استیصال صهیونیستها در برابر قدرت ایران
جنس بحرانهای جاری در اراضی اشغالی، زیربنایی و بنیادین بوده و نمیتوان با روایتسازیهای مقطعی و کاذب یا گردش ظاهری جریانهای قدرت در تلآویو آنها را کتمان کرد.
فارسپلاس؛ حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: این روزها مقامات ارشد رژیم صهیونیستی تمایل بیشتری در خصوص سخن گفتن از موضوعات منطقه و نظام بینالملل از جمله جنگ اوکراین و مذاکرات غیر مستقیم درمسقط بر سر یک توافق احتمالی با ایران پیدا کردهاند!
این در حالیست که واهمه و ترس صهیونیستها نسبت به آنچه اکنون در منطقه و جهان میگذرد نسبت به هر زمان دیگری بیشتر شده است.
در چنین شرایطی تل آویو تلاش دارد "تمرکززدایی از بحرانهای مزمن در اراضی اشغالی"را به گونهای هدفمند در دستور کار قرار دهد. اما موساد و وزارت خارجه رژیم اشغالگر قدس به طرز معناداری در پیشبرد این "تصویرسازی انحرافی"شکست خورده اند.
اخیرا برای بیست و پنجمین هفته متوالی شاهد تشدید اعتراضات خیابانی علیه کابینه نتانیاهو و اصلاحات قضایی وی بودیم. فراتر از آن،نظرسنجی شبکه 12 رژیم صهیونیستی نشان می دهد که در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، مخالفان 63نتانیاهو در مجموع می توانند 63 کرسی از 120 کرسی کنست را در مقابل 53 کرسی ائتلاف کنونی به دست بیاورند.
به عبارتی گویاتر، اگر کابینه نتانیاهو سقوط کند یا تحت فشارهای جاری تن به برگزاری انتخابات زودهنگام چندباره دهد، قطعا رقبای نخست وزیر کنونی رژیم اشغالگر قدس در انتخابات پیروزخواهند شد. تحت تاثیر همین موضوع، افرادی مانند بنی گانتز و یائیر لاپید نهایت تلاش خود را در راستای وادارسازی نتانیاهو به انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودهنگام به کار بسته اند.
فارغ از منازعات تمام عیاری که بین دو طیف محافظه کار و لیبرال در اراضی اشغالی و با هدف تسخیر کنست و کابینه شکل گرفته است، نباید از یک موضوع مهم و اساسی غافل شد: شکست روایت سازی صهیونیستها از جنگ اخیر غزه.
در جریان ترور فرماندهان جهاد اسلامی توسط رژیم صهیونیستی و شهادت مظلومانه تعدادی ازساکنان غزه و رفح، نتانیاهو مدعی پیروزی بر جریان مقاومت فلسطین شد.
برخی رسانه های رژیم صهیونیستی نیز با سانسور یا کوچک نمایی موشکباران تل آویو و ناتوانی گنبد آهنین در رهگیری بسیاری از موشکهای جهاد اسلامی، تلاش کردند تصویر کاذب ارائه شده از سوی نتانیاهو را تکمیل کنند.
هدف نتانیاهو از این اقدام، کاملا مشخص بود: خلق یک بحران منطقه ای ، القای پیروزی رژیم صهیونیستی در نبرد با جهاد اسلامی و در نهایت، بهره برداری از این موضوع در حوزه داخلی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس.
اما نظرسنجی اخیر نشان میدهد که حتی ساکنان اراضی اشغالی نیز روایت سازی نتانیاهو وهمراهانش را در خصوص جنگ اخیر نپذیرفته اند. افشای واقعیات و پشت پردههای جنگ اخیر از جمله اصرار و التماس تل آویو به کشورهایی مانند مصر جهت برقراری آتش بس فوری با جریانهای مقاومت، روایت دقیقی را از نبرد اخیر خلق کرده که با روایت سازی نتانیاهو و همراهانش مانند اسموتریچ و بن گویر زمین تا آسمان متفاوت است.
اکنون ساکنان اراضی اشغالی خود را بیش از هر زمان دیگری در برابر حماس، جهاد اسلامی، حزب الله لبنان و گروههای مقاومت در منطقه مستاصل می دانند و اتفاقا، نبرد اخیر شاهد مثالی بر همین استیصال محسوب می شود. در چنین معادله ای، دوگانه گانتز-نتانیاهو اساسا اهمیتی برای ساکنان اراضی اشغالی ندارد!
آنچه مسلم است اینکه استیصال داخلی، منطقه ای و بین المللی صهیونیستها امروز بیش از هر زمان دیگری نمادها و مصادیق خود را یافته است. تل آویو اکنون به کانون بحران تبدیل شده و در هم شکستن کابینه نتانیاهو و جایگزینی ائتلاف چپگرا نیز از شدت این حجم از منازعه و بحران نخواهد کاست.
جنس بحرانهای جاری در اراضی اشغالی، زیربنایی و بنیادین بوده و نمی توان به روایت سازی های مقطعی و کاذب یا گردش ظاهری جریانهای قدرت در تل آویو آنها را کتمان کرد.
نظرسنجی اخیر در اراضی اشغالی، پیام گویایی برای مقامات رژیم صهیونیستی اعم از محافظه کار یا لیبرال دارد: اینکه روایتگری آنها نسبت به مسائل جاری در داخل و خارج از اراضی اشغالی دیگر مورد پذیرش ساکنان این سرزمین غصب شده نیز نیست. در چنین معادله ای تکلیف افکار عمومی دیگر نقاط منطقه و دنیا مشخص است.
بیدلیل نیست که طی سالهای اخیر حتی برخی دولتمردان اروپایی (که همواره از حامیان جنایات رژیم اشغالگر قدس در طول سالهای گذشته و اخیر بودهاند) از ترس تشدید موج صهیونیسم ستیزی در کشورهایشان ناچار به محکوم سازی برخی سیاستهای توسعهطلبانه صهیونیستها از جمله شهرکسازیها در کرانه باختری یا اخراج فلسطینیان از منطقه شیخ جراح و قدس شدهاند.
در چنین شرایطی القائات صهیونیستها مبنی بر "تسلط حداقلی بر اوضاع داخلی و منطقهای و بینالمللی، چیزی جز یک دروغ بزرگ نیست.
پایان پیام/ت