امیر غدیر| دخترانی که برای عید مولایشان سنگ تمام میگذارند
سر و صدای دخترهای نوجوان و صدای خنده ها و یکی به دو کردن هایشان از پایین پله ها، آدم را حسابی کنجکاو میکند. همیشۀ سال کنار هم هستند و بهانه همنشینی شاد این روزهایشان جشن عید غدیر شده است. بفرمایید که اینجا کلی حرف و ماجرا دارد.
گروه زندگی_هانیه ناصری: در کوچه پس کوچه های یکی از محلههای مرکز تهران به خانه ای قدیمی با حیاطی کوچک و باصفا میرسید که بساط موکب غدیر در کنج آن چیده شده است. از میلههای داربست و کتیبه هاگرفته تا سینی شربت و هر آنچه برای یک پذیرایی غدیری لازم است . البته اینطور که صاحبخانه میگوید برای دهه محرم هم قرار صبحانه دارد. روی دیوار روبرویی هم بنری زیبا با طرح کاشی کاری آبی رنگ نصب شده است که دعای سلامتی امام زمان (عج) بر روی آن نقش بسته و شما را به حسینیه ای ساده و بی ریا دعوت میکند. حسینیهای که زیر زمین همین ساختمان قدیمی است. سر و صدای دخترهای نوجوان و صدای خنده ها و یکی به دو کردن هایشان از پایین پله ها، آدم را حسابی کنجکاو میکند. پیش خودتان فکر میکنید انگار این روزهای بلند و گرم تابستان بهانه خوبی برای با هم بودنشان شده است. اما اینطور نیست! این بچه ها همیشۀ سال کنار هم هستند و بهانه همنشینی شاد این روزهایشان هم عید بزرگ غدیر شده است. بفرمایید که اینجا کلی حرف و ماجرا دارد.
محصولات مجموعه فرهنگی «گلدون»
*این کاردستی ها دل آدم بزرگ ها را هم می برد
گعده ای دوستانه و «زینب علیپور» که مسئول مجموعه «گلدون» و این جمع پر مهر و کوشاست. او کارشناس ارشد روانشناسی خانواده است و علاوه بر معلمی و مشاوره مدارس، در کلینیک هم مشغول طبابت. او مادر دو فرزند است. زهرا ۱۱ سال دارد و علی ۶ سال. پسر کوچولویی که همینجاست و گهگاه پیش چشمتان میآید و شیرین زبانی میکند. همه در گوشه ای از حسینیه دایره وار نشستهاند و با چسب های تفنگی و نوارهای نخیِ آبی و منگوله های قرمز، کتیبههای کودکانه برای غدیر درست میکنند. جامدادی های رنگی و کلی وسایل دیگر هم قبلاً آماده و در کیسه های بزرگ جمع آوری شده است. کاردستی های زیبا و خوش رنگ و لعابی که بچهها به جای خود، دل بزرگترها را هم میبرد.
*ما باید دست به کار شویم!
علی پور در آغاز کلام از « گلدون» و شروع و اهدافش می گوید و سعی دارد زیر و بم این مجموعه شاد و هدفمند را تشریح کند. او میگوید:« گلدون یک مجموعه فرهنگی_هنری است که محصولات غدیری، مهدوی و به طور کلی مرتبط با اهل بیت(ع) تولید میکند. محصولاتی کودکانه که هم سرگرمی، جذابیت و لذت محور بودن در آن لحاظ شدهاست و هم به جنبههای روانشناختی آن توجهی ویژه.» علی پور درباره ایده شکلگیری گلدون و جرقه برپایی این مجموعه میگوید:« برای خرید محصولات فرهنگی به بازار رفته بودم و متأسفانه دیدم سه چهار تا خودکار با طرح سیندرلا بستهبندی شده و به آن برچسب تبریک عید غدیر زده اند! راستش را بخواهید خیلی اعصابم خرد شد و بیشتر از آن غصه میخوردم. گفتم ما باید کاری بکنیم. شاید برای خیلی ها مهم نباشد که در مراسم اهل بیت (ع) محصولاتی پخش شود که محتوای خوبی ندارد و یا متأسفانه در بازار محصولاتی با عناوین مذهبی همچون مهدویت، غدیر و امثال اینها ارائه میشود که بهنظر میآید تولیدکنندگان صرفاً میخواهند یک چیزی دست مشتری بدهند و از سر خودشان باز کنند. اما من تصمیم گرفتم وارد مسیر تولید محصولاتی بشوم که برای تکتکشان فکر و محتوا در نظر گرفته شده باشد.»
محصولاتی با شعرها و نوشته های هدفمند
*محصول باید با تولید محتوا ارائه شود
او همچنین با یادآوری شروع فعالیت خود در تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان، به سختی های این مسیر اشاره می کند و میگوید:« سالها پیش بود که برای مناطق محروم بستههای فرهنگی آماده میکردم. یعنی وسایلی تهیه و محتوایی برای آنها تولید می شد. محتواهایی مثل لذت خوراکی و اسباببازی و اینجور چیزها، اما ازآنجاییکه محصولات مناسب وجود نداشت مجبور بودم مدت زیادی در بازار بگردم و چهبسا چیزی را که میخواستم پیدا نمیکردم. چیزهای دیگری را میگرفتم، تغییر میدادم بهاصطلاح بلایی سرشان میآوردم تا آن چیزی را که میخواستم ارائه بدهم درست میکردم. همه اینها باعث شد که گلدان راهاندازی شود. این مربی خلاق درحالیکه حاشیه یکی از کتیبهها را با ظرافت تمام با چسب حرارتی میچسباند، میگوید:« روی تکتک این محصولات فکر شدهاست.حتی نوشته ها و شعر روی کتیبه ها و جامدادی ها. ما طراح و گرافیست داریم. کارشناسانی که دوستان و بچههای خودمان هستند. بچههایی دغدغه مند که از دل این مجموعه بیرون آمدند و عدهای الان دانشجو هستند.مثل «سمانه محمودی» مهندس گرافیک و « فاطمه عزیززاده» کارشناس بیولوژی. قرار است در کنار تمام این محصولات، تولید محتوا صورت بگیرد و هدف همه این مجموعه این است که کاری شکیل و درخور بچه شیعه ارائه شود.»
کودکانه هایی در حاشیه یک فعالیت غدیری
مادر مشغول صحبت است که علی تفنگ پلاستیکیاش را میآورد و دست او میدهد. اصرار دارد که آن را درست کند. مادر چسب حرارتی را زمین میگذارد. دستی بر سر علی میکشد و با آرامش تفنگ داغان شده را زیرورو میکند. اینهمه صبر در کنار شلوغی و حجم کار تحسینبرانگیز است. شاید غیر از این هم انتظار نمیرود. چراکه هدف طراح مجموعه گلدون چیزی جز آینده سالم و زیبای فرزندان نیست و خُلق زیبای مادر هم قرار است طعم شیرین و دلچسب کار برای اهلبیت(ع) را به علی و کودکانی مثل او بچشاند.
کار در این حسینیه خستگی ندارد
*دخترانی دهه هشتادی که همه جوره پای کارند
یکی از دخترها با سینی چای سر میرسد و سر و صدای دخترها بلند می شود. همه نوجوانند و سرشار از انرژی و دلشان میخواهد به هر بهانهای شور و هیجان خود را نشان دهند. علیپور میگوید:« دوستان حاضر در این حسینیه بچههای گروه «رایت الغدیر» هستند. مجموعهای که با آنها مباحث اعتقادی، مهارتهای زندگی و توسعه فردی و در کنارش روانشناختی را داریم. یک گروه بسیار پایه و همراه که زیر نظر دوستان کارشناس همچون«مطهره تفضلی»، «رقیه علی پور» دبیر ادبیات فارسی و «فاطمه علی پور» کارشناس فقه وحقوق هستند. او اشاره ای به کارهایی که در دست بچه هاست می کند و می گوید:«اینطور که میبینید این کار مربوط به مجموعه گلدون است اما این بچهها همه جوره پای کار هستند و قرار است در ایام غدیر دو سهتا غرفه کودکی را که به مجموعه گلدون پیشنهاد شده است مدیریت کنند.» مربی صبور اما جدی و سخت گیر در زمینه کیفیت محصول، نگاهی به بچهها میکند. همه حساب کار دستشان می آید . انگار به قدری با هم عیاق شده اند که ایما و اشاره کار کلمات را برایشان می کند. چشمکی همراه با لبخند می زند و می گوید:« البته اگر کارها را خراب نکنند!» و صدای خنده دختران نوجوان حالوهوایی دوستداشتنی به محفل گرم و صمیمیشان میدهد. او از داشتن این جمع در کنار خودش، ابراز رضایت میکند و میگوید:« باور کنید خود من هم در کنار این بچهها رشد میکنم و مطمئنم که اینها هم این جمع را دوست دارند. چند سال است که با هم در ارتباطیم. از دوره ابتدایی، بچهها با ما بودند. الان بیشتر دوره دوم متوسطه به بالا و دانشجو هستند. رایت الغدیر چند دسته و گروه دارد. یک گروه کارهای اجراییِ نمایش و سرود آیینی را انجام میدهند که بیشتر جوان به بالا هستند و این گروه نوجوانان هم با ما فعالیت میکنند.» علیپور تأکید میکند که ما یک گروه خودجوش هستیم و مستقل عمل میکنیم و اهداف اصلیمان هم داشتن یک زندگی با رنگوبوی معنوی و یاد و نام اهلبیت (ع) است.
* ترویج فرهنگ روضه خانگی با بسته نان آسمانی
طراح و تولیدکننده محصولات فرهنگی گلدون از ارائه محتوا بههمراه محصولات میگوید. محصولاتی که نمونههایی از انواع غدیری اش با طرحها و رنگهای شاد و جذاب در دست بچههای رایت الغدیر در حال مونتاژ شدن است و محتواهایی که قرار است از یک شروع تا سرانجام چیده شوند و بهصورت یک فرآیند از ورود تا خروج کودکان و نوجوانان ادامه داشته باشند. علیپور از مهرههای چوبی و ریسه بهعنوان نمونه بسته تولید محتوا نام می برد و می گوید:« بچهها با چند مهره چوبی، ریسههای مراسم جشن و یا عزاداری را برای خودشان درست میکنند و همچنین بسته نان آسمانی که در آن مواد نان آماده شده به همراه داستانی با محتوای نان پختن حضرت زهرا (س)، به ترویج فرهنگ روضه خانگی می پردازد و و با پختن نانی که به راحتی توسط کودک و نوجوان با کمک مادر در ماهیتابه درست میشود یک سفره عزاداری چیده خواهد شد.»
حضور کوچولوها در کنار مادران مجموعه گلدون
*خدا را شکر فرزندانمان در این فضای امن، قد میکشند
همچنین به لیوانهای آموزش سلام بر امام حسین (ع) اشاره میکند و میگوید:« این لیوانها را برای اربعین هم با طرح جدید آماده کردهایم که بهصورت فارسی و عربی قرار است در این مسیر به زائران تقدیم شود.» این کارشناس روانشناسی و مربی خلاق با اشاره به برکات حضور در این مجموعه فرهنگی و معنوی به همراه بودن خانواده در این مسیر پرفرازونشیب اشاره میکند و میگوید:« خدا را شکر همسرانمان خادمان اهلبیت(ع) هستند و خودشان در این مسیر ما را همراهی میکنند که اگر این همراهی نباشد طی کردن این راه بسیار دشوار خواهد بود.» البته با تأکید بر لزوم تلاش بیشتر خانمها برای رسیدگی به امور خانه وخانواده میگوید:« باید قبول کنیم برای آنکه در زندگی کم نگذاریم تلاش ما خانمها باید چند برابر باشد و فشار چندجانبه را تحمل کنیم. مثلاً من خودم تمیزی خانه را برای شب تا صبح می گذارم و گاهی جلساتمان ساعت 7 صبح برگزار میشود و خانمها بعد از جلسه با عجله به خانه میروند تا صبحانه خانواده را آماده کنند. اما خدا را شکر میکنیم که فرزندان ما در این فضای امن، قد میکشند و ما با تمام وجود این سختیها را تحمل می کنیم و به جان میخریم.»
* همه میتوانند گلدونی باشند
علیپور به سختیهای کار در مجموعه گلدون هم اشاره میکند و میگوید:« متأسفانه ما سرمایه و حامی مالی نداریم، اما بااینوجود سعی میکنیم محصولاتمان عالی و باکیفیت و در خور بچه شیعه باشد و امیدمان این است که کارمان مورد پذیرش اهلبیت(ع) قرار بگیرد. بهدنبال این نیستیم که نامی در نامها داشته باشیم اما دلمان میخواهد فعالیتمان گسترده شود و بچههای «گلدون» بهجای اینکه بهدنبال شغل در بیرون از این مجموعه باشند از همینجا تأمین و صاحب درآمد شوند. چراکه اینجا را یک فضای بسیار سلامت می دانیم.
نوجوان هایی که برای عید مولایشان سنگ تمام می گذارند
* حرف های دخترانی که به یاری گلدون آمده اند
«ریحانه شادفر» نوجوان دهه هشتادی و از بچههای «رایت الغدیر» است. او با اشاره به تأکید خانم علیپور بر روی کیفیت کارها میگوید:« یکی از مازها ترک خیلی ریزی داشت. با وجود آنکه یک صفحه پلاستیکی آن را میپوشاند و اصلاً دست به آن نمیخورد و هیچ اتفاقی برایش نمی افتد ایشان ما را موظف کردند که از آن قطعه استفاده نکنیم. خانم علی پور حاضرند ضرر مالی را بپذیرند اما کوچکترین موردی را که حتی میتواند روی کیفیت کار هم اثر نداشته باشد، در نظر می گیرند تا کار کاملاً تمیز و بدون نقص ارائه بدهند.»
«نرگس قطبی» هم دختر نوجوان دیگری است که عضو این مجموعه شده و از توفیق حضورش در کنار خانم علیپور و دوستان میگوید. از اینکه قصد داشت بهدنبال حضور در یک مجموعه فرهنگی تا شهر مقدس قم برود و الان خوشحال است که به لطف خدا و اهلبیت(ع) با این مجموعه آشنا شده و در کنار آنها لحظههای پرشور مادی و معنوی را میگذراند.
پایان پیام/