عاشورا و اربعین؛ فرصتهای بیبدیل ایجاد تمدن نوین اسلامی
قیام امام حسین(ع) و یارانش به عنوان یک جریان تمدنی پویا میتواند زمینهساز بروز ظرفیتها برای تحقق تمدن اسلامی باشد. این جریان به مثابه رسانه پرقدرت تمدن نوین اسلامی و فرهنگی پیشرو و مولد، تأمینکننده وحدت مورد نیاز برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – ایرنا نوشت: نتایج یک پژوهش حاکی است: واقعه عاشورا صرفا حادثهای در گذشته نیست. بلکه به عنوان واقعهای فرازمانی و فرامکانی قابل تحلیل است که هرچند در زمان و مکان خاصی تجلی کرده است، اما حقیقتی دارد که در ظهور حق و غلبه آن بر باطل در هر زمان و مکانی اثر گذار بوده و خواهد بود. از این نگاه عاشورا دارای ظرفیتهای بی نظیر و گستردهای است که هنوز همه ابعاد آن شناخته نشده و از تمامی ظرفیتهای آن استفاده نشده است.
در این زمینه مطالعهای با عنوان «تحلیل تمدنی جریان اربعین، فرصتها و چالشها» با تحلیل این جریان نوظهور، فرصتهای تمدنی موجود در آن را بررسی کردهاست تا با شناخت این فرصتها زمینه تقویت آنها فراهم شده و در نتیجه آن جریان تمدنی اربعین، زمینهساز اجتماع تمدنی عصر ظهور گردد. در ادامه مختصری از این مقاله را میخوانید:
عاشورا و اربعین رسانه پر قدرت تمدن نوین اسلامی
هر واقعهای ظرفیت جهانی را ندارد. بلکه جریانی میتواند به پدیدهای جهانی تبدیل شود که قابلیت ارتباط با همگان و وجدانهای عمومی بشر را داشته باشد.
جریان اربعین این استعداد را همراه خود دارد. اربعین میتواند به عنوان رسانهای حقیقی و انسانی، آن سیر تمدنی عاشورا را به فعلیت مقتضی خود برساند. از آنجا که دشمن نیز همین مسأله را متوجه شده و به درستی دریافته که اربعین ظرفیت جهانی شدن را دارد، لذا تمام تلاش خود را صرف این موضوع میکند که اربعین را کاملا در سکوت خبری قرار دهد. از این رو، افزایش سرمایهگذاری در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات، راهاندازی شبکههای تلویزیونی مشترک با کشورها ی حوزه تمدنی فرهنگ و تمدن شیعی و حوزه اسلامی با مولفه فرهنگ شیعی و اسلامی برای ایجاد همگرایی و نزدیکی و پویا کردن اشتراکات دینی، تاریخی، فرهنگی یکی از الزامات مهم در مسیر معرفی جریان تمدنی اربعین به جهان امروز است.
فرهنگ پیشرو و مولد
جریان اربعین در واقع ایجاد یک فرهنگ زنده پیشرو است. نگاه شیعه در طول تاریخ عمدتا نگاه تدافعی بوده است. زیرا شیعه در اقلیت جمعیتی و معمولا در حال تقیه بوده است. اگر چه اساس این تقیه را صبر فعال و سازنده تشکیل میدهد و از زمان خود پیامبر اکبر صلی الله علیه و آله، این صبر فعال به عنوان یک راهبرد مبارزاتی برای حفظ اسلام و مسلمین مطرح بوده است.
در زمانی که سکوت و تقیه موجب ممات اسلام میشد، قیام امام حسین علیه السلام به وقوع پیوست؛ اما این قیام در حرکت تدریجی و صبر فعال شیعه مسیر جدیدی ایجاد کرد که در عین اینکه جهاد و مبارزه علنی نیست ولی رنگ و بوی جهاد را دارد، و در واقع واقعه عاشورا جهادی از سنخ جهاد فرهنگی را در دل این صبر فعال به وجود آورد. نوع مبارزات و تقیه اهل بیت علیه السلام بعد از واقعه عاشورا از این سنخ است.
جهاد و مبارزههای فرهنگی و غیرعلنی که در عین حال با ذکر مصائب عاشورا و دمیده شدن روح شهادت طلبی و قیام برای خونخواهی سید الشهدا در آن، دائما زنده و شورآفرین و حرکت دهنده است، نهایتا منجر به انتظار فعال و سازنده برای ظهور منتقم خون امام حسین علیهالسلام میشود.
نیاز بشریت به فرهنگ جهان شمول عاشورا و اربعین
امروزه تقاضای «جهانی شدن» برای مردم در نگاههای مختلف ایجاد شده است. البته همه افراد بشر نگاهی یکسان به جهانی شدن ندارند. برخی به جهانی شدن به عنوان فرآیندی سودمند و اجتناب ناپذیر نگاه میکنند؛ و برخی به آن با ترس و خصومت مینگرند و معتقدند این جریان فقر و نگاه نابرابر بین انسانها را افزایش میدهد.
از منظر دینی، جهانیسازی، نیازی انسانی و فطری برای وحدت جامعه انسانی است. انسانها همگی در «منِ عالی انسانی» با هم متحد هستند، ولی »میِ ذاتی حیوانی « و منیتهای موهوم و مذموم تحت وسوسه و ولایت شیطان موجب عداوت و دشمنی بر سر منافع پست دنیایی میان انسانها شده است.
پس از جنگهای جهانی اول و دوم، جهانی شدن به عنوان نیاز انسانی و فطری به وحدت و همدلی در مقابل عداوتهای ناشی از جنگ جهانی رخ نمود. بشر از عداوت و خونریزی برآمده از زیاده خواهیهای ناشی از لجام گسیختگی شهوت و غضب حیوانی در سطح تمدن بشری خسته شده بود و این مطالبه و خواست انسانی به تدریج در همه جا ایجاد شد.
بنابراین تأسیس سازمانهای بین المللی در دستور کار قرار گرفت و این سازمانها که پاسخی به تقاضای جهانیشدن بودند توسعه پیدا کردند؛ غافل از آنکه بسیاری از سازمانهای بینالمللی محدودیت و تنگنای دیگری برای بشریت ایجاد کردند زیرا در دست عدهای معدود قرار گرفتند تا هر طوری که دلشان بخواهد به عنوان حقوق بشر و نظم جهانی بر دنیا حکومت کنند.
بنابراین حقوق بشر آنها هم در خدمت» منِ حیوانی» غرب درآمد و به جای دفاع از انسانیت، حقوق بشر را ابزار منافع خود کردند. به همین جهت نتوانستند تشنگی و نیاز بشر را جبران کنند. در این شرایط فرهنگ عاشورا و اربعین نمونهای عینی و عظیم از حرکت در جهت ایجاد فرهنگی جهانی است و ظرفیتی است که میتواند بشریت را در مسیر «منِ انسانی عالی» به وحدت برساند.
ایجادکننده وحدت مورد نیاز برای ایجاد تمدن نوین اسلامی
باوجود اختلافات قومی، فرهنگی و اجتماعی بسیار در میان عزاداران و زائران حسینی به ویژه در جریان اربعین؛ این جریان با کمرنگ کردن اختلافات و تأکید بر یکسان بودن مسیر و هدف، وحدت مورد نیاز در تشکیل تمدن اسلامی را تأمین میکند. تمامی افراد حاضر در جریان بزرگداشت عاشورا و اربعین با رهاکردن «من دانی» خود، خویش را در ارتباط با امام معرفی میکنند. در نتیجه این افراد، فارغ از تعلقات نژادی، فرهنگی و قومیتی خود، در فضای مراسم عاشورا و اربعین، هویتی جدید و یکسان با یکدیگر پیدا میکنند.
این هویت جدید عبارت است از «زائر امام» و «خادم امام». این ظرفیت عظیم متحد ساختن جامعه ایمانی در مسیر ایجاد تمدن اسلامی، یکی از ظرفیتهای منحصر به فرد جریان اربعین است.
مقدمهسازی برای اندیشه جهانی ظهور
عاشورا نهضتی است که فطرت بشر و وجدان بشر را مخاطب قرار داده است. جریان عاشورا نهضتی شیعی، اسلامی و انسانی است. این سه لایه باعث میشود که جریان عاشورا سه نوع مخاطب نیز داشته باشد و به تناسب آن سه سطح و شیوه جذب داشته باشد. یعنی بتواند هم مومنان، هم عموم مسلمانان و هم تمامی افراد انسانی را جذب کند.
بنابراین برنامهریزی در اقامه عزاها و ارتباط با عاشورا و حرکتهای عاشورایی باید به گونهای باشد که هر سه لایه مخاطب و نحوه جذب آنها را شامل گردد.
جریان اربعین نیز به عنوان یکی از مهمترین مراسم اقامه عاشورا، برای همه افراد بشر تاثیرگذار و رشد دهنده است. این جریان مومنان را به کمال در ایمان میرساند، مسلمانان را به ایمان رهنمون میسازد، و سایر افراد انسانی را به اسلام و ایمان هدایت میکند. با این رویکرد، اربعین در مقابل تشتتی که در مرزهای جهان وجود دارد، وحدت فراملیتی و فرامرزی ایجاد میکند.
جمعبندی
عاشورا دارای ظرفیتهای بینظیر و گستردهای است که هنوز همه ابعاد آن شناخته نشده و از تمامی ظرفیتهای آن استفاده نشده است. اربعین عنایت ویژهای است برای به ثمر رسیدن ظرفیتهای عاشورا و امتداد یافتن عاشورا تا ظهور حضرت ولی عصر عج و استقرار تمدن اسلامی.
از این منظر جریان اربعین یک جریان تمدنی پویا است که میتواند گام به گام زمینهساز بروز ظرفیتهای عاشورا در راستای تحقق غایی تمدن اسلامی در زمان امام زمان (عج) باشد. چهار رکن راهبردی ظرفیتهای عاشورا که در اربعین نیز قابلیت امتداد دارند، عبارتند از ظهور «منِ عالی انسانی»، هجرت و حرکت کاروانی، سنت «محوضت» و تمییز حق و باطل، و اقامه منظومه دین.
تمدن نوین اسلامی اکنون در مراحل ابتدایی شکلگیری خود به سر میبرد. این حرکت تمدنی در زمان استقرار حاکمیت امام زمان (عج) به نقطه تکامل خود خواهد رسید. با تحلیل جریان اربعین میتوان فرصتهای تمدنی موجود در زیارت اربعین را در محورهای مختلف بررسی کرد، که جهت حرکت همه آنها آمادهسازی جهان بشریت برای ظهور امام زمان و تبلور نهایی تمدن اسلامی است. در این راستا اربعین به مثابه رسانه پرقدرت تمدن نوین اسلامی، فرهنگی پیشرو و مولد که بشریت نیازی مبرم به آن دارد و در واقع تأمینکننده وحدت مورد نیاز برای ایجاد تمدن نوین اسلامی بوده، قابل ارزیابی است.
البته در این مسیر، چالشهایی پیش روی جریان تمدنی اربعین قرار دارد که ممکن است آن را از دسترسی به اهداف ورای خود دور نماید. مهمترین این چالشها که ممکن است صورت اربعین را خدشهدار نموده و نهایتا به سیرت اربعین آسیب وارد نماید عبارتند از: غفلت از حقایق عمیق جریان اربعین، خرافهگرایی، فردگرایی، منسکگرایی، منحصر کردن اربعین در اظهار محبت، ضعف در دشمنشناسی، کمرنگ شدن نگاه جهانی و فرهنگ تهاجمی اربعین، تخطئه مرجعیت خادمان محلی، دور شدن از ساده زیستی و از دست رفتن عنوان زائر و خادم.
پایان پیام/ت
*منبع:
محمدرضا عابدینی، محمدحسین ضیائی نیا و زهرا حصارکی، «تحلیل تمدنی جریان اربعین، فرصتها و چالشها»، فصلنامه تمدن پژوهی، دوره 1، شماره4: زمستان 1401