رنج جنگ؛ سرنوشت «دسته دختران»
رنج جنگ؛ سرنوشت «دسته دختران» «دسته دختران» چه چیزی را به مخاطب نشان میدهد؟ شقاوت، بیرحمی و مصائبی که قلب را به درد میآورد. تماشاچی فقط میتواند «درد» را در این فیلم ببیند، اما به قصه هیچ قهرمانی برنمیخورد. روایت فیلم هیچ قصهای را دنبال نمیکند و این ضعفی است که فیلم از اول تا آخر دنبال میکند و حتی این ضعف و نبود قصه نقش اصلی را در فیلم ایفا میکند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- تبیان نوشت: «جنگ چهره زنانه ندارد» یا «جنگ چهره زنانه دارد» دو مسئلهای است که شاید متفقالقول دو گروه موافق این جملات میگویند به گونهای که حتی با تکرار آنها، این جملات به کلیشه تبدیل شده است اما تنها چیزی که در میانه امر وجود دارد این است که «جنگ رنج است».
به راستی چگونه باید درد و رنج حاصل از جنگ را معنا کرد؟ چطور میتوان داستان «امینه وهابزاده» زنی که شکارچی تانک بود را خواند، اما داستان «ناصر حسینپور» در پایی که جا ماند را نخواند و مگر میشود داستان «احمد یوسفزاده» در بیست و سه نفر را خواند و داستان «فرنگیس حیدرپور» را نخواند، مگر میتوان «سلام بر ابراهیم» را نادیده گرفت و فقط از «دا» یاد کرد، جو..