کدام کشور مانع نابودی ارتش صدام توسط ایران شد؟+سند

کدام کشور مانع نابودی ارتش صدام توسط ایران شد؟+سند

رهبر انقلاب روز 29 شهریور در دیدار با پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس فرمودند: «در طول جنگ مهم‌ترین کمک را (کمک اطّلاعاتی) آمریکایی‌ها می‌کردند. جایگاه و آرایش نیروهای ما را نقشه‌برداری می‌کردند، به طور مداوم در اختیار آنها [یعنی رژیم بعث] می‌گذاشتند.»

کدام کشور مانع نابودی ارتش صدام توسط ایران  شد؟+سند

فارس پلاس؛ خط رهبری – نشریه سیاست خارجی آمریکا (Foreign Policy) روز ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ در گزارشی اختصاصی به پشت پرده یکی از وقایع مهم جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران پرداخت. در این گزارش آمده بود که آمریکا در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی علیه ایران از طریق تصاویر ماهواره‌ای متوجه شد که تهران درحال دستیابی به یک مزیت راهبردی با استفاده از حفره‌ای در صفوف ارتش بعث صدام است.

مقامات اطلاعاتی آمریکا محل استقرار نیروهای ایرانی را به همتایان اطلاعاتی خود در بغداد منتقل کردند. این اطلاعات شامل تصاویر و نقشه‌هایی درباره تحرکات نیروهای ایران و همچنین نقاط دقیق جغرافیایی تأسیسات لجستیکی و جزئیات مربوط به پدافند هوایی ایران بود.[1]


نیروهای ایرانی در سال ۱۹۸۸ میلادی متوجه شکافی در خطوط اتصال ارتش بعث صدام شدند

رژیم صدام در سال‌های پایانی جنگ به تصاویر ماهواره‌ای، نقشه‌ها و اطلاعات دریافتی از آمریکا متکی بود. حملات شیمیایی این رژیم به رزمندگان نیز با استناد به تصاویر و محتوای اطلاعاتی آمریکا انجام می‌شد. مقامات اطلاعاتی آمریکا کاملاً آگاه بودند که ارتش صدام از سلاح شیمیایی مانند سارین استفاده می‌کند.


ارتش بعث صدام در سال‌های پایانی جنگ متکی به کمک اطلاعاتی آمریکا بود
دلیل این همکاری اطلاعاتی تضمین راهبرد رئیس جمهور وقت آمریکا برای پیروزی بغداد بود

«گالبرایت» دیپلمات ارشد آمریکا در جریان جنگ اول و دوم خلیج فارس در کتاب خاطراتش در سال ۲۰۰۶ میلادی نوشت: در اوایل سال ۱۹۸۷ میلادی به نظر می‌رسید که ایران مصمم است پیروز جنگ شود. نیروهای سپاه پاسداران شبه جزیره فاو [جنوبی‌ترین و راهبردی‌ترین نقطه عراق] را تصرف کردند.

عراق قبل از جنگ، بخش‌ عمده صادرات نفتی خود را از این ناحیه انجام می‌داد و در شمال عراق نیز چریک‌های مورد حمایت ایران به نام «پیشمرگه» بخش‌های عمده‌ای از جمله ارتفاعات مشرف به اربیل و دشت بین‌النهرین را اشغال کردند. بیم آن می‌رفت که ایران میادین نفتی کرکوک را زیر آتش توپخانه‌ای خود بگیرد. بنابراین دولت ریگان بیش از هر زمان دیگری به عراق متمایل شد. [2]


کتاب «گالبرایت» دیپلمات ارشد آمریکا در جریان جنگ اول و دوم خلیج فارس در سال ۲۰۰۶ میلادی:
در اوایل سال ۱۹۸۷ میلادی به نظر می‌رسید که ایران مصمم است پیروز جنگ شود

سرهنگ «ریک فرانکونا» وابسته نظامی آمریکا در بغداد و از مقامات آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) در این رابطه می‌گوید: ماهواره‌های جاسوسی آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) شواهد روشنی دریافت کردند که نشان می‌داد حجم بالایی از تجهیزات و قوای ایرانی‌ در شرق بصره متمرکز شده‌اند.

نگران کننده‌ترین بخش اطلاعات برای تحلیلگران DIA این بود که تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌داد، نیروهای ایران، یک شکاف در خطوط اتصال نیروهای عراقی در جنوب شرقی بصره کشف کرده‌اند. این شکاف میان سپاه سوم (مستقر در شرق بصره) و سپاه هفتم (مستقر در جنوب شرقی بصره و اطراف فاو) ارتش بعث صدام بود.


تصاویر ماهواره‌ای آمریکا سال ۱۹۸۸ میلادی نشان از تمرکز ایران بر شکاف ارتش بعث در شرق بصره دارد
این شکاف میان سپاه سوم (مستقر در شرق بصره) و سپاه هفتم (مستقر در جنوب شرقی بصره) رژیم بعثی بود

ماهواره‌های آمریکا واحدهای مهندسی و پل‌سازی ایران را شناسایی کردند که مخفیانه به مناطق مقابل این شکاف در خطوط عراق منتقل می‌شوند. این موضوع نشان داد این نقطه همان جایی است که قرار است نیروهای ایرانی به سوی آن گسیل شوند.

بر همین اساس، اواخر سال ۱۹۸۷ میلادی (پاییز ۱۳۶۶ ه.ش) گزارش فوق محرمانه تحت عنوان در دروازه‌های بصره (At The Gates of Basrah) از سوی آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) به «ریگان» رئیس جمهور وقت آمریکا نوشته شد. مقامات اطلاعات نظامی آمریکا در این گزارش ذکر کردند که این حمله ایرانی‌ها در بهار ۱۹۸۸ (بهار ۱۳۶۷ ه.ش) بزرگتر از همه حملات بهاری گذشته خواهد بود.


گزارش در دروازه‌های بصره (At The Gates of Basrah):
اگر بصره سقوط کند، ارتش صدام فرو می‌پاشد و ایران در جنگ پیروز خواهد شد

اما اهمیت این اطلاعات چه بود؟ در این گزارش آمد که این حمله می‌تواند منجر به شکستن خطوط ارتش بعث صدام و تصرف بصره شود. در این گزارش هشدار داده شده بود که اگر بصره سقوط کند، ارتش صدام ساقط و ایران در جنگ پیروز خواهد شد.

ریگان گزارش را خواند و در حاشیه آن خطاب به «فرانک کارلوچی» وزیر دفاع وقت آمریکا نوشت: پیروزی ایران غیرقابل قبول است. متعاقب آن تصمیمی در سطح عالی آمریکا اتخاذ شد. آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) مجاز شد که اطلاعات دقیقی از استقرار و تحرکات همه واحدهای رزمی ایران به استخبارات عراق بدهد. اطلاعات در حکم چشم عملیات است. پیروز میدان از آن جبهه‌ای است که بر میدان نبرد اشراف اطلاعاتی داشته باشد.

این آژانس همچنین داده‌هایی در مورد نقاط استقرار تاسیسات لجستیک اصلی ایران، قابلیت‌های نیروی هوایی و سیستم پدافند هوایی ایران ارائه کرد. این اطلاعات تحت عنوان بسته اهداف برای نابودی توسط نیروی هوایی رژیم صدام تدوین شد. پس از آن، حمله شیمیایی با گاز سارین پیگیری شد. سارین عامل اعصاب است که باعث سرگیجه، تنگی تنفسی و تشنج عضلانی می‌شود و می تواند منتهی به مرگ فرد مبتلاء شود.

آمریکا تا سال ۱۹۸۸ میلادی (۱۳۶۷ ه.ش) به صورت مستمر اطلاعات را در اختیار بغداد می‌گذاشت. رژیم بعث اسفند ۱۳۶۶ ه.ش به حلبچه حمله شیمیایی کرد. فروردین ۱۳۶۷ نیز عراقی‌ها با استفاده از عامل اعصاب در حمله به محل‌ تجمع نیروهای نظامی ایران در فاو توانستند کل شبه‌جزیره را از ایران پس بگیرند. بر اساس گزارش آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) دو-سوم کل تسلیحات شیمیایی رژیم صدام در ۱۸ ماه آخر جنگ با ایران استفاده شد و بزرگترین حملات شیمیایی تاریخ علیه ایران تحت اشراف اطلاعاتی واشنگتن رقم خورد.


سند CIA به تاریخ ۲۳ مارس ۱۹۸۴ استفاده رژیم بعث صدام از تسلیحات شیمیایی را تایید کرد
در سند سیا آمده که حملات شیمیایی می‌تواند تاثیر بزرگی بر اعزام نیروی ایرانی داشته باشد

سرهنگ «ریک فرانکونا» مقام ارشد آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آمریکا پس از فتح فاو از این شبه جزیره بازدید کرد. این بازدید نشان داد که حمله شیمیایی به فاو تحت نظارت آمریکا انجام شد.

آمریکا در سال‌های پایانی جنگ، مانع از انهدام قطعی ارتش بعثی صدام شد. سرلشکر «باقری» فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان درباره میزان پشتیبانی از صدام گفت: «تمام ارتش عراق (از بعد تجهیزات نظیر جنگنده و زرهی) در طول هشت سال جنگ یک مرتبه به طور کامل نابود شد. [اما] ارتش عراق آخر جنگ دو برابر اول جنگ تجهیزات در اختیار داشت. تجهیزات روز دنیا.»

رهبر انقلاب روز ۲۹ شهریور در دیدار با پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس فرمودند: «همه‌ی قدرتهای مطرح آن روز دنیا شدند یک جبهه و در این حمله‌ی به ما، حمله‌ی به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، سهیم شدند. آمریکا یک جور، کشورهای مختلف اروپا، هر کدام یک جور، بلوک شرقِ آن روز به سرکردگی شوروی یک جور. گفته میشد مشوّق اصلی حمله‌ی به ایران هم آمریکایی‌ها هستند ــ که حالا البتّه در این زمینه‌ها اسنادی منتشر شده، [ولی] بنده در این زمینه تحقیقی نکردم یا ندیدم، امّا گفته میشد، رایج و شایع بود که مشوّق اصلی حمله‌ی صدّام به ایران آمریکایی‌ها بودند ــ بعد هم در طول جنگ مهم‌ترین کمک را که کمک اطّلاعاتی است آمریکایی‌ها میکردند. آن روز مثل امروز نبود، این‌قدر امکانات وجود نداشت، نقشه‌های هوایی به‌آسانی در اختیار آمریکایی‌ها بود؛ جایگاه و آرایش نیروهای ما را نقشه‌برداری میکردند به طور مداوم و پی‌در‌پی در اختیار آنها میگذاشتند؛ این مسلّم است که آمریکایی‌ها یک چنین کمکی میکردند؛ و شیوه‌های جنگ و ــ به تعبیر رایج دوستان که اخیراً به جای تاکتیک «راه‌کنش» را استعمال میکنند ــ شیوه‌های راه‌کنشی را، یعنی تاکتیکی را، در اختیار صدّام قرار میدادند.»

[1]:foreignpolicy.com/2013/08/26/exclusive-cia-files-prove-america-helped-saddam-as-he-gassed-iran/#cookie_message_anchor

[2]: کتاب «پایان عراق» نوشته پیتر گالبرایت – صفحه 46 (دیپلمات ارشد و اسبق وزارت خارجه آمریکا)

[3]:scribd.com/doc/163048832/CIA-Confirms-Iraq-Used-Nerve-Agent

پایان پیام/.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *