چه کسانی باید از تجربه واگنرهای ایرانی عبرت بگیرند؟
نویسنده اصلاحطلب در صفحه توئیت خود، ماجرای واگنرهای روسی را با داستان آتش به اختیاری اینگونه قیاس کرده است که: «جماعت آتش به اختیار قانون گریز، روزی سلاح را به سوی جبهه خودی میگشایند. این سنت تاریخ است. امروز واگنرها نمونه آن هستند. آیا درس عبرت میگیریم؟!».
فارسپلاس؛ داود مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: گمان میکنم نویسنده با آدرس غلط دادنش درصدد انحراف افکار عمومی است. چون میگوید " روزی میرسد "، در حالی که چنین روزی در سالهای پس از انقلاب مکررا تا به امروز رخ داده است. بارزترین نمونه آن همانا واگنریگری سازمان منافقین است که از روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز علیه ملت و نظام اسلامی شوریدند و جنایات بیشماری به راه انداخته است.
ماجرای کوی دانشگاه در سال 78 و فتنه 88 نمونه دیگری از آن روزی است که جماعتی انقلابی نما در نقش واگنرهای ایرانی علیه مصالح مردم و انقلاب شوریدند. جدیدترین روز واگنری، اغتشاشات پاییز 401 بود که جمع زیادی از هم مسلکان نویسنده با عوامل پدید آورنده آن روز که عمدتاً از جماعت ضد انقلاب و برانداز بودند هم داستان و هم دل شده بودند.
بنابراین، ملت و نظام اسلامی روزهای واگنری را بارها با تلخکامی تجربه کرده است. اما چگونه است که نویسنده اصلاح طلب نه فقط به مخاطب خود آدرس غلط میدهد و حوالت به آینده داده است بلکه این پدیده را به فرمان آتش به اختیاری ولی فقیه نسبت داده است. در حالی که شورش علیه مصالح ملت و نظام اسلامی در قاموس فرمان آتش به اختیاری نمیگنجد. این فرمان برای دفاع از مصالح ملی صادر شده است و نه علیه آن تا شامل تجربه واگنری بشود.
آیا نویسنده اصلاح طلب با این توئیت خواسته است توجه مردم به تجربه نقش واگنری در میان جمع زیادی از هم مسلکانش را منحرف سازد یا آنکه در صدد تخریب چهره جماعت آتش به اختیار انقلابی است که سد راه واگنرهای ایرانی هستند؟!
هر دو امر محتمل است. اما مهم این است که هم مسلکان وی بیش از دیگران مستحق عبرت از تجربه واگنرهای ایرانی هستند. چون آتش به اختیار انقلابی همواره عبرت گرفته است که تا کنون به ضد فلسفه وجودی خود تبدیل نشده است.
پایان پیام/ت