رسانههای بیگانه چگونه برای اغتشاشات ادبیاتسازی میکنند؟
سبک رسانههای بیگانه در جذب و دربرگیری مخاطب به نحوی است که حداکثر استفاده را از همه اقشار جامعه ببرد، در این زمینه عمومیسازی مفاهیم جزئی و حجیم کردن سطوح تبلیغی و کلیدواژهسازی از محوریترین اقدامات آنهاست.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – برنامه امواج شبهه در گفتوگو با دکتر علیرضا داودی(کارشناس ارشد رسانه) و دکتر جعفر علیاننژادی (کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه) با موضوع گزاره سازیهای رسانههای بیگانه برای اتصال مخاطبانش با میدان به بررسی مدلهای ادبیاتسازی و واژهگزینیها در خصوص رویدادهای ایام اغتشاشات با تأکید بر روشهای تولید مفاهیم، کلام و ادبیات ویژه اغتشاشات پرداخت.
از تداوم اعتماد تا استمرار موضوع
داودی (کارشناس ارشد رسانه) درباره مهمترین روشهای رسانههای بیگانه در زمینه بهرهگیری از سوژههای میدانی و پرورش آنها و اتصال آنها به سطح اجتماعی گفت: رسانههای بیگانه از نیمه دوم سال گذشته مفهومی تحت عنوان "تداوم اعتماد" را به جریان انداختند تا آن را به مسئلهای تحت عنوان "استمرار موضوع" تبدیل کنند تا از آن در زمانهایی که به لحاظ ایدئولوژیکی برای مردم دارای قرابت است، بهره بگیرند. مانند: ماهگرد، چهلم، سالگرد و عبارتهایی که به لحاظ فرهنگی در ایران پذیرفته شده است.
وی افزود: در شاخص تداوم اعتماد چند قاعده وجود دارد که یکی از آنها قاعده انتخاب شوندگی است. به طور مثال بی بی سی فارسی، بسیار مصر است که خود را در معرض انتخاب شوندگی مخاطب قرار دهد و از طرفی با در نظر داشتن خواسته های مخاطبان، اتوماتیک خواستههای خود را نیز به مخاطب منتقل میکند و به خلق ادبیات، سوژه و نماد میپردازد.
رسانههای بیگانه و روش ادبیات مشترک مورد توافق
داودی اضافه کرد: معمولا رسانههای بیگانه هر سال بر مجموعهای از مفاهیم به فعالیت میپردازند، این مفاهیم در قالبهای مختلف به مخاطب منتقل میشود. "کلام"، "پروژه" و "میزان دریافت مخاطب" که اگر در یک خط قرار بگیرد آن را به "ادبیات مشترک مورد توافق" تبدیل میکند.
وی افزود: رسانههای بیگانه با روشی تحت عنوان ایجاد میزان رقابت، به واسطه خلق مفاهیم و مصادیق ایجاد شده، نسبت به آنچه که در آینده رخ میدهند، رقابت معنایی ایجاد میکنند که ذهن مخاطب به صورت اتوماتیک بگوید: رسانههای بیگانه زنده و پویا هستند و مرتبا ما را در این فضا حرکت میدهند. این به تصویر کشیدن فعال بودن یک رسانه توسط خودش، با ایجاد رقابتهای دوگانه مثبت و دوگانههای معکوس است. دوگانه معکوس با جامعه هدف است و دوگانه مثبت با خود اوست. به طور مثال بی بی سی میان دو برنامه پرگار و خبری خود این رقابت را ایجاد میکند.
مخاطبان عاصی، مخاطبان مورد علاقه رسانههای بیگانه
داودی همچنین گفت: سبک رسانههای بیگانه در جذب مخاطب و دربرگیری سلایق متفاوت است و تمام سلایق را دربر میگیرد تا بتوانند حجم قابل توجهای از مخاطبی را داشته باشد که همواره بتواند در کشور ایجاد احساس نگرانی کند. بنابراین؛ فرم بندیهای رسانههای بیگانه متفاوت میشود، این سه مرحله کل قواعد را تشریح میکند. مرحله اول؛ همواره شروع هر اقدامی از سوی رسانههای بیگانه با ایجاد زاویه نسبت به مفاهیم موجود و کنج نسبت به انتقال مفاهیم بر ذهن مخاطب است. رابطه میان زاویه و کنج همواره مخاطب را در یک پارادوکس استیصالی قرار میدهد.
این کارشناس رسانه همچنین تصریح کرد: در این پارادوکس معمولا، ذهن به سمتی حرکت می کند که بیشترین نیاز آن تامین می شود. در مرحله دوم؛ وقتی مخاطب در کنج موضوعات و زاویه مسائل قرار داده شد، به او یک نماد میدهند. تعریف همه ذهنیت، به یک اِلمان به معنای ایجاد نقطه اشتراک برای قرار گرفتن در آن کنج و زاویه ای که طراحی شده است. مرحله سوم؛ ایجاد مصونیت است. ایجاد مصونیت همیشه با قواعد، ادله توضیحی، توجیهی و تشریحی همراه میشود که در این مرحله از فرآیند منزه سازی استفاده میشود و قواعد مترتب بر چرایی عدم موفقیت مخاطب را گردن او میاندازد.
وی به این نکته اشاره کرد که از نظر رسانههای بیگانه مخاطب خوب، مفید و دارای ارزش افزوده مخاطبی است که عاصی و رو به مردن باشد.
رسانههای داخل با برنامه ریزی غلط به جدا شدن مخاطب ضریب میدهند
داودی خاطرنشان کرد: تداوم اعتماد دارای دو بخش بسیار شفاف از جمله ایجاد پروسه برای قواعد رسانههای بیگانه نسبت به انقلاب و جداکردن مخاطب از رسانههای داخل است. در بخش اول رسانههای بیگانه به خوبی فعالیت میکنند اما این امر محقق نمیشود تا زمانی که اعتماد بخشی از مخاطبین از رسانههای داخلی بریده شود. نکته مهم این است که برخی رسانهها در داخل با روش و منش و برنامه ریزی غلط به این جدا شدن، ضریب میدهند.
وی عنوان کرد: تداوم و شرایط تداوم و بقای رسانههای بیگانه لزوما همیشه از سوی مخاطب نیست. بلکه گاهی مخاطب از رسانههای داخلی پیشی گرفته است. بنابراین؛ رسانهها باید تلاش کنند تا خود را به مخاطبین برسانند.
تصویر و نامگذاری بهترین ابزار در ساختن مفاهیم میدانی جدید
علیاننژادی، کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه در پاسخ به این سؤال که مهمترین روشهای رسانههای بیگانه در ساختن مفاهیم میدانی جدید برای ذهن مخاطب به نحوی که یک رویداد حادث شده و تحریف شده را بتوانند زنده نگه دارند و از این رهگذر قاعده اتصال رویدادها را محقق کنند چیست، گفت: قاعده کلی برای ایجاد مفاهیمی میدانی تبدیل امر مفهوم به امر محسوس است که در هر موقعیت بشری با سه عنصر سر و کار داریم: انسان، جهان، فهم یا تفسیر انسان از جهان. این فهم یا تفسیر همواره به ابزاری برای تحقق خود نیازمند است. به مدد این ابزار، جهان به مثابه نوعی عرصه عمل و اثرپذیری تجربه دیده می شود. به دو شکل میتوان این جهان یا واقعیت را خوانش کرد: شکل اول؛ خوانش کل نگرانه از جهان است که لازمه آن عبور از پوسته ظاهری واقعیت و درک هستی در کلیت آن است. شکل دوم خوانش به شیوه جزءنگرانه زندگی عملی. بنابراین ما در شکل اول جهان را فهم میکنیم، در شکل دوم؛ جهان را حس میکنیم. برای اینکه فهم و حسی که ما از جهان داریم به دیگران منتقل کنیم، بنابراین؛ بهترین ابزار "تصویر" و "نام گذاری" است.
"شلیک یا شوتینگ"؛ تکنیک رسانههای بیگانه
وی به تصویری کردن واقعیت اشاره کرد و گفت: تصویری کردن واقعیت کاری میکند که مخاطب به جای درک بی واسطه و مستقیم واقعیت، آن را به مدد و واسطه تصاویر باور کند. تکنیک تصویری کردن واقعیت، قاب بندی است. از طریق قاببندی رسانه بیگانه موفق میشود، پیوندی منطقی بین رویدادهای تصویری شده از واقعیت ایجاد کند. تکنیک دیگر، "شلیک یا شوتینگ" از طریق دوربین است. زمانی که عرصه جنگ از میدان واقعیت به میدان بازنمایی و تصویر منتقل شد، سلاح مبارزه از فشنگ و اسلحه به شوتینگ دوربین تغییر میکند و دوربین یک صحنه را شکار میکند. صحنهای که از قبل هدف گرفته است، یعنی جزئی از واقعیت را به نحوی بازنمایی می کند که میل و هیجان مخاطب را برانگیزاند. شکار دوربین، تفاوتی با شلیک گلوله ندارد.
علیاننژادی همچنین تصریح کرد: هر دو زخم ایجاد میکند، زخم گلوله منجر به جرح و کشتن یک نفر میشود، اما شکار دوربین منجر به جرح و کشته شدن انصاف و واقعیت میشود. تکنیک شلیک هر تصویری را شکار نمیکند، برای همراه سازی مخاطب، میل جنسی او را نیز به هیجان میآورد. بنابراین؛ در تکنیک شلیک یا صحنهای شکار میشود که انصاف عمومی خدشهدار شود، یا صحنهای خاص از کشف بدن یک زن یا دختر در برابر دیگران شکار میشود و ثمره تکنیک شلیک، تولید خشم در مخاطب و خشونت بیشتر در عناصر میدانی است.
نفرین تصاویری که گریبان تصویرساز را میگیرد
علیان نژادی در پاسخ به این سؤال که تغییرات روشهای رسانههای بیگانه در ایجاد پل میان رویدادهای میدانی و تنظیمات رسانهای ذهن مخاطبان تا چه حد میتواند رکود و کسری محتوای این رسانههای معاند را پوشش دهد و ثانیا تا چه حد به ملتهب کردن فضای ذهنی مخاطبان منجر میشود، توضیح داد: تکنیک تولید رمز جدید؛ ابتکار در شیوههای تصویرسازی واقعیت رسانه بیگانه را معطوف به استفاده از تکنیکهای جدید نیز میکند.
وی ادامه داد: نفرین تصاویر و بازنمایی ابتدا گریبان تصویرساز را میگیرد و دیگر چیزی برای جذب و جلب توجه وجود ندارد. چون وجدان عمومی به تصاویر قبلی عادت کرده و کمتر در او هیجان میسازد و باید چاره ای دیگر کرد. در اینجا تکنیک تولید رمز وسط میآید. اگر واقعیت فعلی رمزگشایی شده، چشم مخاطب به این بازنمایی ها عادت کرده، نیاز به رمزسازی جدید وجود دارد. ابتدا باید در سطح مفهومی تفسیر جدیدتری از رابطه انسان ایرانی با جهان ارائه کرد و سپس در سطح محسوس به شیوه جزءنگرانه زندگی عملی را روایت کنند. سؤال اساسی این است. چه چیزی جدید و غریب است؟ پاسخ بسیار روانکاوانه است. باید امر غریب را کشف کنند. امر غریب؛ به یادآوردن چیزی آشنا در موقعیتی غافلگیرکننده است که فرد باید نسبت به آن حسی عجیب و غریب داشته باشد. حسی که نه ترس است و نه اضطراب. چیزی است که یا باید از آن فرار کند یا آن را انکار و نفی کند.
این کارشناس افزود: محصول این کندوکاو، پیدا کردن تروما یا زخمهای قدیمی و زخمهایی آشنا است. رسانه بیگانه روی آن زخمها را فشار میدهد. تصویرسازی از شلیکهای قبلی، زخمهایی که ایجاد شده را باید دوباره عفونی کرد و سالگردها معنا پیدا میکند. نه فقط با یادکرد، بلکه با تصویری کردن یا شلیک روی زخم قبلی. دادن تصاویر جدید در مورد واقعه یکی از اقدامات محتمل است و شلیکهای جدید حول زخم قبلی. شلیک به مقوله جنسیت، قومیت، تصویرسازی از مسأله جدیدی به نام تجاوز، استفاده از استعاده تجاوز جنسی برای تعمیم ظلم به کل سیستم علیه زنان.
تولید گفتارهای تهی روی استنادات غیر واقعی
وی درباره روش رسانههای بیگانه در عمومیسازی مفاهیم جزئی و حجیم کردن سطوح تبلیغی اغتشاشات در حوزه عملیاتی در میدان و بزرگنمایی ادعای پشتیبانی بینالمللی از عوامل محرک اغتشاشات در ایران گفت: روش رسانههای بیگانه از جمله تکنیک فرآیند نامگذاری یا مکانیزم نامگذاری به معنای تولید گفتارهای تهی روی استنادات غیر واقعی و جا زدن آن به عنوان مطالبه عمومی است.
علیاننژادی در ادامه گفت: به صورت نرمال برای تبدیل یک تقاضا یا درخواست جزئی پاسخ داده نشده توسط سیستم به یک مطالبه جمعی، شکلگیری زنجیره هم ارزی لازم است. یعنی اگر خواسته من کشاورز با من صنعتگر یا من معلم یا من استاد دانشگاه با پاسخ کاملی از سوی سیستم مواجه نشد و خروجی این درخواست و پاسخ رضایت نبود، خواستههای جزئی و متفاوت ما وقتی تبدیل به مطالبه جمعی میشود که بتواند توسط یک گفتار یا شعار نمایندگی شود. گفتاری که بین هیچ کدام از تقاضاها تقدم و تاخر لحاظ نمیکند. یعنی همه را هم ارزش میداند. حتی در خصوص خواستههای صنفی هم نیاز به شکلگیری زنجیره هم ارزی وجود دارد. چون به عدد شاغلین یک صنف تقاضاهای متفاوت وجود دارد. بنابراین؛ آن صنف به یک شعار ارگانیک میرسد و با کسب مجوز اقدام به طرح مطالبه خود میکند. یعنی صدایش را اینگونه به گوش مسؤولان میرساند و میگوید سیاستهای اعمال شده نتوانسته یک رضایت جمعی ایجاد کند.
پیامد گفتار تهی امروز؛ نادیده گرفتن مطالبات واقعی جامعه زنان است
وی افزود: در برابر این سازوکار ارگانیک و نرمال، یک سازوکار تحمیلی وجود دارد که بر اساس واقعیت تصویری شده، به دنبال تولید مطالبهای غیرواقعی است. منتها چون از تکنیکهای گفته شده بهره میبرد، تا حدودی در ایجاد انحراف در مسیر خواستههای عمومی موفق میشود. مثلا همین شعار زن، زندگی، آزادی یکی از گفتارهای تهی است که به جای مطالبات واقعی زنان جا زده شده است.
علیاننژادی در پایان گفت: زنان ما بعد از انقلاب، یک تغییر اساسی در جزئی ترین امور روزمره شان کسب کردند. مطالبه واقعی جامعه زنان، میتوانست روی حوزههای واقعی این قشر، مثلا درخواست برای رفع تبعیض در استخدام هیأت علمی دانشگاهها، یا درخواست برای رسیدن به پستهای کلانتر مدیریتی در کشور یا چیزهای دیگر باشد یا ایجاد کمپین برای تغییر شرایط زندگی زنان بیسرپرست یا بدسرپرست باشد. پیامدهای آن گفتار تهی اکنون، مطالبات واقعی جامعه زنان را نادیده گرفته و آن را تنها در یک چیز ملموس جزئی مانند حجاب خلاصه کرده است. گفتاری واقعی است که سهم زنان را در نقش آفرینی سرزمینی و تولید سیاست قویتر کند. گفتاری که پتانسیل نیمه فعال زنان را برای غلبه بر مشکلات جاری فعال کند. گفتاری که تولید امید کند نه یاس و ناراحتی و رد و طرد. گفتاری که در پی ساختن باشد، نه تخریب و خشونت و…
گفتنی است، برنامه «امواج شبهه» گفتوگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.
پایان پیام/ت