چه رازی در سکوت قبرستان نهفته است؟
مگر هدف از زیارت اهل قبور زنده نگه داشتنِ یاد و خاطره اموات و فرستادن فاتحه و خیرات برای روحش نیست؟ پس آیا لزومی دارد که حتما به سر مزار اموات برویم؟ در این گزارش به این سوال پاسخ میگوییم و به سِّر سکوت در قبرستان میپردازیم.
گروه زندگی-فاطمه زهرا نصراللهی: سرمان گرم است.گرم اتفاقات و برنامههای روزمره. بین همه شلوغیها در اداره، خانه، مدرسه یا دانشگاه و .. مشغول بالا و پایین کردن تقویم هستیم. برنامه میچینیم تا فلان کار را در فلان تاریخ انجام دهیم، فلان روز موعد چک و قسطمان است یا باید برویم و بچههایمان را در کلاس یا مدرسه ثبت نام کنیم؛ درمیان این کارهای ریز و درشت که تمامی ندارد، شاید یک روز چشممان بر روی یک تاریخ قفل شود. روزی که فرد مهم زندگیمان را از دست دادیم. ذهنمان منتقل میشود به روزی که یکی از عزیزانمان را از دست دادیم. عزیز از دست رفته چند سالی است که در چنین روزی دنیا را ترک کرده است.
بیقرار میشویم و با خود میگوییم، چقدر خوب است که فردا دو سه ساعتی که کاری نداریم، یک سر برویم سر مزارش و خیراتی کنیم و فاتحهای بخوانیم. با بالا و پایین کردن برنامهها بالاخره موفق میشویم که بعد از چند سال دیداری با عزیزمان تازه کنیم. هنگام رسیدن به خانهاش، خاکهای بر روی سنگ قبر گواهی میدهد که سالهاست کسی به این کاشانه سر نزده است. در ذهن خودمان مرور میکنیم که خودمان هم آخرین باری که آمدیم شاید چند سال پیش بود که یکی از اقواممان از دنیا رفته بود و ما هم با خود گفتیم: خوب شد، پس یک سری هم به عزیز از دست رفتهام بزنم!
در میان این افکار، یک بطری آب جور میکنیم و شروع به شستن مزار عزیزمان میکنیم. این به ذهنمان میرسد که او چند سال از دنیا رفته است و من هم که تنها فرد نزدیک به او هستم و در این مدت به دیدارش نیامدهام، اصلا مگر آمدن من در اینجا به جز یادآوری فقدان او فایدهای هم دارد؟ شاید با خود بگوییم اگر بخواهیم فاتحه برای اموات از دست رفتهمان بفرستیم، میتوانیم از راه دور هم بفرستیم، پس چرا این همه راه را به سر مزارش بیاییم، یا اصلا این مدت که نیامدیم چه اتفاقی افتاد؟ در این گزارش به این سوالتان پاسخ خواهیم داد.
اموات از صدای قدمهای شما لذت میبرند.
*حتما باید به دیدار درگذشتگان برویم؟/ آنها از صدای قدمهایتان لذت میبرند!
در گزارشهای پیشین گفتیم که زیارت قبور از اسباب یاد آخرت و آگاه شدن به بی اعتباری دنیا و سبب آماده شدن برای مرگ و رو آوردن به صلاح و رستگاری است. از این رو مستحب است. اما مگر هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره اموات و فرستادن فاتحه و خیرات برای روحش نیست؟ پس چه لزومی دارد که حتما به سر مزارش برویم؟
«علی نصیری کیا» طلبهی درس خارج حوزه قم و نویسنده در پاسخ به این سوال میگوید: «باید حتما به زیارت حضوری اموات برویم، چراکه مکانی که بدن یک شخص در آن دفن است، چون بیشتر از همه با بدنش در این دنیا انس داشته، به همین علت بعد از مرگ هم با آن نقطهای که بدنش در آن بود بسیار اُنس دارد و وقتی توجهاش میخواهد به دنیا شود، بسیار به آن نقطه که جسمش در آنجا خاک شده است، توجه دارد. خودتان را تصور کنید؛ وقتی کسی بر سر مزاری که جسممان در آن دفن شده است، میآید با ما ارتباط میگیرد و ما انس بالاتری با او میگیریم. البته این برای آدمهای معمولی است. هرچقدر آدم وجودش گسترده شود این فراتر میرود، البته بزرگان و اولیای الهی هم به قبرشان توجه دارند، اما با توجه به اینکه آنها وجودشان گستردهتر است، در جاهای دیگر هم میتوانند ارتباط بگیرند.هرچند باز هم توصیه شده است که سر قبر این بزرگان هم حاضر شوید. چون یک تکه از وجودشان آنجا مانده است و به آن توجه بیشتری دارند.
وقتی به سمت اهل قبور میروید، حتی صدای قدمهایتان برای آنها لذت بخش است و روحشان حاضر میشود و سرخوش میشود و با خودشان میگویند: کسی به من سر میزند. این اُنس سبب میشود که بیشتر بهره ببرند و خیر بیشتری به آنها برسد. به علاوه یک سری احکام مانند شستن قبر و دست گذاشتن روی قبر و فاتحه و .. خیراتی را به فرد از دنیا رفته میرساند.»
«علی نصیری کیا» طلبهی درس خارج حوزه قم و نویسنده
*یک دیدار و یک دنیا درس
بدون شک حاضر شدن بر سر مزار کسی که از دنیا رفته است برای خود فرد هم ثواب و پاداش دارد. در حقیقت این حضور باعث میشود ما یک ارتباطی با عزیزمان برقرار کنیم که به ما خیر برساند و برای ما تبدیل دعا شود. اگر فردی که از دنیا رفته، در دنیای آخرت صاحب مقامی باشد، میتواند در آن دنیا از ما گره گشایی کند و واسطه بین ما و خدا شود. نکته بعدی که حضور بر سر مزار اهل قبور برایمان دارد، تاثیر معنوی آن است.
طلبهی درس خارج حوزه قم و نویسنده در این باره میگوید: «وقتی وارد قبرستان میشویم، اگر فضای قبرستان در سکوت بگذرد و قبرستانی باشد که حالت خرابه داشته باشد، یک لحظه این سوال به ذهن ما میآید که «آخرش اینجاست پس برای چه چیز این دنیا حرص میزنم؟ این همه کار و مشغله و بدو بدو برای چه چیز است؟ کارهای دنیایی که صرفا به دنیا ختم میشود و باقی نمیماند، پس باید برای آخرت بیشتر تلاش کنم». کارهایی که جنبه اُخروی دارد و ماندگار است و از بین رفتنی نیست و فانی نمیشود.»
سکوت قبرستان را با جان و دلتان گوش کنید.
چرا باید در قبرستان سکوت کنیم؟
«آیتالله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) و بعضی از بزرگان دیگر مثل آیتالله کشمیری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در وادیالسّلام میرفتند، ساعتها مینشستند و فکر میکردند. به قبور نگاه میکردند و با خود میگفتند: اینها چه کسانی بودند، یک عدّهشان فحول و از علما بودند، امّا الآن کجا هستند؟! یک عدّهشان احتمالاً گردنکشهایی بودند، پس کجا هستند؟! یک عدّه دیگر چنین … فکر میکردند؛ فکر در خودشان، فکر در عالم هستی و … از آیتالله کشمیری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) سؤال کردند: آقا! وادیالسّلام چه بود؟ فرمودند: روح و ریحان، چراکه روحشان را جلا میداد و آنجا برای ایشان، مرکز تفکّر، تأمّل، خودسازی، انسان شدن و به حقایق دست یافتن بود.
همین سکوت و تأمّل کردن در گورستان است که به ما میگوید: دنیا ارزش دل شکستن و کینه توزی و گناه و حرام خوری ندارد، چراکه روزی میرسد که که هرگز در دسترس نخواهیم بود.
نصیری کیا میگوید: «همین حضور بر سر درگذشتگان سبب یک سری تذکرات میشود. حتی در دستورات سلوکی علما است که کسانی که اهل سیر و سلوک هستند، چه بسا یک روز در میان یا حداقل هفتهای یکبار به قبرستان سر بزنند و آنجا بنشینند و فکر کنند. بیشترین چیزی که بر سر مزار باید به آن توجه کرد و در آن سِرّی نهان نهفته است؛ سکوت و فکر است. اینکه گفته شده است: «یک ساعت تفکر برتر از ۷۰ سال عبادت است» دقیقا در اینجا به کار میرود. هنگامی که بر سر مزار اهل قبور میروید سکوت کنید بعد ناخودآگاه این فکر به سراغ مان میآید که اینهایی که از دنیا رفتهاند هم در دنیا مثل ما بودند؛ یکیشان مهندس، یکیشان کارگر، یکیشان خانه دار یا .. بودند، اما اکنون همهشان در یک حال هستند، پس من هم حتما یک روزی به اینجا نقل مکان میکنم.»
با این تفاسیر این رفت و آمد به قبرستان و جایی که مومنان در آن دفن شدند، یک خیر دو سویه است هم کسی که رفت و آمد میکند خیر میبرد و هم کسی که در آنجا دفن هستند از این رفت و آمد ما و زیارتی که ما به قبورشان میرویم بهرمند میشوند. پس بی انصاف نباشیم و حداقل هفتهای یکبار یا اگر راه دور بود، ماهی یکبار به آنها سر بزنیم. آنها حتی از صدای قدمهایمان هم شادکام میشود این شادی را از آنها و این لطف را از خودتان دریغ نکنید.
پایان پیام/