خون رنگینترِ چشم آبیها؛ این قسمت سرنشینان تایتان!
از نگاه رسانههای غربی، قربانی یک حادثه اگر چشمآبی و مو بلوند باشد ارزش پردازش خبری دارد وگرنه درد و رنج و آوارگی و حتی مرگ و کشتار سایرین، امری طبیعی است که حتی ارزش ابراز همدردی کردن نیز ندارند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- نورنیوز نوشت: زیردریایی تایتان با پنج سرنشین روز یکشنبه گذشته برای سفر به عمق دریا و بازدید از بقایای کشتی تایتانیک به آب انداخته شد و مدت کوتاهی پس از آن، تماس آن با کشتی مادر قطع شد.
عصر پنجشنبه اول تیرماه (۲۲ ژوئن) دریادار «جان مائوگر» از نیروی دریایی آمریکا به خبرنگاران گفت که کشتی جستجوگر «هورایزن آرتیک» توانسته بخشهای دماغه و قیفیشکل تایتان را پیدا کند و سپس بخشهای دیگری از لاشه این زیردریایی را یافته است.
تمامی ۵ سرنشین این زیردریایی کوچک جان باخته و گمان نمیرود تیمهای تجسس قادر به پیدا کردن بقایای آنها باشند. گارد ساحلی آمریکا میگوید ۵ قطعه بزرگ بقایای زیردریایی تایتان را پیدا کرده است.
شرکت «اوشنگیت» که مجری این سفر زیردریا بوده همزمان با پیدا شدن بقایای آن به خانوادههای جانباختگان تسلیت گفته و از این که نتیجه جستجوها به «بدترین سناریوی ممکن» ختم شده ابراز تأسف کرده است.
آنچه ذکر شد بخش کوچکی از زنجیره اخباری است که طی یک هفته گذشته از سوی رسانههای غربی از جمله فارسیزبانان در ابعاد گستردهای درباره زیر دریایی تفریحی تایتان منتشر شده تا آن را رویدادی بس مهم با وسعت جهانی نمایش داده و احساس همدردی و نگرانی از سرنوشت آنها را به تمامی مخاطبان خود القا کنند.
ضریب دادن حداکثری به غرق شدن زیردریایی تایتان و قربانی شدن پنج نفر که نه به اجبار بلکه به اختیار و برای تفریح این سفر بسیار گران را انتخاب کرده بودند، در حالی صورت میگیرد که همین رسانهها اخیراً به اشکال مختلف کوشیدند غرق شدن کشتی حامل مهاجرین و پناهجویان در مدیترانه را که به خاطر جنگ آواره شده بودند را عادی جلوه دهند.
از سوی دیگر؛ این رسانهها در ۲۰ ژوئن مصادف با روز پناهجویان، بدون اشاره به ماهیت آوارگی میلیونها نفر به دلیل جنگافروزی و تحریم تحمیلی غربیها، با داستانسرایی تلاش کردند این ماجرا را تنها به گردن امثال طالبان و جنگهای داخلی کشورهای اسلامی و آفریقایی بیاندازند.
بیبیسی در رویکردی کاملاً مغرضانه با درخواست ارسال تجربیات مخاطبان از پناهندگی در ایران، پاکستان و ترکیه، بر تفرقهافکنی میان همسایگان متمرکز شد و اقدامات گسترده ایران در میزبانی از پناهجویان را اهمیتزدایی کرد تا بر رفتارهای غیر انسانی علیه مهاجرین در هتلهای اسکان در انگلیس و یا انتقال آنان به کشور بحرانزده روآندا سرپوش بگذارد.
این رسانهها حتی به سادگی از مرگ کودک شش ساله افغان که به دلیل قوانین ضد انسانی آمریکا مجبور به زندگی در اردوگاههای مهاجرین بدون والدینش شده و در نهایت نیز به دلیل نبود امکانات بهداشتی و درمانی و جدا شدن از خانوادهاش جان داد، گذشتند.
دوگانگی رفتاری رسانههای غربی در قبال پنج قربانی زیردریایی تفریحی تایتان و مرگ دلخراش صدها مهاجری که در روزهای اخیر در مسیر اروپا در دریا جانشان را از دست دادهاند در موارد گذشته هم مسبوق به سابقه است.
آنانی که امروز برای قربانیان تایتان اشک میریزند، ۲۰ سال در برابر کشتار مردم افغانستان به دست آمریکا و ناتو سکوت کردند و حتی امروز که ۱۳ میلیون کودک به دلیل رفتارهای اشغالگران در فقر و مرگ قرار دارند باز هم این سکوت ادامه دارد.
همینها با داستانسرایی، جنایت هری فرزند چارلز سوم پادشاه انگلیس را که کشتار ۲۵ افغانستانی را ریختن مهرههای شطرنج و نه کشتار آدمیزاد نامیده بود، امری بشری و طبیعی جلوه دادند، چنانچه از قتل عام خانواده ۱۰ نفره افغانستانی ـ که هفت نفر آنها کودک بودند ـ با شلیک مستقیم موشک جنگنده آمریکایی خم به ابرو نیاوردند.
آن روزها که غرب برای قاتلان ۱۷ هزار ایرانی بیگناه نشست حمایتی برگزار میکرد، این رسانهها و البته جمعی از غربگرایان با ادعای آزادی بیان و دموکراسی به تمجید از غرب پرداختند، چنانچه قتل عام هزاران زن و کودک یمنی طی هشت سال گذشته برایشان عادی بود.
اما همین رسانهها ۱۵ ماه پیش همزمان با آغاز جنگ اوکراین با نژادپرستانهترین واژگان بر لزوم حمایت از آوارگان اوکراینی تأکید کردند؛ چنانچه خبرنگار شبکه انگلیسی بریتین دید، گفت: «باورکردنی نیست، اینجا اروپاست نه یک کشور جهان سومی!» چارلی داگاتا، خبرنگار ارشد شبکه آمریکایی CBS در کییف، گفته بود: باید بگویم اینجا جایی مثل عراق یا افغانستان نیست که دهها سال با جنگ درگیر بوده باشد، اینجا پایتخت اوکراین یک شهر متمدن و اروپایی است!
کلی کوبیلا خبرنگار شبکه آمریکایی انبیسی هم گفته بود: «اینها پناهجویان سوریه نیستند، پناهندگان اوکراینی هستند… آنها بسیار شبیه به ما، مسیحی و سفیدپوست هستند.»
همچنین یک کارشناس در شبکه BFMTV فرانسه اعلام کرد: «ما در اینجا از سوریهایی که از بمباران فرار میکردند صحبت نمیکنیم، در مورد اروپاییها حرف میزنیم که با اتومبیلهایی شبیه به ما در رفت و آمد هستند و برای نجات جان خود محل زندگیشان را ترک می کنند.»
«ژان لوئی بورلانژ» از اعضای مجلس ملی فرانسه، نیز گفت: «پناهندگان اوکراینی مهاجرانی روشنفکر و عالی خواهند بود.» همچنین «ساکوار لیدزه»، معاون سابق دادستان کل اوکراین در مصاحبه با شبکه بیبیسی گفت: برای من بسیار تأثربرانگیز است وقتی میبینم اروپاییها با چشمان آبی و موهای طلایی کشته میشوند!!
حالا و طی روزهای اخیر، رسانههای غربی در حالی به بزرگنمایی و اولویتبخشی به غرق شدن پنج سرنشین زیردریایی تفریحی تایتان پرداخته و تلاش کردهاند آنها را افرادی استثنایی معرفی کنند که نگاهی به اسامی این افراد بیانگر تکرار همان خودبرتربینی چشمآبیهای مو بلوند غربی است که جان یک نفر از آنها عزیزتر از جان میلیونها چشم و مو مشکی آسیایی و آفریقایی است.
افرادی چون «هامیش هاردینگ» انگلیسی که بیبیسی برای جلب ترحم بیشتر مخاطب، او را جستجوگر و اهل ماجراجویی معرفی میکند، یا «شاهزاده داود» تاجر ۴۸ ساله بریتانیایی پاکستانیتبار و فرزندش که به خاطر ثروتش از حامیان اصلی دو بنیاد خیریه چارلز پادشاه بریتانیا بوده، از این نمونهاند.
این یعنی از نگاه این رسانهها، قربانی یک حادثه اگر چشمآبی و مو بلوند باشد ارزش پردازش خبری دارد وگرنه درد و رنج و آوارگی و حتی مرگ و کشتار سایرین، امری طبیعی است که حتی ارزش ابراز همدردی کردن نیز ندارند.
پایان پیام/ت