چرا مهدی نصیری را افراطی می‌دانیم؟

چرا مهدی نصیری را افراطی می‌دانیم؟

برای مخاطبی که به صورت مداوم اظهارات نصیری علیه نظام و علیه گذشته خودش را می‌شنود، شائبه همدستی او با معارضان به وجود می‌آید. اصرار نصیری بر ایجاد چنین فاصله‌ای و نزدیک شدن لحنش به ناسزا، هم به میزان خطاهای او در موضع‌گیری‌هایش می‌افزاید و هم او را منزوی‌تر خواهد ساخت و این مسیر، مسیر ناامیدی است.

چرا مهدی نصیری را افراطی می‌دانیم؟

فارس‌پلاس؛ جعفر علیان‌نژادی در یادداشتی نوشت: مهدی نصیری در یادداشت جدیدی به تحلیل موضع‌گیری منتقدانش پرداخته و نوشته است که اکثر انتقادات، متوجه موضع‌گیری‌های افراطی او در دوران جوانی و ابتدایی روزنامه‌نگاری‌اش بوده است. نصیری کم و بیش این انتقاد را پذیرفته و مدعی شده اگر من افراطی بودم، رهبر انقلاب هم افراطی است، چرا که از من افراطی حمایت می‌کرده است.

وی در این خصوص به ذکر چندین خاطره با جزئیات پرداخته که در آن رهبری از او حمایت کرده است. در این یادداشت کوتاه قصد دارم بگویم اولا معنای افراطی بودن نصیری در دوران جوانی‌اش چه بوده است، ثانیا چرا از چنین رفتاری، نمی‌توان به نتیجه‌ای که نصیری گرفته است، رسید. برای این منظور به چند نکته ساده اشاره می‌کنم.

اول؛ سیره و رفتار رهبری در طول دوره زعامت خویش، مبتنی بر حمایت عمومی از مسؤولین مستقر بوده است، تا هم به آنان جرأت تصمیم‌گیری داده و هم این اعتماد را در آنان ایجاد کند که در انجام مأموریت محوله، امکان تجربه راه‌های جدید و مسیرهای سخت و پرخطر نیز وجود دارد.

دوره مسؤولیت نصیری در کیهان، همزمان با رشد اندیشه‌های تجدیدنظرطلبانه سروش و سیطره حلقه فکری این جریان بر مؤسسه کیهان بوده است. طبیعی است معنای چنین حمایتی، دادن اطمینان و پشت گرمی به نصیری برای مقابله تمام قد با هژمونی جریان روشنفکری سکولار بوده است.

دوم؛ حمایت رهبری از یک مسؤول یا عنصر به معنای رضایت نسبت به تمام رفتارهای او نیست. نگاه کل‌نگر و مدیریت کلان جایگاه رهبری، اقتضا می‌کند ولی فقیه از حرکت کلی مسؤول مستقر در صورت تطابق با ارزش‌های کلان انقلاب اسلامی و حرکت کلی نظام و کشور حمایت کرده و نظارت بر رفتارهای جزئی مسؤولین ر ا به نهادهای مرتبط واگذار کند.

بیان نصیری در خصوص حمایت رهبری از وی، این تصور را ایجاد می‌کند که ولی فقیه با تمام رفتارهای آن دوره وی موافق بوده و آن را تأیید می‌کرده است. اگر مهدی نصیری چنین منظوری داشته باشد، باید در صدق بیان او شک کرد و فکر می‌کنم اشتباه نصیری در همین جا باشد که نتوانسته شأن و جایگاه رهبری را درک کند و دچار تفسیر به رأی یا تفسیر به نفع خود شده است.

سوم؛ رفتار افراطی نصیری در آن دوره در نسبت با رفتار تفریطی وی در زمان حاضر معنادار شده است، چه اگر این تزلزل رفتاری نبود، آن رفتار نصیری جوان یا نصیری متقدم هم افراطی خوانده نمی‌شد. چنین تزلزل رفتاری نشان از بی‌مبنایی و تأثیرپذیری یک فرد دارد و مورد نصیری تجربه خوبی در اختیار ما قرار می‌دهد که به جای متأثر شدن از موضع‌گیری‌های محکم یک فرد، مبنای معرفتی یا ریشه‌های باور او را ملاک انقلابی بودن یا نبودن بدانیم.

باور عمیق به ارزش‌های کلان انقلاب اسلامی می‌تواند منجر به استحکام و دوام در موضع‌گیری باشد. نمی‌توان خود را مبنا قرار دارد و ارزش‌های انقلاب اسلامی را با خود سنجید. چیزی که از نصیری انتظار می‌رفت همین بود که باور به ارزش‌های انقلاب اسلامی داشته باشد، نه باور به خود.

چهارم؛ استحکام روی مبانی نیز به معنای افراط نیست. اما عدم صبر و تحمل درحفظ مبانی و تغییر مبنا، منتقدین را تحریص می‌کند که نسبت به گذشته خوب احتمالی نیز موضع منفی گرفته و آن رفتار گذشته را نیز نمایشی بخوانند. گمان می‌کنم معنای افراطی بودن در آن زمان، همین نمایشی بودن و میل به تغییر مداوم مبانی و اصول باشد.

پنجم؛ مهدی نصیری در مسیر ناامیدی قرار گرفته است. بازنمایی رسانه‌ای پر بسامد اظهارات او علیه اصل نظام و شخص رهبری توسط جریانات معارض داخلی و خارجی، نشانه این ناامیدی است. برای نصیری که زبان و بیان رسانه‌ای و ژورنالیستی را به خوبی درک می‌کند، باید این سؤال ایجاد شود که چنین بازنمایی رسانه‌ای و چنین استقبال عجیبی، امری طبیعی نیست.

برای مخاطبی که مجبور است به صورت مداوم اظهارات نصیری علیه نظام و علیه گذشته خودش بشنود، شائبه همدستی نصیری با معارضین به وجود می‌آید. اصرار او بر ایجاد چنین فاصله‌ای و نزدیک شدن لحن او به ناسزا، هم به میزان خطاهای او در موضع‌گیری‌هایش می‌افزاید و هم او را منزوی‌تر خواهد ساخت. نصیری هم می‌خواهد از این انزوا درآید هم آن که مردم حرف‌هایش را بپذیرند. این تناقض نصیری را به معارضین نزدیکتر می‌کند و از مردم دورتر. این مسیر، مسیر ناامیدی است.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *