آتشبس جنگ غزه چه حقایقی را برملا کرد؟
یکی دیگر از دلایل عقبنشینی آمریکا و اسرائیل از اظهارات اولیهشان و پذیرش این آتشبس، به یاران شجاع و با وفای حماس بازمیگردد. حماس این بار در مواجهه با اسرائیل تنها نبود و یارانی همدل و همراه داشت.
فارسپلاس؛ جعفر بلوری در یادداشتی نوشت: سهشنبه شب یعنی 30 آبان 1402 و در چهل و ششمین روز جنگ غزه، سرانجام نتانیاهو برخلاف تمام ادعاهایی که داشت، تن به آتشبسی 4 روزه داد. این آتشبس که از صبح فردا آغاز میشود، هم مهم است، هم متزلزل است و هم حقایقی را برملا میکند. در این باره گفتنیهایی هست:
1-هیچ بعید نیست این آتشبس ، حتی دقایقی پس از آغاز، از سوی صهیونیستها نقض شود؛ چرا در اینجا، با یک طرف متعادل و عادی که پایبند به تعهداتش باشد مواجه نیستیم. اگر به اظهارات و مواضع صهیونیستها طی همین چهل و هفت روز گذشته درباره فلسطینیها رجوع کنید، قطعا شما هم به این نتیجه خواهی رسید که طرفِ جنگ فلسطینیها، موجوداتی به شدت نژادپرست هستند که خود را از همه نوع بشر برتر میدانند لذا اهمیتی هم به تعهداتی که میدهند نمیدهند. اگرهم جنایاتی را که در این چهل و اندی روز در غزه مرتکب شدند مرور کنید، وحشی بودنشان دستگیر شما میشود.
دیدیم که از بالاترین و رسمیترین مقامات صهیونیست ، تا خاخامها و نظامیان این رژیم، جلوی دوربینهای تلویزیونی گفتند، ساکنان غزه را اصولا انسان نمیدانند و کشتن زنان و کودکان ساکن این باریکه را امری درست و انسانی میدانند! آنها «اعتقاد دارند» که خداوند نه فقط ساکنان غزه- که تمام انسانها -را برای خدمت به این نژاد خلق کرده است. آنقدر از این دست موضعگیریها گرفتهاند که نیازی به نقل قول مستقیم و آوردن اسامی آنها نیست، یک جستوجوی ساده اینترنتی کفایت میکند. بنابر این هیچ بعید نیست زیر تعهداتشان زده و آتشبس را به بهانههای مختلف نقض کنند. از همین رو تمام گروههای مقاومت یعنی حزبالله لبنان و یمن و فلسطین هشدار دادهاند، درصورت تخلف صهیونیستها از مواد آتشبس، پاسخ متناسب خواهند داد.
2-این آتشبس از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار است. برای یافتن چرایی این اهمیت، کافی است به اظهارات بلندپایهترین مقامات رژیم صهیونیستی که طی روزهای آغازین جنگ به طور مرتب تکرار میشد، رجوع کنید. بنیامین نتانیاهو، گالانت و هرتزوگ، به ترتیب نخستوزیر، وزیر جنگ و رئیس رژیم صهیونیستی نه یک یا دو بار بلکه بارها تاکید کرده بودند «هیچگونه وقفه بشردوستانه»ای را نخواهند پذیرفت و تا زمان تسخیر کامل غزه و ریشهکن کردن حماس و آزادی تمام اسرای جنگ را با قدرت ادامه خواهند داد.
این لافهای گزاف، مال یک سال و ده سال پیش نیست؛ متعلق به همین چند روز گذشته است. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، نه غزه اشغال شده، نه حماس ریشهکن شده و نه تمام اسرای صهیونیست آزاد شدهاند و همین سه کذابی که نامشان رفت، کسانی هستند که نمایندگانشان با حماس به توافق رسیدهاند.
به عبارتی، پذیرش این آتشبس از سوی صهیونیستها به معنای شکست اسرائیل است. اسرائیلی که کمکهای بیوقفه مالی، تسلیحاتی، نظامی و اطلاعاتیِ آمریکا، آلمان، انگلیس و چند کشور مرتجع عربی را داشت اما حریف چند گروه مقاومت در یک باریکه و دو نقطه دیگر خارج از این باریکه نشده است. اسرائیل با ریختن دهها هزار تُن بمب و موشک بر سر مردم غزه -که قدرت تخریب آن سه برابر بمبهای اتمی است که آمریکا بر سر مردم ژاپن ریخت- به اهداف اعلامیاش نرسید و حالا میگوید: «دردناک است. ما مجبور به پذیرش آتشبس شدیم.». آیا همین یک جمله اسحاق هرتزوگ اسرائیل، برای اینکه بدانیم، پذیرش این آتشبس به معنای شکست اسرائیل است، کافی نیست؟
3-از آنجایی که کنترل امور اسرائیل، از همان روز 7 اکتبر و ضربه تاریخی حماس به این رژیم، از دست صهیونیستها خارج شد و اداره امور این رژیم جعلی به دست آمریکاییها افتاد، میتوان شکست اسرائیل را مساوی با شکست آمریکا دانست. اسنادی وجود دارند که نشان میدهند آمریکاییها، هم در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 و هم در این جنگ، با آتشبس-دائم یا موقت- مخالفت میکردند. در جنگ 33 روزه در همان ایام نخست (روز هشتم) و در جنگ فعلی غزه نیز از روزهای چهارم یا پنجم، صهیونیستها بنا به دلایل متعدد از جمله آسیبپذیری در جنگهای طولانی، خواستار آتشبس میشوند، اما آمریکاییها اجازه این کار را نمیدهند. اظهارات امثال نتانیاهو و گالانت درباره مخالفتشان با آتشبس (که در بند 2 به بخشی از آن شاره شد) اظهاراتی هستند که دولت دموکرات آقای بایدن در دهانشان گذاشته است. فلذا، پذیرش این آتشبس به معنای عقبنشینی و شکست آمریکا نیز هست.
4-در چرایی تسلیم شدن آمریکا و رژیم صهیونیستی و تن دادن آنها به آتشبس، میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد. رسانههای عبری زبان مثل «هاآرتص» میگویند، دلیل این عقبنشینی، فشارهای گسترده افکار عمومی جهان بوده است. بنابر اعلام مراکز مطالعاتی این رژیم، 95 درصد اعتراضهای خیابانی که در جهان طی این مدت رخ داده است، در حمایت از ملت مظلوم فلسطین و علیه جنایات وحشیانه صهیونیستهای کودککش بوده و تنها 5 درصد این تجمعات در حمایت از صهیونیستها برگزار شدهاند و بخشی از این 5 درصد هم با دریافت پول و به شکل مصنوعی راهاندازی شدهاند. شجاعت و مقاومت مثالزدنی ساکنان غزه نیز از دیگر دلایل این عقبنشینی اسرائیل است. این شجاعت نیز نه ارتباطی با ژن این مردمان مسلمان دارد و نه تحت تاثیر آب و هوا یا نوع تغذیه آنهاست! تقریبا تمام ساکنان 2 و نیم میلیون نفری باریکه غزه در شرایط جنگی، محاصره کامل و سخت، زندگی کرده و بزرگ شدهاند. از دریچه «روانشناسی اجتماعی» اگر به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم نتیجه بگیریم ؛ مردمانی که در شرایط سخت بزرگ شده باشند، شجاعتر از مردمان دیگر خواهند بود. حالا به این وضع، ایمان و توکل را هم اضافه کنید. دیروز گاردین طی گزارشی خواندنی نوشت که نزدیک به دو میلیون جوان آمریکایی با مشاهده شجاعت فلسطینیهای ساکن غزه، کنجکاو شده و با رجوع به قرآن، در جست و جوی راز این همه شجاعت و مقاومت برآمدهاند: «مگان بی. رایس عاشق خواندن است.
او اخیرا یک باشگاه کتابخوانی در شبکه اجتماعی دیسکورد» راهاندازی کرده و اقدام به معرفی کتاب به مخاطبان میکند. ماه گذشته رایس که دارد ۳۴ ساله میشود و در شیکاگو زندگی میکند، در حسابهای کاربریاش در فضای مجازی درباره بحران انسانی در غزه صحبت میکرد. او میگوید میخواستم درباره دین مردم فلسطین صحبت کنم و اینکه این دین چقدر قوی است که آنها حتی وقتی همه چیزشان از دست رفته باز هم در اولین فرصت از خداوند تشکر میکنند. در همین اثنا، بعضی از طرفداران رایس در فضای مجازی به او گفتهاند که میتواند برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر درباره دین اسلام کتاب مقدس مسلمانان، قرآن را مطالعه کند. بعد از آن رایس با آنکه در خانوادهای مذهبی بزرگ نشده بود در دیسکورد باشگاه کتب مذهبی دنیا را راهاندازی کرد و از آدمهای دارای پیشزمینههای مذهبی مختلف دعوت کرد تا در کنارش به مطالعه قرآن بپردازند.
یکی دیگر از دلایل عقبنشینی آمریکا و اسرائیل از اظهارات اولیهشان و پذیرش این آتشبس، به یاران شجاع و باوفای حماس بازمیگردد. حماس این بار در مواجهه با اسرائیل تنها نبود. حزبالله لبنان که بنابر اعلام شبکه تلویزیونی الجزیره، تواناییهای نظامیاش، محافل علمی-نظامی غرب و آمریکا را به حیرت کشانده، حتی یک روز هم غزه را تنها نگذاشت. انقلابیون یمن نیز در این مدت سنگتمام گذاشتند. در واقع آمریکا و اسرائیل و صدالبته یک دو جین از کشورهای عربی و غربی این بار با سه جبهه به شدت فعال و با انگیزه و شجاع مواجه بودند. حزبالله لبنان بنابر اعلام رسانههای غربی به تنهائی چیزی بالغ بر 100 هزار نظامی صهیونیستی را در جبهه شمال درگیر کرده که بسیاری از آنها، جزو نیروهای نخبه صهیونیستی و آمریکایی هستند.
ارتش و انقلابیون یمن نیز امنترین نقطه اسرائیل یعنی بندر ایلات را «ناامن» کردهاند؛ کشتی تجاری رژیم صهیونیستی با میلیاردها دلار خودرو را به غنیمت گرفته و دریای سرخ را هم برای صهیونیستها و هر آنکه به این رژیم متصل باشد، ناامن کردند. همین دیروز دانیلهاگاری، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد، یمنیها علاوهبر پهپاد، موشکهای کروز خود را هم علیه ایلات به خدمت گرفتهاند.
پایان پیام/ت