خبر خوب| سایه آرمانها و نشان عشق و بندگی در هانگژو
طلبه جوان دلش را به نگاه آخر سیدالشهدا (ع) گره زده بود. «آرمان» انگار حقیقت عاشورا را فهمیده بود. او هم میخواست مثل اربابش پای معروف بایستد که صدای «هل من ناصر…» ولی خدا را از عمق تاریخ شنید تا مبادا کربلایی دیگر علم شود و رأسی دگر بالای نی رود. بشنویم خاطراتی کوتاه از آرمانی که آرمان ایران است.
گروه خبر خوب: چشمهایتان را باز کنید و هوای دلانگیز پاییزی را با نفسی عمیق به عمق جانتان دعوت کنید، نفسی عمیق که نوید خوبترین خبرهای خوب است. چراکه حکایت از نعمتی بیبدیل چون صحت و سلامت دارد که قرار است در سایه اش هفتهای پاییزی را با تمام قوا آغاز کنید. هفتهای که به لطف ایمان، همت، عشق، غیرت و شرف ایرانی، سراسر خبرهای خوب و امیدبخش باشد. امام جعفرصادق(ع) می فرمایند: العافِیَةُ نِعمَةٌ خَفِیَّةٌ اِذا وُجِدَتْ نُسِیَتْ و اِذا فُقِدَتْ ذُکِرَتْ! سلامتی نعمتی است نهان و مخفی، زمانی که در دسترس باشد به یاد انسان نیست، همینکه از دست رفت آن را به یاد میآورد! (قدر آن شناخته میشود). (سفینه، ج ٢، ص ٢٠٨) پس در این هوای ملس پاییزی یک فنجان چای گرم بریزید و با شیرینی بسته امروز نوش جان کنید.
*اهتزاز پرچم فلسطین، فراتر از مرزها
این روزها که مقاومت مردان و زنان و کودکان غزه سرفصل خبرهای تلخ و شیرین شده و پرچم چهاررنگ فلسطین اشغالی فراتر از مرزهای جغرافیایی با قداستی ویژه به اهتزاز درمیآید تصاویری از وطندوستی و وطنپرستی مردمان رنج کشیده این دیار بر آواره های خانه و کاشانههایشان بیشاز پیش دل ها را می سوزاند و وجدان ها را بیدار می کند. تجمع دانشجویان کنکوردیای مونترال کانادا در حمایت از مردم غزه جلوه ای از انسانیت و بیداری در جهانی است که برای رهایی از ظلم و بیداد امیدوار آمدن منجی موعود است.
ساخت مودم صنعتی و تجهیزات ارتباطات ویژه صنایع با امنیت بالا
*این روزها خودکفایی، انتظار است
سالهاست که تولید ایرانی و مسئله خودکفایی در امر فناوری آنهم از نوع امروزی و پیشرفته اش نهتنها یک افتخار که یک انتظار شدهاست. اصلاً عادت کردهایم که کنار خبرهایی از خلاقیتها و ایدههای نو، مدالآوریها و پرچم افراشتن ها و مهربانیها و انساندوستی های ایرانی از دنیای دانشمندان و دانش بود بنیان ها هم چیزی بشنویم. اینهم سهم امروز؛ یک شرکت دانش بنیان با ساخت مودمهای صنعتی و تجهیزات ارتباطات ویژه صنایع با امنیت بالا، علاوه بر رفع نیازهای آنها در این حوزه، از امکان هک شدن سامانههای صنعتی نیز جلوگیری می کند. مدیرعامل شرکت طیف پردازان اسپادانا مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان با اشاره به دانشبنیان بودن این محصول گفت: فناوری استفاده شده در این تجهیز بسیار پیچیده و پیشرفته بوده و در تولید آن هیچگونه کپیبرداری نشده است. به علاوه این محصولات سطح امنیت بالایی برخوردار دارد و استفاده از آنها، از امکان هک شدن تجهیزات جلوگیری خواهد کرد.
قباله ازدواج هم، در دام عصر تکنولوژی افتاد!
*نسخه قباله پیچ، پیچیده شد!
چند سالی میشود که دور بعضی از رسم و رسومات کموبیش خط کشیدهشده است. ازجمله پاتختی و اعلام هدایای نقدی که به مدد آن، چه بسیار چشم و همچشمیها و حرف و حدیثها برچیده شد تا شیرینی آغاز زندگی را به کام عروس و دامادها و خانواده هایشان تلخ نکند؛ همان جشنی که عروس خانم بایدخسته از میهمانی شب گذشته، بر روی صندلی بنشیند و محکوم است برای هدایای اعلامی از طرفین لبخند بزند و تا می تواند دلها را به دست بیاورد. در پایان هم مادر خلعتی های جور واجور را تقدیم خانواده آقا داماد کند و قباله پیچ را با هدیهای ناقابل تحویل بگیرد. صحبت از قباله ازدواج شد. بشنوید از تصمیم جدید برای این ارکان مهم پاتختی! در راستای تسهیل در امور مردم، دسترسی آسان و جلوگیری از جعل این اسناد، سند الکترونیکی ازدواج صادر شد. بدین صورت که پس از ثبت ازدواج در دفاتر ازدواج، فایل یا لینکی در اختیار زوجین قرار میگیرد که با مراجعه به آن، محتوای سند ازدواج قابل رویت است. به گفته «سید صادق سعادتیان»، معاون امور اسناد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اجرای این طرح موجب تسهیل در امور مردم، صرفهجویی در هزینهها، در دسترس بودن و یکسان بودن فرمتهای سند ازدواج، کاهش تخلفات انتظامی و از انواع جعل در سندهای ازدواج نیز پیشگیری میشود. بخت همه زوجهای عزیز سپید و عاقبتشان بخیر.
سجده شکر به پاس پیروزی و به نشان بندگی
*نشان عشق و بندگی در هانگژو
روزهای آبانماه،تداعی خاطراتی است که ثمرهاش تجربهای ماندگار در تاریخ پرفرازونشیب این سرزمین شد و البته آغازی برای اثبات ایمان، عشق، اقتدار و زنانگی زنان این مرز و بوم. چه بسیار زنانی که در این یکسال با تمام عزمشان پرچم ایران را به اهتزاز درآوردند . آخرین مصداق هم، زنان قهرمان مسابقات پارا آسیایی هانگژو.«محمدیها» و «جهانگیری»، دو ملیپوش پرتاب وزنه بانوان کشورمان مدالهای نقره و برنز بازیهای پاراآسیایی را کسب کردند و البته به پاس این پیروزی و افتخار در کنار زن بودن و زندگی کردن آزادانه سر بر آستان بندگی و عبودیت ساییده و با احترام بر پرچم جمهوری اسلامی ایران، سجده شکر به جا آوردند.
*ما برای آرمان هایمان، آرمان ها داده ایم
ششم آبان ماه سالروز شهادت جوانی ۲۱ ساله است. طلبهای مهربان و خوشرو، با ایمان و باادب و درسآموخته مکتب ولایت. کلام آخر این بسته از خبرهای خوبمان خاطراتی باشد کوتاه، از زبان آنها که امروز یکسال است داغ آرمان را به سینه دارند؛
*آرمان از غیبتکردن و دروغگفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت میکردند اول از عواقب آن مفصل توضیح میداد… او اشاره میکرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! میگفت: هر چیزی که برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم نپسند... اگر ادامه میدادند، آرمان آن جمع را ترک میکرد.( به روایت مـادر شهیــد)
*واقعا بیریا کار میکرد. دنبال این نبود که همه بفهمند چه کارهایی میکند؛ با این که در کانون تربیتی خیلی به من کمک میکرد. خیلیها حتی نمیدانستند آرمان در کانون تربیتی بوده! بیسر و صدا کارش را میکرد… ( به روایت دوست شهید)
*رفیق شهید می گفت: شب شهادت آرمان که با هم بودیم ،موقع اذان آرمان به مسئول گروه گفت: اقا لطفا گردان رو بردار ببریم مسجد برای نماز… مسئول گروه گفت: آرمان نمیشه، اجازه نمی دهند، سخته و… شهید عزیز گفت: پس من با شما کاری ندارم، می خوام برم مسجد نماز اول وقت بخونم…
رفت مسجد نماز اول وقتش رو خوند و برگشت.
*نشسته بود سر سفره، اما لب به برنج نمیزد.
– چرا شروع نمیکنی مادر؟ از دهن افتاد!
– خمس برنجها رو دادین؟ وقتی اطمینان دادم که خمسش را دادهایم، بسمالله گفت و قاشق اول را به دهان برد…
*آرمان هم مهربان بود،
هم درسخوان و هم قانونمدار.
از آنجایی که اهل کار جهادی و فرهنگی بود، گاهی درس خواندنش به تعویق می افتاد؛ اما ما می دیدیم که وقتی همه میرن بخوابند، آرمان گوشه حجره مینشست، برای این که کسی اذیت نشود نور لپتاپش را خیلی کم میکرد و تا پاسی از شب درس میخواند…
*مادر شهید:«روز مادر بود… می دانستم آرمان یادش نمیرود…
آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری؟ گفت حالا شما ببند.
چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم…
گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستانم گذاشت و گفت: مبارکه! الانم اون انگشتر رو در دست دارم بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه اجازه نمیدادم
می گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟!
*خوش خبر باشید!
و اما سخن پایانی، خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و…) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکههای اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هر یک از شبکههای اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمیکند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیانتان داشته باشید.
منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوشخبر باشید.
پایان پیام/