بیوتروریسم؛ تهدیدِ انکارناپذیرِ حال و آینده

بیوتروریسم؛ تهدیدِ انکارناپذیرِ حال و آینده

حملات تروریستی طی دهه‌های اخیر بارها جان شهروندان کشورهای مختلف را گرفته که بیشتر این عملیات با مواد منفجره و سلاح گرم انجام شده است. با این حال، تروریست‌ها از کاربرد سلاح‌هایی چون گازهای سمی و انواع پاتوژن‌ها علیه اهدافشان غافل نبوده‌اند.

بیوتروریسم؛ تهدیدِ انکارناپذیرِ حال و آینده

فارس‌‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها – ایرنا نوشت: واژه «تروریسم» (Terrorism) اولین بار در سال ۱۷۹۵ میلادی مورد استفاده قرار گرفت تا دوران سرشار از وحشتی را توصیف کند که بر پاریس و در زمان حکمرانی «ژاکوبین‌ها» مستولی شده بود. این فرقه انقلابی تعداد زیادی از شهروندان را اعدام کرد تا کنترل خود را بر جامعه فرانسه پس از انقلاب، افزایش داده و مستحکم سازد.

تروریست کیست؟

در وضعیت فعلی و ادبیات جاری در سطح بین‌الملل، اصطلاح «تروریست» برای گروه‌هایی استفاده می‌شود که برای اهداف سیاسی درآمیخته با ایدئولوژی خاصی از ابزارهای ارعاب و کشتار بهره می‌جویند و گاه نظامیان و گاه غیرنظامیان را در محیط‌های گوناگون از پایگاه‌های نظامی تا خیابان و فرودگاه و … هدف قرار می‌دهند.

بعد از حوادث یازده سپتامبر، گروه «القاعده» به عنوان شاخص‌ترین گروه تروریستی در سطح جهان شناخته می‌شد و در میانه‌های دهه گذشته «داعش» (دولت اسلامی شام و عراق) با جنایاتی که در خاورمیانه به آن دست زد، گوی سبقت را از القاعده به عنوان گروهی شبکه‌ای ربود.

برای ایرانی‌ها طی چهار دهه گذشته تشکیلاتی مانند «مجاهدین خلق» که با وجود تغییر نام و نشان، با عنوان منافقین شناخته می‌شوند، با ارتکاب بیش از ۱۷ هزار ترور، مصداق کاملی از یک گروه تروریستی و در واقع سمبل تروریسم شناخته می‌شوند و علاوه بر آنان گروهک‌هایی مانند «حرکة النضال»، «جندالله» (جند الشیطان)، «جیش العدل» (جیش الظلم)، «تندر»، «کومله»، «پژاک» و … با مشی‌ها و چهره‌هایی که از نظر تنوع و تضاد و نوع دشمنی با یک ملت در سطح جهان ترکیبی بی‌سابقه و عجیب را به نمایش گذاشته‌اند، بارها دست به اسلحه برده و غیرنظامیان را به خاک و خون کشیده‌اند.

تروریسم همچنین عنوانی است که در برخی منازعات طرفین همدیگر را به آن متهم می‌سازند. در جریان جنگ اخیر در اراضی اشغالی، صهیونیست‌ها و رسانه‌های حامی‌شان به طور مکرر گروه‌های مقاومت به ویژه «حماس» را تروریست می‌خوانند حال آن که رهبران تل‌آویو از زمان تشکیل رژیم اسرائیل اصلی‌ترین بازیگران «تروریسم دولتی» در سطح بین‌الملل بوده‌اند و اتفاقا از عملیات تروریستی برای حذف رهبران مخالف به عنوان افتخارات و نشان توانمندی‌های خود یاد می‌کنند.

البته اسرائیلی‌ها در پیشبرد تروریسم دولتی یکه‌تاز نیستند و ترور سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ژانویه ۲۰۲۰ (دی‌ماه ۱۳۹۸) در فرودگاه بغداد که دولت «دونالد ترامپ» مسئولیت آن را پذیرفت، تنگاتنگ بودن رقابت میان واشنگتن و تل‌آویو در تروریسم دولتی را نمایان کرد.

تاریخچه بیوتروریسم و فصل تازه آن

با وجود گستره استفاده از تروریسم و تعدد اقدامات تروریستی در سطح جهان، جای واژه «بیوتروریسم» (Bioterrorism) هنوز هم در بسیاری از لغت‌نامه‌های انگلیسی‌زبان خالی است. با انجام چند جست‌وجو در پایگاه‌های واژگانی موجود مشخص می‌شود که این واژه اولین بار در یک روزنامه آمریکایی در سال ۱۹۹۷ مورد استفاده قرار گرفته است.

این واژه نه تنها به استفاده از ارگانیسم‌های بیماری‌زا به عنوان سلاح بلکه به استفاده از تسلیحات شیمیایی همچون گازهای اعصاب و گاز خردل نیز اشاره دارد.

استفاده از تسلیحات بیولوژیکی و شیمیایی در عرصه نظامی پیشینه بسیار مفصلی دارد. در قرن ششم آشوری‌ها منابع آبی دشمنان خود را با نوعی قارچ سمی آلوده ساختند. در قرن چهاردهم، ارتش تاتار جسد قربانیان طاعون را چند پاره می‌کرد و روی دیوارهای دشمنان خود می‌انداخت تا این بیماری به افراد سالم سرایت کند.

یکی از نمونه‌های استفاده از جنگ شیمیایی، استفاده از گاز خردل از سوی ارتش آلمان در جنگ جهانی اول است. پس از آن، پروتکل سال ۱۹۲۵ ژنو استفاده از تسلیحات شیمیایی را در جنگ ممنوع کرد. در سال ۱۹۷۲ تولید، ذخیره و استفاده از تسلیحات بیولوژیکی توسط یک معاهده بین‌المللی دیگر، ممنوع اعلان شد. کاربرد نظامی این تسلیحات ممکن است محدود باشد اما گروه‌های تروریست در استفاده از آن‌ها هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند زیرا تهیه این تسلیحات نسبت به تسلیحات متعارف گران‌قیمت که تهیه آن‌ها دشوار است، بسیار سهل و آسان است.

در ۲۰ سال گذشته، حملات گسترده و فراوانی از سوی تروریست‌ها در نقاط مختلف جهان علیه شهروندان انجام شده‌ است. در سال ۱۹۸۴ اعضای یک گروه مذهبی گاز اعصاب سارین را در متروی توکیو رها کرده و ۷۵۰ نفر را کشته یا مسموم کردند. در رویداد دیگر، نامه‌های آلوده به سیاه زخم در چندین منطقه در ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ توزیع شد که بیست و دو نفر را آلوده کرد و پنج نفر کشته شدند. با توجه به این موارد و دیگر موارد مشابه می‌توان گفت که علاقه رو به فزونی برای استفاده از این مکانیسم‌ها و روش‌ها در میان تروریست‌ها وجود دارد.

بخش قابل‌توجهی از اطلاعات مروبط به بیوتروریسم و تسلیحات بیولوژیکی در دسترس عموم است. این اطلاعات را می‌توان در گزارش‌های دولتی، کتاب‌ها، روزنامه‌ها، مجلات و ژورنال‌های علمی و نیز اینترنت یافت کرد. البته باید توجه داشت که حجم انبوهی از این منابع اطلاعات نادرست، غیرموثق و غلطی را ارائه می‌کنند. تا به اینجا قابل‌اتکاترین منابع را آژانس‌های دولتی، سازمان‌های بهداشت بین‌المللی، مراکز پژوهشی دانشگاهی و انجمن‌های علمی ارائه کرده‌اند.

تهدیدهای زیستی و سیاستگذاری کشورها

با توجه به آنچه بیان شد، پیشنهادات سیاستی در چند حوزه مختلف و در ارتباط با جلوگیری از بیوتروریسم احتمالی و صیانت از جامعه بشری در برابر یک چنین رویدادی، ضرورت دارد. در صورت ناکامی تلاش‌ها در این زمینه، همچنین باید روش‌هایی را برای واکنش و احیای سریع در نظر داشته باشیم تا بتوانیم به زندگی عادی بازگردیم.

در ارتباط با دفاع بیولوژیک، یک خلأ جدی سیاستی مشاهده می‌شود که باید برطرف شود. در نگاه به عناصر تشکیل دهنده سیستمی که منتهی به تولید سلاح بیولوژیک می‌شود، آستانه‌های فنی کاهش یافته و امکان تولید چنین تسلیحاتی را تسهیل و محتمل‌تر کرده است. در حوزه‌ای که ظاهرا بیشترین توان را داریم، تأثیرگذاری بر انگیزه‌ها و نیات است. اما با این حال همچنان در مورد موضوع احتمال یک حمله بیوتروریستی اختلافاتی وجود دارد؛ برخی می‌گویند وقوع یک حمله قریب‌الوقوع است و برخی دیگر معتقدند در مورد این تهدید مبالغه شده است. بنابر این لازم است که در این مورد ارزیابی دقیق‌تری صورت گیرد.

برخی کارشناسان معتقدند که عبارت «تسلیحات کشتار جمعی» هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارد و باید از کتب لغت حذف شود اما این یک اشتباه بزرگ است زیرا یکی از کارآمدترین ابزارهایی که در مبارزه با بیوتروریسم در اختیار داریم، هراس و وحشت قابل توجهی است که به استفاده از تسلیحات کشتار جمعی نسبت داده می‌شود. البته باز کردن این عبارت و بحث در مورد ظرفیت‌های هسته‌ای، شیمیایی، بیولوژیکی، رادیولوژیکی و انفجاری باعث سردرگمی در این موضوع می‌شود. عبارت تسلیحات کشتار جمعی آستانه نامرئی را ایجاد کرده است که باید مطمئن شویم که در حداکثرترین حالت ممکن خود باقی خواهد ماند.

در بسیاری از کشورها گفته می‌شود لازم است که هزینه در بخش دفاع بیولوژیک همچنان ادامه پیدا کند و برنامه‌های دفاع بیولوژیکی باید گسترش یابند تا تمام اشکال بیماری و تأثیرات زیست محیطی نیز پوشش داده شوند. باید ظرفیت گسترده‌ای را برای شناسایی و درمان تولید و سیستم‌های شناسایی و هشدار را تقویت کنیم. تجسس و نظارت بیولوژیک برای محافظت از ما در برابر طیف وسیعی از مشکلات و تهدیدات، ضرورت دارند؛ از جمله تهدیداتی که به صورت طبیعی در بخش کشاورزی و زنجیره خوراک ما رخ می‌دهند.

بر مبنای این نگاه، لازم است سیستم‌های سنسوری تولید شوند که زمان هشدار دادن در باب انتشار سموم را کاهش داده و به ما امکان پاکسازی سریع یک منطقه آلوده را بدهند تا از آلودگی و شیوع بیشتر جلوگیری کنیم. بیشتر سیستم‌های هشدار زودهنگام که امروزه مورد استفاده هستند، همچنان تأخیر زیادی دارند و همچنان زمان زیادی صرف این می‌شود که آیا یک حمله بیوتروریستی رخ داده است یا خیر.

بنابراین بسیاری از این سیستم‌ها «شناسایی تا تهدید» هستند و نه «شناسایی تا هشدار». در هر حال با توسعه ظرفیت‌های لازم برای شناسایی و کشف سریع، باید سیستم‌هایی تولید کنیم که زمان میان انتشار اولیه و شناسایی قطعی را کاهش دهند. در این زمینه باید به این واقعیت اشاره کرد که آلودگی منابع آبی در کشوری چون آمریکا در دهه‌های اخیر از جمله فوبیاهایی بوده که هر از چندگاهی در یک ایالت شایعاتی درباره آن منتشر شده است.

برخی بر این باورند که باید فناوری تولید شود که طیف وسیع‌تری از ظرفیت‌های تشخیصی را در یک ابزار واحد تشخیص طبی در خود جای می‌دهد. سیستم‌های آموزشی و پشتیبانی از تصمیم همچنین نیازمند بررسی هستند تا مشخص شود به کادر درمانی چگونه می‌توان کمک کرد. سیستم‌های پشتیبانی از تصمیم باید در طیفی از تشخیص‌های پزشکی ادعام شوند تا این حوزه را به عصر ارتباطات وارد کنند.

لازم است به سمت توسعه هر چه بیشتر آنتی‌بیوتیک‌ها و آنتی‌ویروس‌ها حرکت کنیم که روی پاتوژن‌های (عوامل بیماری‌زا) باکتریایی و ویروسی بیشتری تاثیرگذارند؛ مباحثی که به طور ویژه بعد از فراگیری کرونا و شایعات عمدی‌بودن انتشارِ آن از آزمایشگاه ووهان چین ابعاد تازه‌ای پیدا کرد.

بیوتروریسم؛ تهدیدِ انکارناپذیرِ حال و آینده

زمانی که محدودیت‌های وضع شده بر تسلیحات بیولوژیکی برداشته شود، خطر به نحو بسیار قابل توجهی افزایش خواهد یافت. اگر تاریخ راهنمای ما باشد، تهدید تسلیحات بیولوژیکی همواره در حال افزایش بوده است و به طور مستقیم حجم آن رو به افزایش بوده و دولت‌ها در مخفی کردن آن تلاش بیشتری را مبذول می‌کنند. فرهنگ بسته نظامی و در نتیجه فقدان پاسخگویی به عموم مردم، این تهدید را دو چندان می‌کند.

با نگاه به قرن گذشته می‌توانیم به پیشرفتی که تاکنون رخ داده امیدوار باشیم که خطر تسلیحات بیولوژیک را کاهش داده است. شکی نیست که همچنان بهترین سد حفاظتی در برابر تکثیر تسلیحات بیولوژیکی، شفاف‌سازی است.

تسلیحات بیولوژیکی در واقع طبقه متفاوتی از تهدیدات هستند که گستره آن‌ها متغییر بوده، منبع آن متفاوت است، عوامل احتمالی آن‌ها فراوان هستند و تأثیر احتمالی آن‌ها بر جوامع بسیار متنوع و گوناگون است؛ ازجمله تأثیرات روانشناختی، اختلال اجتماعی و نیز بیماری و مرگ.

می‌توان ادعاهای رادیکالی را در باب تسلیحات بیولوژیکی و بیوتروریسم مطرح کرد؛ اینکه هدف سیاستی باید یک هدف مشخص در ارتباط با انتشار اطلاعات قابل اتکا باشد، آموزش عمومی تقویت شود و بررسی پژوهش‌های علمی نیز اولویت یابد؛ گزارش‌دهی و شناسایی بیماری‌ها، جمع‌آوری اطلاعات امنیتی، نظارت دولتی و اقدامات تطابق سنجی معاهدات بین‌المللی همه و همه تقویت شوند. آژانس‌های نظامی و اطلاعاتی بسیار محرمانه عمل می‌کنند و همکاری با بخش داروسازی با دشواری مواجه است. این برعهده رهبران سیاسی است که نشان دهند که اولویت درجه یک صیانت از جان مردم تحت هر شرایطی است.

مخفی‌کاری دولتی، همانطور که قرن بیستم نشان داد، باعث افزایش خطر مرگبار تسلیحات بیولوژیکی شده است که بیش از هر کسی مردمی را تهدید می‌کند که کوچکترین توجهی به این ماجرا ندارند. راه حل مقابله با برنامه‌ها و تهدیدات این چنینی آن است که اعتماد دو جانبه افزایش یافته و روابط بین‌المللی تقویت شود که این نابرابری شدید اقتصادی را برای مقابله با تهدیدات مشترک کاهش خواهد داد.

پایان پیام/ت

*منابع:

Daniel M. Gerstein, Bioterror in the 21st Century; Emerging Threats in a New Global Environment, 2009, Naval Institute Press, 192-200

Jeanne Guillemin, Biological weapons: from the invention of state-sponsored programs to contemporary bioterrorism, 2005, Columbia University Press, 188-194

Geoffrey Zubay et al, Agents of bioterrorism: pathogens and their weaponization, 2009, Columbia University Press, 92-118

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *