امام خمینی(ره) تصور پوشالیِ «نیل تا فرات» رژیم صهیونیستی را شکست

امام خمینی(ره) تصور پوشالیِ «نیل تا فرات» رژیم صهیونیستی را شکست

دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس می‌گوید: امام خمینی دشمن را می‌شناخت که توانست با او به نبرد بپردازد. ایشان تفکر «نیل تا فرات» صهیونیست را می‌دانست که «روز قدس» را به راه انداخت؛ از این جهت است که فرمود «خواب بنی‌اسرائیل در تصرف نیل تا فرات آشفته شد».

امام خمینی(ره) تصور پوشالیِ «نیل تا فرات» رژیم صهیونیستی را شکست

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- تسنیم نوشت: قرن بیستم میلادی اوج قدرت‌نمایی غرب به سرپرستی صهیونیزم جهانی در پهنه عالم بود. این قدرت‌نمایی از توهم آنها مبنی بر حق سروری و سیادت بر ملت‌ها و اندیشه پوشالی‌شان مبنی بر حاکمیت بی‌چون و چرا و مستکبرانه بر تمام عالم ناشی می‌شد؛ در نگاه حاکمان قرن بیستم، انسان، ابزار قدرت‌طلبان برای کشورگشایی و نیز آنها بردگان سردمداران پروژه «جهانی‌سازی» هستند. در جهان قرن بیستم، زنان کالاهای یک‌بار مصرف و ابزار شهرت و شهوت زراندوزان محسوب می‌شوند و مفهوم متعالی ازدواج رخت بر می‌بندد و جای خود را به روابط نامشروع می‌دهد.

لذا انسانِ قرن بیستم در نگاه صهیونیزم جهانی، نه عزت دارد و نه کرامت؛ نه استعداد رشد دارد و نه اهداف معنوی. به موازات این جریان، مکاتب الحادی و «ئیسم»های پوشالی بر سرعت افول معنوی جوامع افزود و آنها را از دامان آموزه‌های ادیان آسمانی به دامان کفر و الحاد انداخت. در نهایت اینکه صهیونیزم جهانی با اهداف تمدنی خود و مبتنی بر آموزه‌های تحریف‌شده‌ی تلمودی خود، سعی در تسلط بر جوامع و تحقق آرمان پوشالی خود از نیل تا فرات داشت. انقلاب اسلامی در چنین بستری شکل گرفت و امام خمینی به مقابله با چنین جریان سازمان‌یافته برخاست و با قیام خویش، نه تنها تمام آمال آنان را گرفت و نقشه چند صد ساله آنها را نقش بر آب کرد بلکه دین را در بین ملت خود و ملت‌های آزادی‌خواه دنیا احیاء کرد و خود نیز این جنبش را متصل به جریان انبیای الهی در راستای بسترسازی ظهور منجی بشریت در راستای آن تمدن وعده داده شده الهی به امت‌ها دانست.

همایون: انقلاب اسلامی اندیشه منجی‌گرایی آمریکا را تنزل داد

محمدهادی همایون، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و نویسنده کتاب «تاریخ تمدن و مُلک مهدوی» درباره اندیشه منجی‌گرایی آمریکا و غرب گفت: یک زمانی آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم به بعد موعود و منجی بشریت شناخته شده بود. همه تصور می‌کردند آمریکا برای این شکل گرفته است که حامی مردم جهان باشد. شما این را با مطالعه در ادبیات بین‌الملل آن دوران می‌توانید متوجه شوید. از آن روز تا عصر معاصر، موضوع آمریکا در افکار عمومی جهان به شدت تغییر و تنزل یافته است. چه عاملی این کار را انجام داده است؟ بدون شک جریان انقلاب اسلامی و مقاومت مردم و نیز جریان بیداری اسلامی زمینه‎های آن را ایجاد کرد و این اتفاق را نباید کوچک فرض کنیم. یعنی مقاومت ما سبب می‌شود که استکبار جهانی آن لایه‎های زیرین رفتارهای خود را که تاکنون پنهان نگه می‌داشت، بروز دهد.

وی افزود: هر اندازه جلوتر می‌رویم،‌ باطن انقلاب، ظهور و بروز بیشتری می‎یابد و ثمراتش آشکارتر می‌شود. بنابراین همان طور که بیان شد، دنیا به سمتی می‌رود که حق و باطل از یکدیگر تمییز داده می‌شوند و این ماجرا تا به جایی ادامه پیدا می‌کند که به تعبیر خداوند در قرآن «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً؛ ببینى که مردم دسته‏ دسته در دین خدا درآیند.»

تقی‌پور: دو قطب در جهان حکمرانی می‌کنند

محمدتقی تقی‌پور، دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به اینکه ما جبهه انقلاب، دشمنان اسلام و نظام اسلامی را آنطور که شایسته است معرفی نکردیم، گفت: ما مدام از مفاهیم حاشیه‌ای و تکراری استفاده می‌کنیم. لعن و نفرین می‌کنیم، اما چرایی آن را بیان نمی‌کنیم. در دنیای امروز با تمام مسلک‌ها، ئیسم‌ها و گرایش‌های سیاسی متفاوتی که وجود دارد، دو جریان یا دو قطب در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند و مابقی جریان‌ها ذیل این دو جریان تعریف می‌شوند. تا از این منظر به مسائل نگاه نکنیم، در تحلیل‌ها دچار خطا می‌شویم. قطب اول، اسلام ناب است که در قرآن با عنوان جریان حق یاد می‌شود و قطب دوم، جریان کفر که تحت عنوان جریان باطل یا حزب‌الشیطان شناخته می‌شود.

وی افزود: اما اندیشه اسلامی مبتنی بر رهایی مردم مظلوم و مستضعف جهان از چنگال ستمگران عالم است. ترویج اندیشه استقلال‌خواهی در مقابل استعمار اجانب، ظلم‌ستیزی، عدالتخواهی، عزت‌طلبی، دوری از فساد و ایجاد تمدنی مبتنی بر ارزش‌های ایمانی و اخلاقی از مفاهیم محوری گفتمان اسلام در سطح اجتماعی است؛ اما جریان کفر و یا سکولاریسم، دقیقاً در مقابل ارزش‌های دینی قرار دارد؛ یعنی اگر مبنای اندیشه دینی توحید است، مبانی این جریان، کفر و الحاد و تقابل با جریان حق است. از این سو برای تحلیل هر سرزمینی باید دید چه تفکر رایجی در آنجا وجود دارد. با این نوع نگرش، دیگر بکارگیری اصطلاح غرب و شرق از جلوه کمتری برخودار می‌شود.

انقلاب اسلامی الگویی برای مبارزه با صهیونیست ارائه داد

این اندیشمند مطالعات تمدنی افزود: انقلاب اسلامی در همین فضایی که اندیشه‌های غیر دینی بر تمام جوامع سیطره داشت، شکل گرفت و آنها را با چالش مواجه کرد. از همان ابتدا پایگاه‌های صهیونیست‌ها از این کشور برچیده شد. آنها علاوه بر پایگاه‌های برون‌مرزی، پایگاه‌های امنیتی نیز داشتند. ما این سلطه را با شعار استقلال و آزادی کنار زدیم. نکته دردآور برای جریان کفر این بود که انقلاب اسلامی الگویی برای مبارزه با صهیونیزیم جهانی به دیگر جوامع ارائه داد. امام خمینی (ره) در قبال صهیونیسم می‌فرماید «امام در قضیه‌ مقابله‌ با شبکه‌ صهیونیستی که بر دنیا می‌خواهد حکومت بکند، هیچ ملاحظه‌ای نکردند، حرفی را پوشیده نگذاشتند، صراحتاً در مقابل صهیونیسم موضع گرفت.» بعد خود رهبر انقلاب ادامه می‌دهند «امروز دولت غاصب صهیونیست، بزرگ‌ترین خطر براى حال و آینده جهان اسلام است و بر مسلمین است که براى علاج این خطر و رفع ظلمى به این عظمت، درصدد علاج و چاره باشند.» همچنین در سخنانی دیگر که پیرو جنبش وال‌استریت داشتند، فرمود «مطمئناً ملت‌های اروپا آن روزی که بفهمند مشکلات‌شان ناشی از سلطه‌ی صهیونیزم است، این حرکت‌ها تشدید هم خواهد شد.»

تقی‌پور درباره اندیشه پوشالی یهود مبنی بر سیادت و سروری بر دنیا گفت: ما چند مفهوم محوری و مبنایی در اصول و مبانی آیین یهودیت داریم که مهم‌ترین آنها سرزمین موعود است؛ یعنی بر اساس متون مقدس خود معتقدند فلسطین، سرزمین موعود و مرکز زمین است و قائلند به اینکه این سرزمین به ما وعده داده شده است؛ بنابراین ایجاد دولت یهودی در فلسطین، مقدمه‌ای برای تشکیل دولت بزرگ اسرائیل، به پهنه نیل تا فرات است و به دنبال آن، حکومت جهانی یهود، با ظهور و آمدن ماشیَح صورت می‎گیرد. بنابراین بر اساس باوری که یهود در متون دینی خود دارد، او حق دارد بر تمام جهان سروری یابد، اما در طرح‌های خود از جمله نیل تا فرات با شکست‌های پی در پی مواجه شد.

وی آشفتگی‌های منطقه را ناشی از تفکر تمدنی صهیونیست‌ها دانست و گفت: درگیری‌هایی که اکنون در سوریه، افغانستان، یمن و لبنان است؛ وضعیتی که برای ما ایجاد شده است تا ما را مشغول کنند، در راستای یک استراتژی است. کتابی در این زمینه با عنوان «استراتژی پیرامونی اسرائیل» نوشتیم. اسرائیل وقتی در سال 1948 تأسیس شد، استراتژیست‌های یهودی دور هم نشستند و گفتند راهبرد اسکان یهودی از اطراف و اکناف عالم و ایجاد دولت یهودی تمام شد. حالا چه مرحله‌ای باید باشد؟ «پریفیرال؛peripheral» یعنی پیرامونی. به این معنا که پیرامون ما باید امن شود تا موقعیت ما تحکیم و تثبیت شود. حال با توجه به این قاعده، اگر نا امنی در منطقه مشاهده می‌کنیم، به دلیل همین راهبردهای نظامی امنیتی است که صهیونیست‌ها تدارک دیدند.

امام خمینی از اندیشه تمدنی یهودیت صهیونیست آگاهی داشت

وی افزود: امام خمینی (ره) صاحب این اندیشه بود؛ دشمن را می‌شناخت که توانست با او به نبرد بپردازد. ایشان تفکر صهیونیست را می‌دانست که «روز قدس» را به راه انداختند. امام در بخشی از سخنان خویش فرمود: «حماسه مردم فلسطین پدیده‌ای تصادفی نیست، این همان آوای الله اکبر ما است که در ایران، شاه و در بیت‌المقدس غاصبین و صهیونیست‌ها را به نا امیدی کشاند» منظورشان همان انتفاضه اول در سال 1366 بود. و بعد می‌فرماید "خواب بنی‌اسرائیل در تصرف نیل تا فرات آشفته شد". در واقع امام سال‌ها قبل با این تفکر تمدنی یهود به مقابله پرداختند و اسرار آنها را آشکار کردند.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *