روزهایی که فراموش نمی‌شود

روزهایی که فراموش نمی‌شود

ما امیدواریم اظهارات خلاف واقع رئیس‌‌ جمهور سابق در دیدار با وزیران و مدیران ارشد دولت خود، ناشی از فراموشکاری ایشان باشد چرا که این حجم از خلاف‌گویی برای یک شخصیت روحانی تأسف‌آور است و صلاحیت ایشان را برای تصدی مسؤولیت‌های کم اهمیت نیز مخدوش می‌کند.

فارس‌پلاس؛ سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی نوشت: یکی از تلخ‌ترین لحظات در طی 8 سال دولت تدبیر و امید(!) وقتی بود که آقای روحانی پس از 12 روز ناآرامی و آشوب به دنبال سوءتدبیری دولت وقت و اجرای غافلگیرانه طرح اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در 24 آبان 1398؛ با لبخند خاص خود 6 آذر 1398 در مقابل دوربین‌ها گفت: «من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید.»

آن‌قدر این اظهار نظر بد بود که حتی غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از حامیان دولت تدبیر(!) نیز به آن اعتراض کرد: «به‌ عنوان یکی از حامیان این دولت غرق در عرق شرم از مصاحبه جناب وزیر کشور بودم که سخنان همراه با قهقهه جناب رئیس‌جمهور پاک ناامیدمان کرد.» اما حقیقت این بود که آقای روحانی کاملا در جریان زمان انجام طرح قرار داشت.

سه روز بعد از سخنان تأسف‌بار رئیس ‌دولت دوازدهم، 9 آذر 1398 جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور گفت: «روز سه شنبه[21 آبان 1398] ساعت ۱۰ صبح شورای امنیت کشور برگزار شد و در همان جلسه زمان سهمیه‌بندی مطرح شد. بعد از جلسه صورتجلسه آن در اختیار رئیس‌جمهور قرار گرفت. روز چهارشنبه[22 آبان 1398] هم آقای وزیر [کشور] در دولت [درباره طرح آغاز سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین] گزارش می‌دهد.»

اگر آقای روحانی به بیماری فراموشی مبتلا نباشد دست کم یک خلاف‌‌گویی آشکار از ایشان سر زده بود که در شرایط ملتهب آن روز مصداق نمک پاشیدن به زخم مردم بود.

خلاف‌گویی‌هایی از این دست پیشتر نیز بارها سابقه داشت، یکی از معروف‌ترین نمونه‌های آن وقتی بود که آقای روحانی 21 فروردین 1396 در پاسخ به خبرنگار همشهری که پرسید: «در [تبلیغات] انتخاباتی وعده حل مشکلات اقتصادی مردم را دادید و گفتید در برنامه‌های من برنامه مدون 100 روزه‌ای برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد اما 30 اسفند سال گذشته پس از حدود چهار سال گفتید 10 دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کند چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر پیدا کرد؟» با انکار وعده انتخاباتی‌اش گفت: «من کی گفتم صد روزه حل می‌کنم… من گفتم اگر در انتخابات موفق شوم در پایان 100 روز اول کارهایی که در 100 روز کردم را اعلام می‌کنم،… من که نگفتم در صد روز حل می‌کنم؛ کسی این را می‌گوید که عقل نداشته باشد. مگر می‌شود مشکلات را در 100 روز حل کرد؟ مگر می‌شود در 40 سال حل کرد؟ 100 سال دیگر هم مشکل اقتصادی هست.»

این اظهارات خلاف واقع در حالی بود که آقای روحانی 7 خرداد 1392 در تبلیغات انتخاباتی خود در مقابل دوربین رسانه ملی گفت: «در برنامه مدون من علاوه‌بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست‌داخلی، سیاست‌خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود ‌آوریم و در آن تحول اقتصادی بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آنها را در آن مدت کوتاه حل و فصل کنیم.»

این سنت ناپسند همچنان ادامه دارد. آخرین مورد آن مربوط به دیدار هفته گذشته(13 اردیبهشت 1402) آقای روحانی با وزیران و مدیران ارشد دولت تدبیر و امید(!) است. آقای روحانی در این دیدار ادعا کرد: «ما واکسن کرونا به ‌اندازه کافی آماده کردیم و رقم بالایی را سفارش دادیم.» اما آقای روحانی 22 اردیبهشت 1400 تنها چند هفته قبل از ترک کرسی ریاست جمهوری در پاسخ به افکار عمومی که می‌پرسیدند چرا دولت به ‌اندازه کافی واکسن تهیه و توزیع نکرده است؛ گفت: «واکسن این‌گونه نیست که در دنیا فراوان باشد، سوهان قم نیست که شما وقتی از در مغازه رد می‌شوید دعوت بکنند بگویند سوهان خوب دارم. بابا! واکسن نیست به‌اندازه کافی. واکسن مطمئن در دنیا به‌اندازه کافی نیست، گرفتنش [هم] آسان نیست.»

آقای روحانی در حالی می‌گوید: «رقم بالایی [واکسن] سفارش دادیم.» که کیانوش جهان‌پور سخنگوی وقت وزارت بهداشت در دولت دوازدهم با ‌اشاره به سفارش 16.8 میلیون دوز واکسن از سبد کواکس و حتی پیش‌پرداخت هزینه آن در ژانویه 2021(دی 1399) می‌گوید: «از 3.6 میلیون دوز واکسن وعده داده شده برای محموله اول، آن هم با تاخیر تا پایان بهار ۲۰۲۱(بهار 1400) تنها 2.2 میلیون دوز واکسن تحویل گردید و سایر محموله‌ها نیز با تاخیر از برنامه وعده داده شده تحویل شد یا اساسا محقق نگردید.» در واقع اکثر سفارش‌هایی که آقای روحانی به آن افتخار می‌کند و هزینه آن را پیشاپیش پرداخت کرده بود به اعتراف مسئول وقت وزارت بهداشت دولت ایشان؛ اصلا وارد کشور نشد. با این حساب ما شاهد یک کلاهبرداری جهانی از دولت دوازدهم و شخص آقای روحانی به عنوان رئیس‌این دولت هستیم اما قسمت تأسف‌آور ماجرا اینجاست که آقای روحانی با قلب واقعیات حتی به کلاهبرداری غرب از دولت خودش نیز افتخار می‌کند!

روحانی در همان دیدار مورخ 13 اردیبهشت 1402 می‌گوید: «نرخ دلار در اواخر سال ۹۱ حدود ۳۹۰۰ تومان بود اما در بهمن و اسفند ۹۲ به ۲۷۰۰ تومان رسید.» اما اولین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که مگر آقای روحانی دولت را در اسفند 1391 تحویل گرفته و یا در اسفند 1392 تحویل داده که نرخ دلار را در این دو تاریخ مقایسه می‌کند؟ برخلاف ادعای آقای روحانی نرخ دلار در اواخر سال 1391 طبق گزارش بانک مرکزی نه 3900 تومان که 3573 تومان بود و در زمان استقرار کابینه ایشان در شهریور 1392 این نرخ به 3177 تومان رسید.

نرخ دلار در اواخر سال 1392 نیز باز هم برخلاف ادعای آقای روحانی و طبق گزارش بانک مرکزی دولت ایشان نه 2700 تومان که 3026 تومان بود. بر این اساس طی 6 ماهه اول استقرار دولت ایشان نرخ دلار در بازار آزاد فقط حدود 150 تومان افت کرد و نرخ دلار در بازار بین‌بانکی حدود 120 تومان افزایش داشت. این دیگر بازی با آمار نیست بلکه مصداق واضح انتشار اطلاعات کذب و بی‌اساس است.

اما اگر برخلاف بازه زمانی سؤال‌برانگیزی که آقای روحانی انتخاب کرده؛ نرخ دلار را در ابتدا و انتهای مسئولیت ایشان مقایسه کنیم از نرخ 3177 تومان در شهریور 1392 به 27740 تومان در شهریور 1400 می‌رسیم یعنی چیزی حدود 900 درصد افزایش!

آقای روحانی در قسمت دیگری از سخنان خود در این دیدار می‌فرمایند: «تورم نقطه به نقطه از ۴۵ درصد به ۱۴ درصد رسید، یعنی ۳۱ واحد درصد کاهش پیدا کرد.» اما ما یادمان نرفته در بازه زمانی مورد‌اشاره ایشان آنچنان رکودی بر کشور حاکم بود که چهار وزیر دولتشان طی نامه‌ای مورخ 18 شهریور 1394 خطاب به ایشان با هشدار تبدیل شدن رکود به بحران نوشتند: «از دی ماه سال ۱۳۹۲ تاکنون ظرف مدت ۱۹ ماه ارزش بازار بر اساس شاخص قیمت ۴۲ درصد کاهش یافته و به لحاظ افت ارزش، بازار کاهشی معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان را شاهد است…. در برهه کنونی اگر به صورت ضرب‌الاجل و براساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن می‌رود که این رکود تبدیل به بحران و آن‌گاه بی‌اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم لاشد.»

طی سال‌های 1392، 1393، 1394 و حتی 1395 آقای روحانی و دولتمردانش بارها وعده خروج از رکود دادند و تا مرداد 1393 دو بسته خروج از رکود تدوین و منتشر کردند و در مهر 1394 نیز از یک بسته دیگر خروج از رکود رونمایی کردند! واضح است تورمی که با رکود روندی کاهشی طی کند قابل افتخار نیست؛ همان‌طور که هیچ پزشکی نمی‌تواند با مرگ بیمارش؛ از کاهش پیدا کردن درجه تب او خوشحال باشد!

رئیس‌‌جمهور سابق در دیدار با وزیران و مدیران ارشد دولت خود، اظهارات و ادعاهای دیگری نیز کرده که تقریبا به ‌اندازه موارد فوق مستند و دقیق است. ما هنوز امید داریم که این اظهارات خلاف واقع ناشی از فراموشکاری ایشان باشد چرا که این حجم از خلاف‌گویی برای یک شخصیت روحانی تأسف‌آور است و صلاحیت ایشان را برای تصدی مسئولیت‌های کم اهمیت نیز مخدوش می‌سازد.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *