مغازهای که به قمیها اخلاق و انصاف میفروشد
بعضیها عجیب کارهایشان رنگ و بوی خدایی دارد، بزرگ شدن در مکتبی که خدمت به مردم را بالاترین عمل خداپسندانه میداند آنها را به این سمتوسو سوق میدهد و دیگر دودوتا چهارتا برایشان بیمعنی است.
خبرگزاری فارس از قم-محبوبه حقیقت؛ بعضیها عجیب کارهایشان رنگ و بوی خدایی دارد، بزرگ شدن در مکتبی که خدمت به مردم را بالاترین عمل خداپسندانه میداند آنها را به این سمتوسو سوق میدهد و دیگر دودوتا چهارتا برایشان بیمعنی است.
آدمهایی از این سنخ در هر حرفه و کاری باشند قصه زیبای خدمت به خلق را از همانجا آغاز میکنند و دنبال راه دیگری از ناکجاآباد نیستند. نیت و عمل خود را کسب رضای پرودگار در نظر میگیرند و علیگویان و بی ترس و واهمه از سود و ضرر، ایمان کامل دارند که خدا برایشان هزاران بار جبران خواهد کرد.
گذشتن از سود زیاد، به نام خوش انصافی در کارنامه اجتماعیشان به ثبت میرسد و رضایت مردم نتیجه آن میشود. و اینگونه است که هم دنیا دارند و هم آخرت.
*کسب حلال از رهگذر ارزانفروشی
چار دیواری مستطیلی شکلش چندان بزرگ نیست. ترافیک آدمها هم همیشه سنگفرشها را خاکی و کثیف نشان میدهد. هر چند یکنفر همیشه طی به دست در صدد تمیز کردن سنگفرشهای مغازه است.
فروشگاهش مملو از اجناسی است که هر خانواده به فراخور بودنش، هر روز و شاید در روز چندین مرتبه مجبور هست به این مغازه، سری بزند و احتیاجات روزمره خود را تهیه کند.
اینکه یک سوپرلبنیاتی کوچک، محل آمد و شد این همه مشتری است معمائیست که پاسخش را همه مشتریها از کوچک و بزرگ میدانند ولی برای منی که تازه به این محل پا گذاشتهام و دوستم مغازه او را معرفی میکند کمی سوالبرانگیز است.
با چند بار رفتنم به مغازه آقای سالاری، من هم جواب این معما را پیدا میکنم و کلا راه خودم و خانواده برای خرید مایحتاج این مغازه میشود.
فروشگاه سالاری را همه اهالی این منطقه میشناسند، درست است که رقیبی است برای همچراغهای خود، ولی او خوشانصافی را برای مردم اولویت خود قرار میدهد و برکت خرید و فروش را در ارزان فروشی و ارائه جنسهای مرغوب و با کیفیت به مردم میداند و بس.
در این بلبشوی گرانیها و ذهن دلاری کاسبکاران حتی چند درصد ارزانتر هم میتواند نقطه کانونی محبت و همدلی و همدردی باشد. درست است که مشتریها همدیگر را نمیشناسند ولی تا دلتان بخواهد این مغازه آنها را به حرف میآورد، هر کس برای خود صاحبنظر است و هر کسی حرفی دارد، آنجا را مجالی برای درد و دل کردن مییابد.
سالاری و دم و دستگاهش با رویی خوش شنوای گلههای مردمند حتی در مورد سیاست و خبرهای روز هم آنجا بحث میشود درست مثل یک تاکسی که با مسافران خود ماجراها دارد.
مغازه کوچک سالاری چند نیروی پاکار و خستگی ناپذیر دارد که حتی برای گزینش آنها نیز مردمداری و روی خوش یکی از آیتم هایی است که باید لحاظ شود.
اوایل برج جزء شلوغترین روزهای کاری مغازه سالاری است؛ همه با جیب پرپول میآیند و دست پر برمیگردنند. اما میانهها و اواخر برج بارها دیدهام که یک مادر و یا پدر خانواده چندین کارت را عوض بدل میکنند تا بتوانند هزینه خرید را بپردازند و گاهی چند قلم از جنسها را کم و زیاد میکنند تا با پول کارت مطابقت پیدا کند. سالاری اما حرفی ندارد برای پرداخت بعدی آنها اما اکثرا، ترجیح میدهند صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند.
هر چند این مغازه پاتوق قشر کم درآمد است اما ماشین های شاسی بلند هم کم و بیش اینجا جولان میدهند و تیک مایحتاجشان در این مغازه میخورد.
اینجا آقای سالاری، سالاری میکند آن هم با تواضع، اخلاق، مردم داری، خوش انصافی و نه مثل بقیه سالارها که رسمشان فخرفروشی به دیگران است.
* شعار ما «سود کم و فروش بیشتر»
خودش میگوید: سه سالی هست که این مغازه ۶۰ متری را دایر کرده. علاوهبر خودش و پسرش برای ۵ نفر دیگر هم کارآفرینی کرده است. شعار مغازهاش را بر محور "سودکم و فروش بیشتر" قرار داده است و برای همین قریب به ۷۰ درصد مشتریهایش ثابت و ۳۰ درصد بقیه هم بخاطر ارزانفروشی مغازه او را انتخاب کردهاند.
انگیزهاش علاوهبر فروختن اجناس با سودکم و جذب مشتری، خانوادههایی با سطح درآمد بسیار پایین هستند که به راحتی بتوانند مواد غذایی و اولیه خودشان را با قیمت مناسب تهیه کنند. او سود کم را نه تنها باعث ضرر و زیان به خود نمیداند بلکه یقین دارد خداوند برکت اینکار را هم به خانواده ۴ نفرهاش داده و هم برای مغازه مشتری بیشتری جذب میکند.
مشتریهای او علاوهبر همسایگان محدوه فروشگاه، روستاهای کهک، میم و قلعه چم را در برمیگیرد. تنوع اجناس او به بیش از ۵۰۰ قلم جنس میرسد تا مشتریها بتوانند تمام نیازمندیهای خود را از همانجا تهیه کنند. البته سیگار و زغال قلیان به این مغازه راهی ندارد.
سالاری ۳۰ سال در حوزه فرهنگ، در سطح مدارس متوسطه پسرانه به آموزش و پرورش نوجوانان پرداخته و شاید به همین دلیل به این نقطه طلایی خدمت، از جنس ارزانفروشی دست پیدا کرده است.
پیشنهاد متواضعانه او، به همکاران و کاسبان سطح شهر، انصاف، عدم گرانفروشی، درک خانوادههایی با سطح درآمد پایین هست. او میگوید رحم کنید تا خدا به شما رحم کند؛ اینگونه خدا به رزق و روزی شما برکت خواهد داد.
این مغازهدار خوش انصاف، برخورد مناسب، اخلاق خوب، همچنین رضایت کامل مشتری را از اولیات کاسبی میداند و برای همین است که اگر مشتری از اجناس نارضایتی داشته باشد با کمال احترام آنها را پس میگیرد.
*ادب معاشرت فراتر از ارزانفروشی
با مشتریها که به گپ و گفت مینشینم دلایل مشترکی دارند برای انتخاب مغازه سالاری. ادب معاشرت، خوشرفتاری و اخلاق خوب، حوصله زیاد در سر و کله زدن با مشتری، رعایت انصاف، اجناس جفت و جور و چند درصد ارزانی نسبت به جاهای دیگر است که آنها را پابند این مغازه میکند و نام مشتری ثابت و سالانه را برای آنها ثبت میکند. فرای از اینکه مسیر آنها نزدیک باشد یا دور. این مشتریها خرید ارزان با چاشنی خوشرفتاری آقای سالاری را بالاترین گزینه انتخاب میدانند.
کاش این روزها که تورم امان مردم را بریده، و مثل اسب افسار گسیخته ره مینوردد، "اخلاق در بازار" نصب العین تجار و سرمایه گذاران کسب و کار قرار بگیرد و کمی باملاحظهتر و همسو با تشویش خاطر مردم پیش بروند و سود کم را در ازای مشتری فراوان ترجیح دهند؛ همان کاری که سالاری سنگ بنای زندگیش را حول محور آن میچرخاند. و خدا نیز برایش جبران میکند بی آنکه خود دنبال آن باشد.
پایان پیام/78033