روزی که شاه معلم‌ها را به رگبار بست

روزی که شاه معلم‌ها را به رگبار بست

اردیبهشت سال 1340 در دولت جعفر شریف امامی، لایحه جنجالی با این عنوان مطرح شد: سقف حقوق فرهنگیان. معلمین در اعتراض به این لایحه و کمی حقوق و مزایا اعتصاب یازده روزه‌ای به راه اندختند.

روزی که شاه معلم‌ها را به رگبار بست

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- دانشجو نوشت: دوازدهم اردیبهشت گروهی از معلمان که رهبری آنان را محمد درخشش بر عهده داشت به سمت وزارت فرهنگ در خیابان اکباتان رفتند، جمعیت قابل توجهی بود. معلمین قصد ورود به ساختمان وزارت فرهنگ را داشتند، اما توفیقی به دست نیاوردند. جمعیت همراه با دانش‌آموزان به سمت میدان بهارستان رفت. تجمع نسبتا بزرگی شکل گرفت. سخنرانان در رد لایحه و درخواست افزایش حقوق معلمان نکاتی می‌گفتند که جمعیت به شور و هیجان رسید. شعار‌ها شدت گرفت. سرهنگ ناصر شهرستانی ریس کلانتری دو برای متفرق ساختن معلمین شروع به شلیک کرد.

چهار نفر به اسامی ابوالحسن خانعلی (دبیر دبیرستان‌های جامی و شرف، اصابت گلوله به مغز و به شهادت رسید)، غلامرضا احدیان (آموزگار دبستان تابان حشمتیه، ضربه با سرنیزه به شکم)، سیاوش باباوندی، دانش‌آموز کلاس چهارم ریاضی دبیرستان داورپناه (اصابت گلوله به لگن) و حسین شرقی آموزگار دبستان دولتی شاه‌آباد (ضربه به پهلو) مجروح شدند. تیر به سر معلم 29 ساله اصابت کرد. ابوالحسن خانعلی، فرزند ارشد حاج شیخ مهدی خانعلی متولی آستان امامزاده داوود علیه السلام که دکترای فلسفه داشت. پیکر بی‌جان او را بیمارستان بازرگانان بردند. فایده‌ای نداشت.

معلمین از ترس ساواک که از تحویل جنازه خووداری کنند، پیکر خانعلی را به مسجد اسکندری بردند.

جعفر شریف‌امامی در خاطرات خود می‌نویسد: «وقتی خانعلی تیر خورد ساعت یازده و سی شب به کاخ شاه احضار شدم. شاه گفت قرار است فردا شیطنت کنند و جنازه را راه بیندازند و شلوغ کنند».

تمهیدات شریف امامی نتیجه‌ای نداشت و تشییع پیکر خانعلی به بزرگترین تجمع اعتراضی پس از خفقان حاصل از کودتای 28 مرداد تبدیل شد. در روز مراسم یکی از شعار‌های معلمین همین عبارت بود: معلم نان می‌خواهد نه گلوله! روزنامه کیهان ۱۴ اردیبهشت در مقاله‌ای با عنوان” معلمند نه اخلالگر» نوشت: «در مملکتی که روغن یک من ۶۰ تومان، گوشت سی یا سی و سه تومان است، چگونه یک عایله می‌تواند با ماهی ۲۰۰ تومان زندگی کند. آن هم خانواده‌ای که فهم دارد. شعور دارد و وضع دیگران را می‌بیند…»

در همین روز مجلس ختمی در مسجد ارگ برگزار شد. حجت‌الاسلام محمدتقى فلسفى واعظ مشهور، ضمن بیانات مفصلى از اوضاع فرهنگ شدیداً انتقاد کرد و گفت: اگر مرا که یک نفر واعظ هستم براى جراحى قلب دعوت کنند و بپذیرم، شخصى احمق هستم. حال اگر به یک قابله که تخصص او در قابلگى است، تربیت روح و فکر یک جامعه‏‌اى واگذار شود، چه محصولى از این‏ کار به‏ دست می‌‏آید؟ » کنایه او به وزارت دکتر جهانشاه صالح بود!

دولت شریف امامی استعفا داد و امینی مامور تشکیل دولت جدید شد، اما اعتصاب معلمان به پایان نرسید. 18 اردیبهشت معلمین در باشگاه مهرگان تجمع کردند در تجمع باشگاه مهرگان، روز به شهادت رسیدن معلم جوان ابوالحسن خانعلی یعنی 12 اردیبهشت به عنوان روز معلم معرفی و قرار بر پاسداشت آن در سراسر کشور در هر سال بود، اما هیچ‌گاه این روز در تقویم رسمی کشور ثبت نشد و حکومت این روز را به رسمیت نشناخت.

محمد درخشش به وزارت فرهنگ رسید، ولی بی‌فایده بود. درخشش حدود ۱۴ ماه وزیر فرهنگ بود. دولت امینی در تیرماه سال ۴۱ سقوط کرد و محمد درخشش هم از وزارت فرهنگ کنار رفت. باشگاه مهرگان منحل و محمد درخشش هم از فعالیت سیاسی محروم شد. پیش از انقلاب و ترور استاد شهید آیت الله مطهری توسط گروهک فرقان، روز 12 اردیبهشت به صورت غیررسمی روز معلم بود. مرور تاریخ معاصر به ویژه تحولات عصر پهلوی به نسل جدید کمک می‌کند تا فریب تبلیغات رنگین آزادی و رفاه شبکه‌های سلطنت‌طلب را نخورد و به دنبال این اسامی باشد.

پایان پیام/ت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *