن را یا سلاخی کردند یا بیرون کردند و در نهایت خود اشغالگران در آنجا ساکن شدند!
حتی به اسامی شهرها نیز رحم نکردند و به عنوان نمونه؛ نام قدس را به اورشلیم (Jerusalem) تغییر دادند.
آمار ذیل مربوط به زمان تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ میلادی است:
محل جغرافیایی ۵۳۰ قریه فلسطینی که توسط اسرائیل نابود شد (رنگ قرمز)
محل جغرافیایی فلسطینهایی که حاضر به ترک خانه خود نشدند (رنگ سبز)
برآورد میشود جمعیت فلسطینی حاضر در اراضی ۱۹۴۸ بین ۱/۵ الی ۲ میلیون نفر است
ساکنان اصلی فلسطین در حال حاضر یا در کشورهای دیگر آوارهاند یا در حال کارگری برای همان اشغالگران برای تامین مایحتاج روزانه خود هستند! کسانی هم که خواهان رهایی از صهیونیستها هستند، یا تحت تعقیب و شکنجه قرار میگیرند یا قتل و عام جمعی میشوند، نظیر آنچه امروز در منطقه محاصره شده غزه در حال وقوع است. این اتفاقات در منطقهای رخ میدهد که فاصله آن با ایران تقریباً به اندازه فاصله تهران تا مشهد است.
۲: جهان وطنی خطرناک صهیونیست
جهان وطنی که صهیونیستها نظیر داعش برای خود تعریف کردهاند، به مراتب خطرناکتر از اعمالی است که تاکنون مرتکب شدهاند. جهان وطنی داعش این بود که جغرافیای خلافت بنیامیه در دوران مروانیان را به عنوان وسیعترین برهه خلافت عرب احیا کنند. ایران و سایر کشورهای منطقه نظیر عراق و حتی اسپانیا نیز در حکم استانهای آن بودند.
اما این اتفاق به دلیل وجود محور مقاومت موفق نشد. سید حسن نصرالله اردیبهشت سال ۱۳۹۵ از مشابهت پروژه روز نکبت اسرائیل (سالروز تشکیل رژیم صهیونیستی در ۱۹۴۸ میلادی) با نکبت داعش (تشکیل رژیم داعش در ۲۰۱۴ میلادی) بیان کردند: همانطور که انگلیس گروهکهای تروریستی صهیونیستی را وارد منطقه کرد و نکبتی را در فلسطین ایجاد کرد، الان نیز آمریکا و متحدان منطقهای آن گروههای تروریستی و تکفیری و وحشی را به منطقه آوردهاند تا روح و اراده و عنوان مقاومت و رویکردهای مقاومت در میان دولتها و ملتها و احزاب و جنبشهای ما را تهدید نماید.»
سید نصرالله گفت: « تفاوتهای زیادی بین نکبت ۱۹۴۸ با نکبتی که آنها میخواهند بر سر ما بیاورند، وجود دارد. تفاوت اساسی در اینجاست که در حال حاضر زنان و مردان … و جنبشهای مختلفی در منطقه وجود دارد … مسلم است که پروژهی آمریکا را از طریق براندازی تمامی ابزارهای آن ناکام بگذارد. آنها نمیخواهند این پروژه مانند پروژه انگلیس [منظور تشکیل رژیم] موفقیتآمیز بوده و بتواند ابزارهای خود را در فلسطین و منطقه مسلط کند.»
جهان وطنی صهیونیستها دقیقا مشابه جهان وطنی داعش است. نیل تا فرات یعنی تشکیل کشوری از مدیترانه تا خلیج فارس. مشهور است که «موشه دایان» ژنرال یک چشم صهیونیست پس از اشغال بلندیهای جولان سوریه توسط ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی اعلام کرد که نسل گذشته، اسرائیل را در مرزهای ۱۹۴۸ خود تأسیس کرد، ما اسرائیل را در مرزهای ۱۹۶۷ تأسیس کردیم، و شما باید اسرائیل بزرگ را از نیل تا فرات ایجاد کنید.
صهیونیستها اکنون اظهارات منتسب به موشه دایان را کتمان میکنند اما این ادعای ارضی در سالهای اخیر از طرق مختلف اظهار شده است. «الیعازر میلامید» خاخام تندروی صهیونیستی تیرماه ۱۴۰۲ بود که در جلسه درس هفتگی خود از لزوم تشکیل مرزهای رژیم اسرائیل به پهنای رود نیل در مصر تا فرات در عراق گفت. این خاخام اظهار کرد: : «تا زمانی که تعداد کافی از یهودیان در خاک اسرائیل نباشند، دشمنانمان به حضورشان در این جا ادامه میدهند. ما هنوز تنها منطقه اطراف رود اردن را در اختیار داریم، مرز اسرائیل نیل تا فرات است».
شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی نقل قول جالب توجهی پیرامون رژیم صهیونیستی بدین مضمون آورده است: به قول عبدالرحمن فرامرزی [موسس کیهان در دوران پهلوی] این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند، میگوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشتهاند مُلک سلیمان! هرچه بگویی آقا! آن تشبیه است، میگوید سند از این بهتر میخواهید؟! مگر ادعای خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان سعودی پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟ مگر اینها ادعای عراق و سرزمینهای مقدس شما را ندارند؟
پایان پیام/.