چرا پای موزیک دافی به مدرسه باز شد؟!

چرا پای موزیک دافی به مدرسه باز شد؟!

این روزها ویدیویی از جشن آغاز تحصیلی 1402 مدرسه‌ غیرانتفاعی در کرمان با چاشنی موزیک دافی دست به دست می‌چرخد که در آن بچه‌ها و کادر مدرسه و حتی اولیا با این آهنگ هم‌خوانی می‌کنند. موزیک هایی از این دست چطور سلامت روان ذهن فرزندان ما را نشانه می گیرد؟

چرا پای موزیک دافی به مدرسه باز شد؟!

گروه زندگی؛ زینب نادعلی: آهنگ مبتذل دافی که چندی پیش در خبرگزاری فارس از آن پرده برداشته شد و معلوم شد این کلمات مبتذل و این آهنگ سخیف نه از آن ور آب و خواننده‌های زیرزمینی به دست نوجوان‌هایمان رسیده بلکه به سفارش یک برند آرایشی در داخل کشور تهیه و توزیع شده، حالا پایش به امن‌ترین محیط آموزشی بچه‌هایمان یعنی مدرسه رسیده.این روزها ویدیویی از جشن آغاز تحصیل 1402 در مدرسه‌ای غیرانتقاعی در کرمان با چاشنی موزیک دافی دست به دست می‌چرخد. ویدیویی که در آن بچه‌ها و کادر مدرسه و حتی اولیا با این آهنگ هم‌خوانی می‌کنند و با وجود کلمات و محتوای نامناسبش آن را بهتر از خواننده‌اش حفظ هستند. جنجالی که دوباره آهنگ مبتذل دافی به پا کرده و نگرانی از سلامت روانی دانش‌آموزانی که در معرض چنین محتوایی هستند گفت‌وگوی ما را با «زهرا گیوی» کارشناس نوجوان و مشاور رقم زده است.

چرا دافی بین برخی بچه‌ها محبوب شد؟!

آهنگ مبتذل دافی با اینکه به ظاهر مناسب کودک ونسل نوجوان ما نیست اما گویا با هیجان و ریتمی که دارد این دو گروه را هدف قرار گرفته و بیشترین آسیب را به آنها وارد کرده. به طوری که این آهنگ و کلمات مبتذلش بدون دانستن معنی آن سر زبان بعضی از نوجوان‌هایمان افتاده و فضای مجازی را احاطه کرده. نوجوان ما با خواندن آن دابسمش می‌سازد و حالا هم که پایش به مدرسه باز شده.این آهنگ و برخی از آهنگ‌های امثال آن با محتوای مبتذلی که دارند حتی مناسب شنیده شدن برای والدین این بچه‌ها نیستند اما چرا بین بچه‌ها محبوب شدند؟!

این روانشناس و کارشناس نوجوان می‌گوید:« ذات بچه‌ها هیجان طلب است و برخی موسیقی‌ها هیجان بچه‌ها را به بالاترین حد خودش می‌رساند و خیلی برایشان خوشایند است اما این مسئله اهمیت دارد که در کنار اینکه هیجان را بالا می‌برد آهنگ دارای محتوا و مضامینی باشد که متناسب با سن فرزندمان باشد. نه آهنگی مثل دافی که مصرف مشروبات الکلی، رابطه دختر و پسری، پارتی‌کردن، داف بودن، مصرف مواد مخدر و … را در ذهن بچه القا می‌کند و به عنوان ویژگی خوب نشان می‌دهد. واقعیت این است که بچه‌ها ضمیر پاکی دارند هر خوراکی که به بچه‌ها بدهیم به وسیله همان بزرگ‌سالی‌شان را می‌سازیم و در رشد روانی و شخصیتی آنها تاثیر ویژه‌ای دارد.»

ذات بچه‌ها هیجان طلب است و برخی موسیقی‌ها هیجان بچه‌ها را به بالاترین حد خودش می‌رساند و خیلی برایشان خوشایند است اما این مسئله اهمیت دارد که در کنار اینکه هیجان را بالا می‌برد آهنگ دارای محتوا و مضامینی باشد که متناسب با سن فرزندمان باشد.

قبل از هرکس فیلترینگ برعهده خانواده است

هرچند مدرسه‌ای که این آهنگ را برای جشن بچه‌ها انتخاب کرده، اشتباه بزرگی را در حق‌شان انجام داده است اما برخی از دانش‌آموزان این آهنگ را بهتر از خواننده‌اش حفظ بودند و هم‌خوانی‌شان با این آهنگ مشخص کرد، این خوراک ذهنی ناامن پیش‌تر از مدرسه، در محیط خانواده و دوستان در اختیارشان قرار گرفته است. اما چرا خانواده‌ها به جای فیلتر چنین ابتذالاتی مانع گوش دادن فرزندشان به چنین آهنگ‌هایی نمی‌شوند؟!

این روانشناس با اشاره به کوتاهی برخی والدین می‌گوید: «بعضی از پدر و مادرها آنقدر که مراقب لباس‌پوشیدن بچه‌ها، خوراک‌شان، کلاس زبان و کلاس‌های آموزشی دیگر هستند، چندان اهمیتی به ورودی‌ ذهن بچه‌ها نمی‌دهند. یعنی والدین مراقب هستند کودک صبحانه نخورده به مدرسه نرود. کلاس زبانش دیر نشود. لباسش ست و هماهنگ باشد اما مواظب این نیست که فرزندش در محیطی که قرار می‌گیرد چه محتوایی می‌شنود. تلفن همراهی که دستش می‌گیرد مناسب سن فرزندش است یا نه ؟! متاسفانه مسئله اصلی این است که نظارت فکری که باید روی بچه‌ها باشد نیست. در این شرایطی چند گروه سهم دارند. اولین و اصلی‌ترین گروه خانواده است. من وقتی نقش پدر و مادری را قبول می‌کنم وظیفه دارم مراقب فرزندم باشم. مواظب و نظارت هم فقط جسمی نیست یعنی من ورودی گوش و چشم بچه را باید کنترل کند. چه می‌بیند؟! چه می‌شنود؟! چرا که همه این ورودی‌ها روی ذهن بچه مستقیم و غیر مستقیم اثر می‌گذارد.»


مواظبت و نظارت فقط جسمی نیست یعنی والدین ورودی گوش و چشم بچه را باید کنترل کنند. چه می‌بیند؟! چه می‌شنود؟! فضای مجازی چه محتوایی به او ارائه می‌دهد؟!

آهنگ دافی و امثال آن با روان بچه‌ها چه می‌کند؟

شاید از نظر برخی از خانواده‌ها این کنترل و نظارت بر آنچه فرزندشان می‌بیند و می‌شنود سخت‌گیری به حساب بیاید و از دیدگاه خودشان روش تربیتی دوستانه‌ای را در پیش گرفته باشند که فرزندشان کمتر در آن محدودیت دارد. از طرفی اکثر خانواده‌ها بر دیدن محتوای جنسی و نامتعارف از طرف فرزندشان حساسیت نشان می‌دهند اما کم‌تر روی آهنگ‌ها نظارت دارند و حتی گاهی استدلال‌شان این است که بچه که معنی این کلمات را متوجه نمی‌شود و حالا که این آهنگ ریتم شادی دارد چه اشکالی دارد بخواند و گوش بدهد و شاد باشد. اما این دیدگاه درست است یعنی اگر فرزندما متوجه کلمات سخیف یک آهنگ نمی‌شود آسیبی هم به او وارد نیست؟!

دگتر گیوی در پاسخ به این سوال می‌گوید:« تصور کنید دانش آموزی که در مقطع دبستان است یا بالاتر، متوجه نمی‌شود معنی و مفهوم واژه های نامتعارف آهنگ دافی، جنتلمن یاهزاران آهنگ از این دست چیست؟! اما با شنیدن چنین آهنگی چه بلایی سرش می‌آید؟! ذهن فرزندمان بیشتر از چیزی که در آن سن و سال نیاز به فهمیدن دارد باز می‌شود. موتور جستجوگر ذهنش فعال می‌شود سوال می‌کند. پردازش می‌کند و اگر ما به عنوان والدین بلد نباشیم به او پاسخ هوشمندانه‌ای بدهیم خودش برای سرچ کردن دست به کار می‌شود.»


آهنگ‌های مبتذل مثل دافی موتور جستجوگر ذهن بچه‌ها را روشن می‌کنند و آنها را درگیر بلوغ زودرس خواهند کرد

آسیبی که به اسم روشن‌فکری به خورد فرزندمان می‌دهیم!

این روزها فضای مجازی بیشتر از همه نقش انتقال ورودی را به ذهن بچه‌ها دارد. اما مشکل اصلی اینجاست که همه این ورودی‌ها سالم و امن نیستند. از طرفی بعضی از خانواده‌ها به اسم روشنفکری به بچه‌ها اجازه دسترسی به لپ‌تاپ،گوشی، تبلت و فضای مجازی را بدوت نظارت می‌دهند. بچه از سنین پایین گوشی مجزا دارد و خانواده ها به این مسئله می‌بالند و افتخار می‌کنند که فرزندشان از وسایل هوشمند استفاده می‌کند و به روز است اما این روانشناس این کار را خیانتی در حق بچه‌ها می‌داند که به اسم روشنفکری رقم می‌خورد.

زهرا گیوی می‌گوید:« وقتی فرزندمان به دریای اطلاعات از طریق اینترنت دست پیدا می‌کند و نظارتی هم از طریق والدین به بر ورودی‌های چشم و گوشش صورت نگیرد، به طور حتم تمام سوال‌های ایجاد شده در ذهنش را با یک سرچ ساده می‌تواند پیدا کند. گوگل هم اینجور نیست که بگوید عزیزم، دخترم، پسرم تو چندسالت است که من متناسب با سنی که داری به تو اطلاعات بدهم نه! اطلاعاتی که ممکن است یک آدم 30 ساله به آن نیاز دارد برای زندگی و رابطه‌اش در اختیار یک بچه 10 ساله می‌گذارد! حتی ممکن است والدین گوشی مجزا برای فرزندشان تهیه نکنند و مستقیما این آهنگ‌ها در خانواده‌شان اجازه پخش نداشته باشد. اما همان چندساعتی که بی‌رویه گوشی خودشان را در اختیار فرزندشان می‌گذارند و نظارتی بر عملکرد آنها ندارند. آسیبی که می‌گوییم را از طریق فضای مجازی به او می‌رساند.»


استفاده بچه‌ها از فضای مجازی روشنفکری نیست خیانتی است که والدین با اجازه صادر کردن در حق‌شان انجام می‌دهند

شما والدین هستید نه مربی باشگاه پرورش اندام!

گفت‌وگوی‌مان با زهرا گیوی کارشناس نوجوان و روانشناس به آنجا می‌رسد که مسئولیت والدین را برایشان یادآوری می‌کند و می‌گوید:« واقعیت این است که ما در زندگی به عنوان والدین باشگاه پرورش اندام نداریم که فقط به جسم فرزندمان رسیدگی کنیم. یعنی حواسمان باشد زیبا و شکیل باشند، بدن سالمی داشته باشند. ما انسان هستیم و دو بعدی و اتفاقا بعد روانی حائز اهمیت بالاتری است. باید به عنوان والدین ضمیر بچه‌ها را پاک نگه داریم و روان‌ها را سالم. پس باید فیلتر مناسبی داشته باشیم. محتوایی اگر قرار است به دست فرزندمان برسد اول خودمان آن را بررسی کنیم. دافی شاید یکی از هزاران موسیقی‌‌ای است که بچه‌ها هر روز در معرضش قرار می‌گیرند. حتی گاهی در خانه های بازی خصوص بچه‌ها هم آهنگ مناسب آنها پخش نمی‌شود.»

ما در زندگی به عنوان والدین باشگاه پرورش اندام نداریم که فقط به جسم فرزندمان رسیدگی کنیم.اتفاقا بعد روانی حائز اهمیت بالاتری است. باید به عنوان والدین ضمیر بچه‌ها را پاک نگه داریم و روان‌ها را سالم.

کادر مدرسه متخلف چرا مستحق توبیخ بود؟!

اخراج و توبیخ برخی از کادر مدرسه متخلف که آهنگ دافی را برای جشن و شادی بچه‌ها انتخاب کردند، واکنش‌های موافق و مخالف زیادی داشت. برخی می‌گفتند نباید مسئله به اخراج و توبیخ کشیده شود و باید به صورت ریشه‌ای مسئله را حل کرد. این منتقدان با اشاره به پخش آهنگ‌های جنتلمن، گنگستر و دافی در مدارس همه تقصیرها را گردن کودکان و تغییر ذائقه‌شان انداختند و مدرسه را مبری کردند اما چرا کادر مدرسه متخلف مستحق توبیخ بود؟

زهرا گیوی در پاسخ به این سوال می‌گوید:«شاید نظر بعضی از افراد این باشد که اخراج مدیر پاک کردن صورت مسئله است و باید مشکل را ریشه‌یابی و حل کرد. درست است باید ریشه‌یابی و حل کرد اما یک مدیر یا معلم تعهد می‌دهد که محیط آموزشی را یک محیط امن برای دانش‌آموزان قرار دهد. محتوای اخلاقی برای آنها تولید کند و فکر می‌کنم مجازاتی که برای زیر پا گذاشتن تعهدش برای او در نظر گرفته می‌شود کاملا درست و به جاست. اما بخشی که بچه‌ها آسیب دیدند خانواده باید وارد عمل شود. اگر خانواده‌ای وجود دارد که خود مروج این آهنگ‌هاست و اجازه گوش دادن آن را به فرزندش می‌دهد واقعا یک جور جنایت خاموش در حق فرزندش می‌کند!»


بچه‌ها باید با معنی بعضی از مفاهیم آشنا بشوند اما در سن مناسب خودش.

فاجعه ای به نام بلوغ زودرس

در ادامه این کارشناس ضرورت برخورد با چنین مدارسی را به والدین تاکید می‌کند و می‌گوید:« حتی اگر برخورد قانونی صورت نگیرد و این رفتارها از چشم قانون دور بماند والدین باید برخورد کنند و مستقیما هم برخورد کنند. بچه‌ها دست مدیر، معاون، مربی و معلم‌ها امانت هستند و بخشی از تربیت‌شان به دست این موسسات آموزشی تامین می‌شود و بسیار حائز اهمیت است که محیطی که فرزندمان قرار است 12 سال در آن پرورش پیدا کند امن باشد. محیطی باشد که محتوای خوبی به بچه بدهد. درست است که بچه‌ها باید با معنی بعضی از مفاهیم آشنا شوند اما در سن مناسب خودش. نباید برای بچه 7 ساله آهنگی بگذارند که تمام محتوایش درباره روابط نامشروع ، مشروبات الکی، دوستی‌های خارج از عرف باشد. ذهن او باز می شود، کنجکاوی می‌کند و جواب‌هایی را پیدا می‌کند که سلامت روح و روانش را به طور جدی تهدید می‌کند و به او آسیب می‌زند و درنهایت باعث فاجعه‌ای می‌شود به نام بلوغ زودرس!»

پایان پیام/

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *