چرا دیگر کسی برای خرید کتاب، صف نمیبندد؟
« آقا، خانم باعرض معذرت دیگر جا نداریم!» عبارتی است که دیگر در رونماییهایی کتب تازه تولید شده کمتر میشنویم و حتی صفی هم نمیبینیم. شاید آخرین صفی که برای کتاب تشکیل شد برای آثار فاضل نظری و وحید یامینپور در نمایشگاه کتاب سال گذشته بود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، خبر رونمایی کتاب «رهش» از «رضا امیرخانی» و کتاب «عشق و چیزهای دیگر» از «مصطفی مستور» اگرچه میان انبوه خبرهای سینمایی در نیمههای بهمن سال ۹۶ گم شد، اما هواداران این دو نویسنده بیش از پنج ـ شش سال منتظر کتاب نویسنده محبوبشان بودند.
جشن امضای آثار مصطفی مستور
آنها در عصر یکی از روزهای پنجشنبه در بهمن سال ۱۳۹۶ سر قرار حاضر شدند تا جزو اولین کسانی باشند که کتاب را میخرند و شیرینی آن را با امضای نویسنده دوچندان میکنند، اما صف طولانی برای گرفتن اولین نسخههای کتاب، ذوقزدگی زیادی برای اهالی فرهنگ به همراه داشت. صفهای بیسابقهای که برای خرید کتاب و رویدادهایی از این دست، خیلی کم دیده بودیم.
جشن امضاء سفرنامه استامبولی نوشته منصور ضابطیان
آخرین کتابهای داخلی که تعداد زیادی از کتابخوانها برایش صف کشیدند، مربوط به آثار شعر فاضل نظری چون «وجود» در نمایشگاه کتاب سال 1401، کتاب «نخل و نارنج» و «کاهن معبد جینجا» اثر وحید یامینپور، «خال سیاه عربی» نوشته حامد عسکری و «استامبولی» منصور ضابطیان و «قهوه سرد آقای نویسنده» اثر روزبه معین است. البته برخی از آثار دفاع مقدسی هم از این قافله عقب نیستند که اغلب آنها در سالهای گذشته تولید شدهاند.
در نمایشگاه کتاب امسال نیز اثری دیده نشد که صف امضاء یا رونماییاش با تراکم جمعیت برگزار شود؛ طوری که گفته شود «آقا! خانم! باعرض معذرت دیگر جا نداریم!» یا صف امضاء را به جای دیگری منتقل کنند.
صفی که برای امضای کتاب شعر «اکنون» اثر فاضل نظری تشکیل شده است
مردم برای چهرهها، صف میکشند
آثار پرفروشی در حوزه نشر داریم، اما این آثار غالباً تولید سالهای گذشته است و در چند سال گذشته به تعداد انگشتان یک دست اثر داشتیم که بتواند مردم را به سمت خود بکشاند تا صفهای خرید ایجاد شود. البته روزگاری کتابی چون «رهش» در چاپ اولش تیراژ ۳ هزار نسخهای داشته، اما الان به طور میانگین تیراژ هر کتاب با توجه به آمار خانه کتاب و ادبیات به یک هزار و ۵۰ نسخه رسیده است.
امضای کتاب «رهش» اثر رضا امیرخانی
البته ایجاد صف به معنای این نیست که حتما این اثر کتابی با محتوای عالی داشته باشد؛ چرا که برخی از کتابها به خاطر چهره بودن نویسنده یا مترجم است که مخاطبان بسیاری را به سمت خود دعوت میکند.
مشکل ما نداشتن مخاطب است
بلقیس سلیمانی، نویسنده آثاری چون «بیپایانی» درباره برگزاری جشن امضای کتاب میگوید: «این جلسات، کتاب را به میان عامه خوانندگان نمیبرد، اما دلخوشی اهل کتاب است. ما اصلاً مخاطب نداریم. اول باید به فکر جمعکردن مخاطب حقیقی باشیم و طوری بنویسیم که مخاطب را زده نکنیم.»
داوود امیریان نویسنده کتاب پرفروش «جام جهانی در جوادیه» درباره کیفیت برگزاری جشن امضاء نظر دیگری دارد: «فرش قرمز در ایران بیشتر مراسم عکس یادگاری است؛ نه چیز دیگری. رونمایی از کتاب هم الان شبیه آن مراسم شده است.»
امضای کتاب «عکس راوی» با حضور رامبد جوان در نمایشگاه کتاب تهران
هفته آخر آبانماه به نام کتاب جمهوری اسلامی ایران نامگذاری شده است که امسال سی و یکمین دورهاش برگزار میشود. هفته کتاب، مجموعه مراسمی است که از سال ۱۳۷۲ هر ساله اواخر آبان با هدایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ترویج کتاب و کتابخوانی برگزار میشود. بر اساس یک سیاست تدوین شده، طی این هفته اخبار مربوط به کتاب و چاپ و نشر در صدر اخبار فرهنگی کشور قرار میگیرد و مراسم و فعالیتهای علمی و فرهنگی با مضمون کتاب برگزار میشود.
امضای کتاب «یادت باشد» روایتی از شهید سیاهکالی
چرخه توزیع ناکارآمد است!
به لحاظ کمی و حتی کیفی نیز فعالیتهای خوبی در حوزه کتاب و کتابخوانی در سالهای گذشته مثل ایجاد پویشهای کتابخوانی در سطح ملی و … صورت گرفته است، اما زمانی که وضعیت آثار تولید شده و توجه مخاطبان به تولیدات داخلی را بررسی میکنیم دیگر کمتر جشنهای امضایی با صفهای طولانی به چشم میخورد. البته یکی از مهمترین دلایل اینکه آثار تولید شده کمتر به چشم و گوش مخاطب میخورد، ناکارآمد بودن چرخه توزیع است. مسألهای که هنوز صنعت نشر نتوانسته در جهت برآوردن اهداف خود از آن استفاده کند.
پایان پیام/