آن‌ ســـوی زرق‌ و بــرق کَن

آن‌ ســـوی زرق‌ و بــرق کَن

نادیده‌ گرفتن مسائل مهمی که جذابیت طلایی کَن را خدشه‌دار می‌کند، غیرممکن است. اهتمام جشنواره به سطحی‌نگری، علایق تجاری و طیف محدودی از روایت‌ها، یکپارچگی هنری آن را به خطر انداخته است. سایه‌های سانسور خودنمایی می‌کنند و خلاقیت را خاموش می‌سازند و از آن ‌سو، نفوذ سیاسی، مسیر بیان سینمایی را دستکاری می‌کند.

آن‌ ســـوی زرق‌ و بــرق کَن

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- صبح نو نوشت: روی فرش قرمز که قدم بگذارید با گردبادی از لباس‌های عجیب‌وغریب و لبخندهای خیره‌کننده مواجه می‌شوید؛ اما در پشت نمای پر شکوه کَن، جشنواره‌ای نهفته است که با کم‌مایگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. این منظره‌ای است که توده‌ها را مسحور خود می‌کند: نمایشی باشکوه از تجمل و خودشیفتگی. اما بیایید فریب زرق‌وبرق را نخوریم. زمان آن فرا رسیده است که پوسته را کنار بزنیم، جوهر واقعی کن را ببینیم و آن‌گاه جشنواره‌ای از شیداییِ غرور را نظاره کنیم.

ویترین «رجحان هنری» یا «منافع تجاری»؟

در میان شور و هیجان، ما باید هدف واقعی جشنواره را زیر سوال ببریم. آیا کن واقعا بهشتی برای بیان هنری است یا صرفا یک زمین بازی است برای منافع تجاری؟ هر سال که می‌گذرد، جذابیت دلار و یورو بیشتر می‌شود و پرداختن به رجحان واقعی هنری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این یک کارناوال مبتنی بر صنعت است که ستارگان قابل ‌اعتماد، طرح‌های جواب‌پس‌داده و دلدادگی توده‌ها را به نمایش می‌گذارد. کن که زمانی ادعا می‌شد سنگر خلاقیت است، اکنون در برابر تقاضاهای مبتنی بر سود، سر تعظیم فرود می‌آورد.

عدم تنوع/ رونمایی از نقطه کور جشنواره

کن با تمام عظمتش، گرفتار دید کوته‌بینانه‌ای است که بازنمایی کژاندیشانه جهان را تداوم می‌بخشد. نقطه کور جشنواره، فقدان آشکار تنوع واقعی است. درحالی‌که ادعای شمول و فراگیری مطرح می‌شود؛ اما ترکیب فیلم‌ها و فیلم‌سازان عمدتا یک‌دست باقی می‌ماند و نمی‌تواند صداهای در حاشیه را تقویت کند. کن به این‌که یک سکوی جهانی است، به خود می‌بالد؛ اما در انعکاس انواع مختلف تجارب انسانی ناکام است. زمان آن است که سقف شیشه‌ایِ خالص‌سازی شکسته شود و تقاضایی برای جامعیت واقعی مطرح گردد.

فراخوان/ پرده‌برداری از سایه‌های سانسور در کن

در پشت نمای درخشان آزادی هنری، حقیقتی غم‌انگیز نهفته است: کن با سانسور، هیچ غریبه نیست. ماهیت بیان خلاق به خطر افتاده و با دست نامرئی کنترل، خفه شده است. فیلم‌هایی که وضعیت موجود سیاسی جهان را به چالش می‌کشند، مرزشکنی می‌کنند و افکار آزادگان را برمی‌انگیزند، اغلب برای راضی‌ کردن ابرقدرت‌ها، ساکت یا کم‌فروغ می‌گردند. این تئاتر سرکوب است، جایی که ترس از تابوشکنی سیاسی بر روح روایتگری شجاعانه غلبه می‌یابد.

سیاست در نمایش/ تبلیغات و نفوذ سیاسی در جشنواره فیلم کن

کن در پسِ یک جشن بزرگ سینمایی، صحنه‌ای برای دسیسه‌های سیاسی و تبلیغات می‌شود. در اینجا، فیلم‌ها صرفا بیان هنر محض نیستند، بلکه مهره‌های بازی بزرگ‌تر نفوذ و کنترل‌اند. برنامه‌های سیاسی در تصمیمات هیأت داوران نفوذ می‌کند و روایت جشنواره را برای خدمت به منافع صاحبان قدرت شکل می‌دهد. کن که شاید زمانی چراغ راه تفکر مستقل بوده، اکنون به ماریونتی بدل شده است که به ساز عروسک‌گردانان سیاسی می‌رقصد.

تغییر تمرکز/ حضور قدرتمند روایت‌های انحرافی جنسی در کن

گرچه تنوع، امری ضروری است؛ اما تنوع‌طلبی جنسی و جنسیتی به حکم عقل، دین، اخلاق و فطرت، از این امر مستثنا است. کن از مسیر خود منحرف شده و به روایتی منحصربه‌فرد- بازنمایی LGBT -ضریب می‌دهد. این امر غیراخلاقی، به بهای عدم تعادل و حذف روایت‌های مشروع دیگر است. این جشنواره به یک رژه قابل‌ پیش‌بینی از فیلم‌های دگرباشان تبدیل شده و معرفی داستان‌های مهم دیگر را تحت‌الشعاع این امر قرار داده است. کن باید صداهای زیادی را بازنمایی نماید، نه اینکه خود را بنده طیف محدودی کند که در اقلیت محض آماری هستند.

پایان‌بندی

نادیده‌گرفتن مسائل مهمی که جذابیت طلایی کن را خدشه‌دار می‌کند، غیرممکن است. اهتمام جشنواره به سطحی‌نگری، علایق تجاری و طیف محدودی از روایت‌ها، یکپارچگی هنری آن را به خطر انداخته است. سایه‌های سانسور خودنمایی می‌کنند و خلاقیت را خاموش می‌سازند و از آن ‌سو، نفوذ سیاسی، مسیر بیان سینمایی را دستکاری می‌کند.

زمان آن فرا رسیده است که کن شکوه از دست‌ رفته خود را بازیابد و از برتری هنری واقعی، تنوع و داستان‌گویی پیش‌رو حمایت کند. تنها در این صورت است که می‌تواند واقعا موقعیت خود را به‌ عنوان چراغ راه سینما بازیابد.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *