منبرهایی که در زمان رضاشاه هم تعطیل نشد
مسأله مبارزه با عزاداریها در 5 سالِ آخر عمر حکومت پهلوی اول، با جدّیت تمام دنبال شده و از هر ترفندی برای جلوگیری از عزاداریها، در همه انواع آن استفاده میشد. اما با این وجود آیتالله شاهآبادی، میرزا صادق تبریزی، آیتالله العظمی حائری یزدی و آیتالله بلادی بوشهری از جمله عالمانی بودند که در حفظ شعائر حسینی پیشتاز بودند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: مجالس عزاداری حسینی به واسطهی ماهیتِ خویش، آموزههای عدالتطلبی، مبارزه با ظلم، آزادگی، عزت، شرافت، دینمداری و حفظ شعائر دینی، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاحطلبی و رفع فساد را همیشه در برابر دیدگان شیعیان و آزادگان قرار میداده است.
این مجالس به سبب همین ظرفیت، برای کسانی که در جبههی مقابل این آموزهها قرار گرفتهاند، خطرآفرین بوده است. لذا از جمله عوامل محدودیت و ممنوعیت مراسم و مجالس عزاداری و سوگواری حسینی را در این دوره، همین مسأله باید دانست.
در این شرایط مردم برای انجام اقدام عملی در برابر خودکامگی شاه آمادگی نداشتند، اما بعضی از روحانیان و علمای بزرگ و مبارز نظیر مرحوم آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی در مقابل رژیم ایستادند. در کتاب «عارف کامل» در این باره چنین ذکر شده است:«ایشان در سالهای ممنوعیت عزاداری، در روز تاسوعا یا عاشورا در مسجد جامع بازار به رغم ممانعتِ مأموران، مراسم زیارت عاشورا برگزار کردند.»
آیتالله شاهآبادی در تهران با قاطعیت در برابر رضاشاه و در شرایطی که تمام مساجد و منابر تعطیل شده بود، هیچگاه مسجد و منبر و سخنرانیاش را تعطیل نکرد. فرزند ایشان، شهید آیتالله مهدی شاهآبادی درباره حالات پدر بزرگوارش چنین میگوید: «وقتی که رضاشاه دستور داد منبر را از مسجد بردارند تا مانع سخنرانی ایشان شود، دست از سخنرانی برنداشتند و به طور ایستاده سخنرانی میکردند. مأمورین شهربانی هم مرتباً به مسجد میآمدند و مطالبِ منابر ایشان را مینوشتند و گزارش میکردند.
وقتی آیتالله شاهآبادی سخنرانیشان تمام شد و از مسجد خارج شدند، مأمورین هم به دنبال ایشان رفتند و از ایشان خواستند تعهد بگیرند که دیگر منبر نرود، ولی ایشان به مأمورین فرمودند برو به بزرگترت بگو بیاید.
و بالاخره چون اصرار مأمورین زیاد میشود، ایشان ناگهان دستشان را به طرف مأموران میآورند و فریاد میزنند: بگیرید مرا، میگویم مرا بگیرید، مأمورین از این عمل و اُبُهت ایشان چنان رعب و وحشتی در دلشان میافتد که چند قدم عقب میروند و بدون آنکه هیچ عکسالعملی از خودشان نشان بدهند، مراجعت میکنند.»
این حوادث نشاندهنده آن است که مجالس روضه و توسل به ائمه(ع) و به خصوص مجالس سوگواری برای امام حسین(ع)، چه قدرتی در مخالفت با اقدامات و سیاستهای ضددینی رضاشاهی داشته است و تا چه حدی رضاشاه از این مجالس وحشت داشته و در پی سرکوبی آنها برآمده است.
علاوه بر مطالبی که ذکر شد برخی دیگر از علما نیز با سیاستهای منع عزاداریِ رژیم پهلوی در این دوره به مبارزه میپرداختند که از آن جمله می توان به فعالیت های میرزا صادقآقا تبریزی اشاره کرد. او که در جریان مبارزات ضددینی رضاشاه تبعید شده بود پس از رفع تبعید، از مراجعت به تبریز خودداری کرد و در قم اقامت گزید و در مدت اقامتش در این شهر، مخفیانه به مبارزات خود ادامه میداد.
هنگامی که میرزا صادق آقا تبریزی در قم بود، پولِ زیادی به دستش میرسید و او این پولها را با عناوینی چون پول قند و چای به روستاهای اطراف قم میفرستاد تا در آنجا روستائیان بدور از چشم مأموران حکومتی به برگزاری مجالس عزاداری سالار شهیدان اهتمام ورزند.
یکی دیگر از کسانی که با سیاستهای منع عزاداریِ رضاشاه مخالفت میکرد، مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزهی علمیهی قم بود. ایشان در مقابله با سیاستهای ضداسلامی رژیم رضاشاه هیچگاه توسل به ائمه(ع) و برپایی سنتِ عزاداری سیدالشهدا(ع) و روضهخوانی را تعطیل نکرد. علاوه بر روضه که هر شبِ جمعه و دههی محرم به برگزاری آن اهتمام میورزید، هر روز قبل از شروع درس، یکی از شاگردان ایشان (حاجآقا جواد قمی یا شیخ ابراهیم صاحبالزمانی) ذکرِ توسلی به امام حسین(ع) مینمود. آیتالله حائری در هنگام درس نیز شاگردان را به توسل توصیه میکرد.
از جمله عزاداریها و سوگواریهایی که ایشان در ایران رایج کرد، عزاداری ایام فاطمیه بود.
از دیگر شخصیتهایی که در مبارزه با پهلوی اول، مجالسِ باشکوه عزاداری برپا نمود، آیتالله بلادی بوشهری است. ایشان با وجود پیری، در روزهای عزاداری به خصوص در ایام عاشورا، شخصاً بر منبر رفته و به ذکر مصیبت میپرداخت. روضهی روز عاشورای وی، چهار ساعت به طول میانجامید و در این مدت به بیان فلسفهی نهضت حسینی و رویدادهای عاشورا با زبان فصیح و با استفاده از اشعاری که خود سروده بود، میپرداخت. این مجالس در سرتاسر بوشهر زبانزد بود و هزاران نفر در آن شرکت میکردند.
مسأله مبارزه با عزاداریها در پنج سالِ آخر عمر حکومت پهلوی اول، با جدّیت تمام دنبال میشد و از هر ترفندی برای جلوگیری از عزاداریها، در همهی انواع آن استفاده میشد. این وقایع نشاندهندهی آن است که مجالس روضه و توسل به ائمه(ع) و به خصوص مجالس سوگواری برای امام حسین(ع)، چه قدرتی در مخالفت با اقدامات و سیاستهای ضددینی رضاشاهی داشته است و تا چه حدی رضاشاه از این مجالس وحشت داشته و در پی سرکوبی آنها برآمده است.
پایا پیام/ت
*منبع: نهضت عاشورا و تاثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعه ایرانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی