نگاهی به مبارزات ضدصهیونیستی مردم ایران از بدو اعلام موجودیت این رژیم
اعلام موجودیت اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸، خشم مسلمانان در سراسر جهان را برانگیخت. در این میان، مردم ایران با رهبری و روشنگریهای روحانیون، به شدت به این موضوع واکنش نشان دادند، این مبارزات باعث شده بود که خبرنگار اسرائیل اذعان کند: «تظاهرات مردم ایران در استانهای مختلف نشانه نفرت فراوان ایرانیها از اسرائیل است.»
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها – مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: تصویب طرح تقسیم فلسطین به دو منطقه تحت نفوذ این کشور و رژیم صهیونیستی توسط سازمان ملل در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی (آذر 1326) و به دنبال آن، اعلام موجودیت اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸، خشم مسلمانان در سراسر جهان را برانگیخت. در این میان، مردم ایران با رهبری و روشنگریهای روحانیون، به شدت به این موضوع واکنش نشان داده و از بدو پیدایش اسرائیل تا سالهای بعد، به مبارزه با این رژیم نامشروع پرداختند و در دوران مبارزه با رژیم پهلوی نیز، دست از مبارزات ضدصهیونیستی برنداشتند. این در حالی بود که رژیم پهلوی موضع همسویی با ابرقدرتهای جهانی داشته و یکی از متحدان رژیم صهیونیستی نیز به حساب میآمد.
در این نوشتار مبارزات ضدصهیونیستی مردم استانهای مختلف ایران در دوران رژیم پهلوی بازخوانی میشود.
اعزام نیروهای مبارز کرمانشاهی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی در سال 1327
مردم کرمانشاه، با روشنگریهای علما و روحانیون، از همان بدو پیدایش اسرائیل به مبارزه با آن پرداختند. آنها در لبیک به سخنان آیتالله کاشانی که گفته بود: «مسلمانان دنیا بایستی با مسلمین فلسطین ابزار همدردی کنند و تا درجه امکان به کمک آنها بشتابند»، زمینههای همدردی و کمک به مردم فلسطین را مهیا کردند.
از این رو، در ابتدای سال 1327، مردم در کرمانشاه و قصرشیرین مراکزی برای نامنویسی جهت اعزام نیرو به فلسطین دایر کردند و از همین پایگاهها، نیروهایی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی اعزام شدند. فرمانداری قصرشیرین در این رابطه گزارش داد: «محترماً معروض میدارد: فرجالله ناصری، نماینده روزنامه پرچم اسلام در قصرشیرین … جمعی از اشخاص را درب دکان خود جمع و اسمنویسی کرده که برای حفظ ثغور اسلام آماده شوند.»[1]
مردم کرمانشاه با رهنمودهای علمای این شهر فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود را نیز با یهودیان که یکی از منابع اقتصادی رژیم صهیونیستی به شمار میآمدند، قطع کردند. یهودیانی که در کرمانشاه مستقر بودند و از پشتیبانی رژیم پهلوی نیز بهره میبردند، تبلیغات گستردهای برای اسرائیل انجام میدادند؛ برگزاری جلسات و تشکیل محافل فرقهای شبانه و برخی نمایشهای توهینآمیز این جماعت، باعث نارضایتی شدید مردم و مقامات روحانی در کرمانشاه شده بودکه در نهایت با مبارزات مردم کرمانشاه و مقابه با کارشکنیهای یهودیان، این جماعت از این شهر رخت بربسته و به اورشلیم فرار کردند.[2]
یکی دیگر از اقداماتی که مردم کرمانشاه در حمایت از فلسطینیان انجام میدادند، جمعآوری و ارسال کمکهایی برای آنها بود؛ به طوری که در تظاهراتی که مردم کرمانشاه علیه رژیم صهیونیستی برپا میکردند، همواره کمکهای نقدی و غیرنقدی برای مردم مظلوم فلسطین جمعآوری میشد.
ارسال کمکهای مردم همدان به فلسطین در سال 1346
در خرداد 1346، رژیم اشغالگر قدس، در راستای اجراى برنامههای توسعهطلبانه خود، حملات گستردهای علیه مردم مصر، سوریه و اردن آغاز کرد. در این مقطع، امامخمینىکه همواره بر مظلومیت مردم فلسطین و عدم مشروعیت دولت غاصب صهیونیست تأکید داشتند، با صدور بیانیهاى آتشین در 17 خرداد 1346، بار دیگر ملل اسلامى را به یگانگى و اتحاد فرا خواندند.
در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «…این مادۀ فساد [اسرائیل] که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول بزرگ جایگزین شده است و ریشههای فسادش هر روز ممالک اسلامی را تهدید میکند، باید با همت ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشهکن شود. اسرائیل قیام مسلحانه بر ضد ممالک اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام قلع و قمع آن لازم است، کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با اسرائیل و عمال آن چه رابطۀ تجاری و چه رابطۀ سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است، باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری کنند.»[3]
این اعلامیه امامخمینى به سرعت در نقاط مختلف ایران توزیع و باعث خیزش مردم شد. یکی از نقاطی که این اعلامیه به طور وسیع در آنجا توزیع شد همدان بود. شهربانى همدان در تاریخ 26تیر 1346، در گزارش خود به شهربانى کل کشور در این رابطه نوشت: «طبق گزارش قسمت مربوطه، روز 24تیر 1346، یک برگ اعلامیه آیتالله خمینی که مفاد آن علیه اسرائیل است و معامله و رابطه با کشور مذکور و عمال وى را حرام اعلام داشته، در بازار همدان الصاق شده بود…»[4]
براساس گزارشهای شهربانی، اعلامیه مذکور توسط آیتالله مدنى که دائما بین همدان و نجف در تردد بود، به همدان آورده شده بود. وى در واقع پل ارتباطى میان امامخمینىدر نجف و انقلابیون همدان بود و تمام پیامها و اعلامیهها را به این شهر منتقل مىکرد.
به دنبال توزیع اعلامیه امامخمینى در همدان، روحانیون این شهر طى اعلامیهاى از مردم خواستند تا کمکهاى خود را به شماره حسابی که به همین منظور افتتاح شده بود واریز کنند. در مرحله بعد، کمکهای مردم همدان مستقیما به فلسطین ارسال شد. [5]
ارسال کمکهای نقدی مردم تبریز در حمایت از مبارزات ضدصهیونیستی
در ژوئن 1967، (خرداد ۱۳۴۶) جنگ اعراب و اسرائیل که به جنگ شش روزه مشهور است، باعث اعلام انزجار عمومی علیه رژیم صهیونیستی شد.
به دنبال صدور اعلامیه ضدصهیونیستی امام خمینی در 17 خردادماه، روحانیون تبریز نیز با صدور اعلامیهای، برای حمایت از جنگ زدگان و آوارگان، از مردم تبریز دعوت کردند در این راه قدم بردارند.
در این اعلامیه خطاب به مردم آمده بود: «برادران ایمانی، به منظور کمک به برادران مسلمان آسیب دیده و بازماندگان مقتولین در راه دفاع از حریم مقدس اسلام که از طرف حضرات آیات عظام و مراجع تقلید که اعلام فرمودهاند، امید است اهالی محترم آذربایجان از مساعدت دریغ از کمک به برادران اسلام به حساب شماره ۱ بانک صادرات شعبه قم از تأدیه وجه خودداری نفرمایند.»
مردم تبریز نیز بلافاصله با مبارزان کشورهای اسلامی که در مقابل اسرائیل صفآرایی کرده بودند، همنوا شدند و مقدار قابل توجهی پول از طرف مردم تبریز برای کمک به فلسطین و آوارگان کشورهای عربی جمع و ارسال شد. چندی تلگرافی از اردن خدمت آیتالله مرعشی نجفی واصل شد که رسیدن کمکهای مردمی تبریز به آوارگان و جنگزدگان اردنی و فلسطینی را تأیید کرد. نسخهای از این تلگراف نیز از طرف آیتالله مرعشی نجفی به آقای قاضی ارسال شد و او متن تلگراف را تکثیر کرد تا مردم تبریز از رسیدن کمکها به دست آوارگان و جنگ زدگان مطلع شوند.[6]
تحریم معامله با عمال رژیم صهیونیستی در خمین
تا سال 1346، یهودیان در خمین بسیار فعال بودند. آنها در بازار خمین به شغلهای پارچه فروشی و بزازی مشغول بودند و سرمایهشان از تمام بازاریان خمین بیشتر بود. اما سود و درآمد یهودیها در ایران سرمایهگزاری نمیشد بلکه به سرزمینهای اشغالی میرفت و در آنجا علیه فلسطینیها و مسلمانان به کار گرفته میشد.
بعد از اینکه امام خمینی در پیامی مرواده تجاری با اسرائیل را حرام اعلام کردند، مردم خمین نیز با روشهای مختلفی درصدد محدود کردن یهودیها برآمدند و به نوشته محمدجواد مرادینیا: «از این زمان به بعد، بساط کمک یهودیان خمین برای اسرائیلیها برچیده شد و دیگر از خمین به اسرائیل کمکی فرستاده نشد.»[7]
نمونهای از مبارزات ضدصهیونیستی مردم گلپایگان
از آنجا که یهودیان گلپایگان تجارت اصلی شهر را بر عهده داشتند و از طرف رژیم پهلوی نیز حمایت میشدند، از اقشار ثروتمند گلپایگان بودند. آنها پول حاصل از سود تجارت در این شهر را مستقیما برای اسرائیل میفرستادند تا علیه مردم فلسطین هزینه شود. در سندی از گزارش ساواک در این باره آمده است: «طبق اعلام استانداری اصفهان، مستند به گزارش سرپرستی شهربانیهای اصفهان، در حدود 70 نفر از یهودیهای گلپایگان مبلغی معادل 500 هزار ریال به عنوان کمک به اسرائیل جمعآوری و به وسیله آژانس یهود به اسرائیل ارسال داشتند.»[8]
وقتی مردم گلپایگان از این موضوع مطلع شدند، به سرعت به مقابله با یهودیان پرداخته و اقداماتی در جهت جلوگیری از ارسال پول به اسرائیل انجام دادند. آنها در نخستین گام از هرگونه معامله و دادوستد با یهودیان خودداری ورزیدند و اعلامیههای امام خمینی در جهت مقابله با رژیم صهیونیستی را در نقاط مختلف شهر نصب کردند.
تظاهرات ضدصهیونیستی مردم جهرم در سال 1352
در 16 مهر 1352، امامخمینی طی اعلامیهای، سران دولتهای اسلامی و ملل مسلمان را به مبارزه علیه اسرائیل و کمک به ارتشهای مصر و سوریه که درگیر جنگ با نیروهای رژیم صهیونیستی مستقر در کانال سوئز بودند، فراخواندند. در بخشی از این پیام آمده بود: «ملت اسلام به حکم وظیفۀ انسانی و اخوت و طبق موازین عقلی و اسلامی موظفند که در راه ریشهکن کردن این گماشتۀ استعمار از هیچ فداکاری دریغ نورزند، و با کمکهای مادی و معنوی و نیز با ارسال خون، دارو، اسلحه و آذوقه، برادران خود را که در جبهۀ جنگ هستند یاری کنند.» ایشان همچنین از مردم ایران خواستند "در قبال تجاوز وحشیانۀ اسرائیل" بیتفاوت ننشینند، و «از هر راه ممکن برادران مسلمان خود را در آزادی سرزمین فلسطین و نابودی صهیونیسم کمک نمایند.»[9]
پس از صدور این اعلامیه، بار دیگر موج تظاهرات ضد صهیونیستی در ایران به راه افتاد. در جهرم نیز مردم با روشنگریهای آیتالله سیدحسین آیتاللهی دست به تظاهرات زدند. او در ایام ماه مبارک رمضان سال 1352 از ساعت 19 الی 10 در حسینیه کوی علی پهلوان جهرم منبر میرفت و سخنرانیهایی علیه اسرائیل و آمریکا و کشورهای حامی آن ابراز میکرد.
ساواک فارس طی گزارشی که برای رئیس شهربانی منطقه ارسال کرد، درباره سخنرانی کوبنده آیتالله سیدحسین آیتالهی و تظاهرات ضدصهیونیستی مردم جهرم مینویسد: «سیدحسین آیتاللهی در شب 21 / 7/ 52 در حسینیه کوی علی پهلوان جهرم در اواخر منبر از مردم میخواهد تا از جای خود بلند شده و اذان بگویند و الله اکبر را تکرار نمایند. حاضرین در محل که بیش از 700 نفر بودند بپاخاسته و حدود 10 دقیقه الله اکبر گفته و علیه کشور اسرائیل تظاهراتی میکنند. سپس سیدحسین آیتاللهی اضافه مینماید: دولت امریکا به اسرئیل کمک میکند تا مسلمانان را نابود کند و آنگاه از مردم میخواهد دعا کنند که کشور امریکا معدوم گردد و شخصا نیز شروع به دعا و نفرین کردن نمود که شرکت کنندگان در مجلس در حالی که تحت تاثیر قرار گرفته بودند آمین میگفتند.»[10]
برگی از مبارزات ضدصهیونیستی مردم قزوین در سال 52
مردم قزوین نیز یکی از حامیان مردم مظلوم فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی بودند. روز 25 مهر 1352 در قزوین بعد از توزیع اعلامیههای امام خمینی در این شهر، کمکهای نقدی و غیر نقدی از سوی مردم برای کمک به مردم فلسطین جمعآوری شد.
علمای قزوین نیز با صدور اعلامیههایی، ضمن محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی، به دولت هشدار دادند: «مانع ارسال کمک به اسرائیل توسط دشمنان اسلام و یهودیان شود و مانع ارسال کمکهای انساندوستانه برای ملت مظلوم فلسطین نشود.»
به گزارش ساواک قزوین، «سه برگ اعلامیه دستنوشته در مورد جنگ اعراب و اسرائیل به دیوار شهر الصاق شده که بلافاصله از دیوارها کنده شده است. ضمناً بهطوری که از روحیه و اظهارات بعضی از افراد مخصوصاً بازاریان و ساکنین در این شهر استنباط میگردد، میل و رغبت فراوانی در جهت موفقیت اعراب در جنگ با اسرائیل در بین آنان وجود دارد.»
همین مبارزات مردم ایران در استانهای مختلف باعث شده بود که خبرنگار روزنامه معاریو اسرائیل اذعان کند: «تظاهراتی که مردم ایران در "استانهای مختلف" راه انداختهاند… نشان از نفرت فراوان ایرانیها از اسرائیل است.»[11]
پایان پیام/ت
*پینوشتها[1] انقلاب اسلامی در کرمانشاه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 322
[2] پیشین، ص324
[3] صحیفه امام خمینی (ره)، جلد 2.
[4] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سیداسدالله مدنى، ص 136
[5] انقلاب اسلامی در همدان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 675
[6] تبریز در انقلاب ، موسسه چاپ و نشر عروج، ص145
[7] محمد جواد مرادینیا، خمین در انقلاب، موسسه چاپ و نشر عروج، صص 150و151
[8]خمین در انقلاب موسسه چاپ و نشر عروج ص 150
[9] صحیفه امام خمینی، جلد 3.
[10] انقلاب اسلامی در جهرم ،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص238،239
[11] ایران و تحولات فلسطین، علی اکبر ولایتی ، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ص264