گرای مدعیان اصلاحات به دشمن با اسم رمز FATF
مدعیان اصلاحات همانطور که برجام را که باک هواپیمای ظریف را هم پر نکرد، منجی اقتصادی جا میزدند و در همان حال تحریمها را به عدد 1500 رساندند و سفره مردم را خالی کردند، همچنان با اسم رمز FATF نیز منطبق با نقشه دشمن در حال پمپاژ تحریف، جاده صافکنی و گرا دادن به دشمن برای فشار بیشتر به ایران هستند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- کیهان نوشت: روزنامه هممیهن دیروز در یادداشتی مدعی شد «دولت سیدابراهیم رئیسی ناچار است در مورد پذیرش یا عدم پذیرش تمام معاهدات گروه اقدام ویژۀ مالی بهخصوص اف.ای.تی.اف تصمیم بگیرد. روشن است که تصمیمگیری صریح در این مورد، مشکلاتی برای دولت دارد. اگر دولت تحت فشار نیروهای اصطلاحاً «سوپرانقلابی» و به قصد حفظ رضایت آنها، از امضای اف.ای.تی.اف خودداری ورزد، در آن صورت، شعار گسترش رابطه با همسایگان و عادیسازی روابط با سعودیها، در همان محدودۀ تبادل سفیر و بازگشایی سفارتخانهها باقی میماند و اثری بر بهبود اقتصاد کشور نمیگذارد.»
مدعیان اصلاحات همانطور که برجام را که باک هواپیمای ظریف را هم پر نکرد، منجی اقتصادی جا میزدند و در همان حال تحریمها را به عدد 1500 رساندند و سفره مردم را خالی کردند، همچنان با اسم رمز FATF نیز منطبق با نقشه دشمن در حال پمپاژ تحریف، جاده صافکنی و گرا دادن به دشمن برای فشار بیشتر به ایران هستند، زیرا خوان زاراته، معاون پیشین مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.» مارشال بیلینگزلی، رئیسوقتFATF نیز در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا صراحتا اذعان کرده که برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم.
شمار فوتیهای کرونا تا روزی 709 نفر افزایش یافته بود اما مدعیان اصلاحات در دولت قبل، علت عدم واردات واکسن را عدم الحاق ایران به FATF جا میزدند. سخنگوی دولت قبل میگفت: «واردات واکسن کرونا پشت سد FATF قرار گرفته و معطلFATF است. نپذیرفتن FATF اکنون آثار خود را بر تراکنشهای مالی و تامین مالی کالاهای ضروری نشان میدهد.»
دولت سابق با مخفیکاری، تعهدات گسترده به FATF داد و 37 بند از 41 دیکته این کمیته مافیایی وابسته به آمریکا و اروپا را به اجرا گذاشت، اما خروجی آن صرفا کانالیزه شدن بیشتر اقتصاد کشور و شناسایی راههای دور زدن تحریمها و انسداد آن و فشار و طلبکاری بیشتر غرب در کنار دو برابر شدن تحریمها بود. مدعیان اصلاحات معیشت و جان مردم را به بهانه برجام و FATF گروگان گرفتند و باید پاسخگوی خیانت خود باشند. این طیف به جای ژست طلبکاری باید پاسخ دهد چرا با وجود اجرای پنهانی ۳۷ بند از ۴۱ بند مطالبات FATF، ایران همچنان در فهرست سیاه این باقی ماند؟ و چرا با وجود واگذاری امتیازات هنگفت در برجام، شمار تحریمها را به رکورد ۱۷۰۰ مورد رساندند.
مطلب دیگر اینکه، در دولت قبل تعدادی از بانکهای داخلی در راستای عمل به دستورالعملهایFATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگانهای داخلی که در تحریم دشمنان ملت بودند، منع کردند و دست به خودتحریمی زدند. این در حالی است که سینه چاکان FATF در ادعایی مضحک میگفتند در صورت «عدم همکاری با FATF» دچار خودتحریمی میشویم! صرافیهایی که در شرایط تحریم با ایران کار میکردند، نیز با عمل دولت قبل به دستورالعملهای FATF لو رفتند.
ابلاغیه ننگین برخی بانکها در اجرای سیاستهای ضدایرانی وزارت خزانهداری آمریکا- اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران- برای رد FATF کافی است.
علاوهبر اوصاف فوق، یادآور میشود، دولت سیزدهم بدون برجام و FATF به افزایش حجم تجارت خارجی، واردات انبوه واکسن و مهار موفقیتآمیز قربانیان کرونا، گسترش چتر دیپلماسی به جهان فراغرب و عقد قراردادهای اقتصادی بینالمللی اقدام کرده است.
مدعیان اصلاحات یا شبکه داخلی دشمن؟!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «اصلاحات یا مخالفانش؟» نوشت: «سالهاست که در سپهر سیاسی ایران مفهوم اصلاحات با دو دشمن اصلی مواجه است. نخست براندازان و نیروهای تحت عنوان اپوزیسیون (با هر گرایش سیاسی) که جریان اصلاحطلبی را مانع تحقق اهداف خود میدانند و سپس نیروهای اصولگرا و جریانات نزدیک به آنها که به دلیل تاکید اصلاحطلبان بر اصالت رای مردم، آنها را دشمن اساسی خود میخوانند. جریان دوم به قدری بر این عداوت خود پافشاری میکند که بعضا دشمنان خارجی ایران را رها کرده و تمام تمرکز خود را بر تضعیف و نابودی اصلاحات و اصلاحطلبان گذاشته است.»
چنین ادعایی در حالی است که جریان غربگرای داخلی یا همان طیف مدعی اصلاحات طی سه دهه فعالیت خود هر آنچه برای براندازی جمهوری اسلامی در توان داشت، به کار بست اما هر بار مفتضحانهتر از دفعه قبل شکست خورد. فتنه 78، فتنه 88 و فتنه آبان 98 و اغتشاشات پاییز سال گذشته تنها بخشی از تلاش طیف مدعی اصلاحات برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
همراهی، هماهنگی و همپوشانی این طیف در عرصههای مختلف رسانهای، سیاسی و اجتماعی بر علیه نظام بر کسی پوشیده نیست.
همچنین برای کسانی که ادبیات استراتژیک غربیها به ویژه آمریکاییها درباره ایران را تعقیب کردهاند یک کلیدواژه آشنا وجود دارد با عنوان «شبکه همکار غرب در ایران» آنها مدتهاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکردهاند که در مسیر ضربه زدن به جمهوری اسلامی قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت؛ چندی پیش اندیشکده آمریکائی کاتو در گزارشی مفصل به دولت آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه کرده بود.
این اندیشکده در این گزارش چندگانهای را جهت تقابل با ایران معرفی و در نهایت روش پیشنهادی خود برای مقابله با ایران را ارائه کرده بود که یکی از محوریترین آن بحث کمک به بالندگی جریان طرفدار غرب در داخل ایران است.
اصرار و ارائه استدلالهایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک اندیشکده آمریکایی پیشنهاد میشود کما اینکه در طول سالهای اخیر بارها چنین موضوعی مورد توجه سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای غربی قرار گرفته است و از سوی دیگر اهمیت این عناصر داخلی، حمایت و تلاش برای تقویت آنها نیز مختص به یک طیف یا جناح سیاسی در آمریکا نیست.
پایان پیام/ت