جهاد تبیین؛ حیات بخش انسان
این روزها بسیاری از دلسوزان انقلاب و نظام متأثر از مشکلات اقتصادی و بعضا مفاسد برخی افراد و ادارات و … نسبت به ترویج نقاط ضعف و کاستیهای نظام در محافل و در فضای مجازی بیمحابا اقدام میکنند که این اقدام ضمن آن که زمینه ناامیدی را فراهم میکند، آبی است که به آسیاب دشمن ریخته میشود.
فارسپلاس؛ علی شعبانی در یادداشتی نوشت: حفظ حیات انسان آنقدر ارزشمند است که خدای متعال در سوره مائده آیه 32می فرماید: وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا: و هر کس انسانی را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گویی همه انسان ها را زنده داشته است
اما آیا نجات حیات معنوی و اعتقادی و سیاسی یک انسان ارزشی کمتر از حیات نباتی او دارد؟
به استناد قرآن کریم (آنجا که دعوت خدا و رسولش را موجب حیات می داند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ -انفال ۲۴)می توان ادعا کرد که احیای زندگی معنوی یک انسان یا همان جهاد تبیین نیز به اندازه زنده نگهداشتن تمام انسانها (بخوانید تمام انسانیت)ارزشمند است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَن أخرَجَها مِن ضلالٍ اِلَى هُدًى فَکاَنّما أحیاها و مَن أخرَجَها مِن هُدًى اِلَى الضّلالِ فَقَد قَتَلَها» هرکس نفس منحرفى را هدایت کند او را زنده کرده و هر کس دیگرى را منحرف کند او را کشته است. «کافی ج۲ص۲۱۰»
این روزها که ماموریت اصلی دشمن بیرونی و دنباله های داخلی آنها، قتل نفوس معنوی مردم است، جهاد تبیین برای ممانعت از سلب حیات روحیِ حتی یک نفر از جامعه ، تکلیفی همگانی است و البته چند نکته در این باره قابل توجه است:
اول آنکه؛ یکی از بزرگترین موانع کنونی در جهاد تبیین را می توان در ناامیدی از اثربخشی اقدامات تبیینی دانست و حال آنکه به گواه مصادیق متعدد، بسیاری از کسانی که در معرض ممات معنوی بودند با جرقهای ناشی از سخن حق و از دل برآمده ای، حیات دوبارهای یافتهاند.
بنابراین باید با امیدواری کامل و با انگیزههای والا و الهی در این عرصه به تلاش پرداخت و از سرزنشهای سرزنش کنندگان نهراسید.
نکته دوم این است که؛ از دلایل مهم بروز و ظهور و پررنگ دیده شدن ناهنجاریها و پلشتیها در جامعه اسلامی ایران، غلبه رنگ الهی، پاکی، عفاف و حجاب و عفت در شهرهای ماست. به گونهای که آن قدر غلبه با رنگ سپید و خوبیهاست که لکههای سیاه ولنگاری در این صفحه پاک و زلال، نمود بیشتری دارد و نبایستی این انگاره را تقویت کند که پر رنگی بدیها به معنای گستردگی آنها است.
سومین سخن آن است؛ که دردهای بزرگ را طبیب حاذق درمان میکند. چیزی به آغاز محرم نمانده است. ماهی که مغناطیس حسینی همگان را به سوی فضیلتها مجذوب میکند و دردهای بزرگ را درمان خواهد کرد. انشاءالله به برکت خون شهیدان کربلا و ارباب بیکفن و به اشک زلال عزاداران حسینی پلشتیها از دامن جامعه ما شسته خواهد شد.
چهارم آن که؛ نه در آیات قرآن و نه در روایات و نه در بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی ، جهاد تبیین یک امر استحبابی و یا جانبی مطرح نشده بلکه به عنوان فریضهای است که آحاد جامعه (هر کس بقدر سعه خود) نسبت به این جهاد بزرگ مسئولیت دارد. امام خامنهای می فرمایند:
«جهاد تبیین یک فریضه است. جهاد تبیین یک فریضه قطعی و یک فریضهی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند].» ۱۴۰۰/۱۱/۱۹
پنجمین سخن؛ این روزها بسیاری از دلسوزان انقلاب و نظام متأثر از مشکلات اقتصادی و بعضا مفاسد برخی افراد و ادارات و … نسبت به ترویج نقاط ضعف و کاستیهای نظام در محافل و در فضای مجازی بیمحابا اقدام میکنند که این اقدام ضمن آن که موجبات ناامیدی را فراهم میکند، آبی است که به آسیاب دشمن ریخته میشود و نتیجهاش چیزی جز حاصل شدن مقصود معاندین و تفرق در بین نیروهای انقلاب نخواهد بود.
یکی، کلیپ از فلان کنسرت را که گروهی زدند و رقصیدند را منتشر و فریاد وا اسلاما سر میدهد و دیگری از حرکت اندک بیحجابان وقیح در یک خیابان که بیحیایی را به اوج رساندهاند، فیلم منتشر میکند و از اهمال متولیان میگوید و آن دیگری کشف فساد در فلان اداره را که موجب افتخار است، به عنوان سند شرمساری منتشر میکند و ناله سر میدهد.
به کاستیها اذعان داریم اما آیا به ترویج آن باید اهتمام نمود؟
نکته ششم آن است؛ که اساسا عرصه جهاد تبیین کجاست؟ صد البته که رسانهها و فضای مجازی از خاکریزهای حساس در این نبرد هستند اما نباید از سایر عرصهها اعم از جهاد تبیین در خانه و فامیل و محل کسب و اداره و خیابان و … غفلت نمود. عرصه جهاد تبیین را به هیچ حوزهای محدود نکنیم. یکی قلم دارد اما بیان ندارد باید با قلمش جهاد کند. دیگری قلم ندارد اما بیان دارد. او باید زبان جهاد را به عرصه آورد و دیگری نه قلم دارد و نه زبانِ گویا؛ اما امکاناتی برای ترویج خوبیها دارد که نبایستی از آن دریغ نماید.
و نکته هفتم و آخر اینکه؛ در جهاد پیچیده و چند بعدی فرهنگی و به عبارتی در جنگ شناختی حتما به جلودار نیاز داریم که بیگدار به خط نزنیم و مسیر را اشتباه نرویم. جلودار ما آن فرزانه و حکیمی است که سکاندار مبارزه با دشمنان این دین و مُلک است. طی طریق بیولایت و هدایت او نکنیم که سرانجامی نخواهد داشت.
پایان پیام/ت