سکوت و واقعگرایی خفتبار
روشنفکر غربزده به واسطه جنایات رژیم اشغالگر قدس دستانش را برای متقاعد کردن ملت سرکش به پذیرش استیلای قدرت استکباری غرب پُر میپندارد. او از هزینه بالای سرکشی و عصیان سخن میگوید. هراس عمیقی به جان ملت خود میاندازد و از آنان میخواهد که به همین وضعیت راضی باشند.
فارسپلاس؛ داود مهدوی زادگان در یادداشتی نوشت: این روزها که صهیونیستها به پشتیبانی آمریکا و دیگر دولتهای استکباری وحشیانهترین جنایات جنگی را علیه مردم غزه اعمال میکنند، سکوت روشنفکران غربزده چه معنایی دارد؟ قطعا این سکوت به معنای بیتفاوتی و بیاحساسی نیست. اصلاً مگر ممکن است کسانی که از درد و رنج انسانهای گوشت و استخوان دار و از انسانیت و کرامت انسانی و معنویت دم میزنند نسبت به این فاجعه غیر انسانی بیتفاوت بمانند. پس، اگر محکوم نمیکنند لاجرم ذهن و دلشان با آنان است.
روشنفکر غربزده به واسطه جنایات رژیم اشغالگر قدس دستانش را برای متقاعد کردن ملت سرکش به پذیرش استیلای قدرت استکباری غرب پُر میپندارد. او از هزینه بالای سرکشی و عصیان سخن میگوید. هراس عمیقی به جان ملت خود میاندازد و از آنان میخواهد که به همین وضعیت راضی باشند و هیچ ارادهای بر تغییر آن نداشته باشند و در غیر این صورت، با هزینه بالای تجاوز، ویرانی، خشونت و محرومیت مواجه میشوند.
غربزدگان از شهروندان خود میخواهند که واقعگرا باشند و آرمانگرایی و استقلالخواهی را کنار بگذارند. واقعگرایی هزینهها را پایین میآورد. چون دشمن متجاوز مجبور نمیشود چنگ و دندان نشان دهد و خون بریزد. مطیع باشید تا هزینه تان بالا نرود. مطیع باشید تا به زندگی روزمره تان ادامه دهید. اگر میبینید که روشنفکر غربزده بعد مدتی سکوت، به زبان میآید و از واقعگرایی و هزینههای بالای مقاومت و عصیان سخن میگوید و ذهن و جان مردم را با ترس از خشم دشمن پر میکند، برای همین است که میبیند صهیونیستها جنایتکارتر از گذشته وارد صحنه شدهاند.
این خشونت زبان آنان را درازتر میکند. اما این چه بد گفتاری است که به جای قدرت ملت به قدرت دشمن تکیه کند. طبیعی است که نفع چنین انذاری برای دشمن ملت خواهد بود و ملت خوارتر و حقیرتر خواهد شد. چون میپذیرد که باید همواره برابر دشمن غدار، سر بزیر و مطیع بود. لذا واقعگرایی غربزدگان برای ملت خفتبار است.
پایان پیام/ت