پیام قدرت یا وحشتِ آمریکا؟
در پی به سردی گرائیدنِ روابط کشورهای مهم عرب حاشیه خلیج فارس نظیر امارات و عربستان سعودی با آمریکا و گرمیِ فزاینده روابط آن ها با چین و روسیه و البته جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر مهم و موثر منطقه ای، واشنگتن متقاعد شده که باید دست به اقداماتی بزند تا از موقعیت خود در منطقه غرب آسیا و در رقابت با تهران، پکن و مسکو حراست کند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- الف نوشت: مدت زمان زیادی از حرکتِ زیردریایی اتمی آمریکا با نامِ "یو اس اس فلوریدا" از دریای مدیترانه به منطقه خلیج فارس نمیگذرد، با این حال، تحلیل و تفسیرهای جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و منطقهای در مورد اقدام و تحرک معنادارِ آمریکا، همچنان ادامه دارد.
در این راستا، برخی حامیان و متحدان آمریکا، این اقدام آمریکا را نمونهای جدی از اراده آن در پیشبرد سیاستهایش به ویژه در قبال منطقه خاورمیانه و کنتشگران مهم حاضر در آن نظیر ایران ارزیابی کردهاند با این حال، کنار هم قرار دادنِ برخی تکههای پازل در مورد تحولات جاری منطقهای، بیش از آنکه تحرک اخیر واشنگتن را به نمودی از اراده جدی و پیام قدرت این کشور تبدیل کند، به طور عینی وحشت و هراس روزافزون آن را در رابطه با معادلات راهبردی منطقه غرب آسیا به ذهن متبادر میکند.
به طور خاص در این رابطه میتوان به سه رویداد و روند منطقهای که واشینگتن را وادار به نشان دادن واکنش در چهارچوبی نظیر اعزام زیردریایی اتمیاش به منطقه خلیج فارس کرده، اشاره کرد.
1: وحشت آمریکا از وضعیت بغرنج اسرائیل
اسرائیل متحد راهبردی آمریکا در منطقه غرب آسیا است و سالهاست که این رژیم سیاسی، یکی از اهرمهای اصلی پیشبرد سیاستهای منطقهای آمریکا است. با این حال، در روزها و ماه های اخیر، اراضی اشغالی به دلیل برگزاری اعتراضات و اعتصابات گسترده معترضان اسرائیلی که شدیدا نسبت به طرح اصلاحات قضایی نتانیاهو اعتراض داشتهاند و در عین حال، تحرکات نیروهای افراطی در کابینه دولت نتانیاهو را آسیبی جدی به حقوق و منافع خود در نظر میگیرند و در این راستا شاهد واکنش گسترده راکتی جریان مقاومت فلسطین از غزه، سوریه، و جنوب لبنان در واکنش به سرکوب وحشیانه نمازگزاران فلسطینی حاضر در مسجدالاقصی(در ماه مبارک رمضان) از سوی نیروهای افراطی رژیم اشغالگر قدس بودهاند، به دغدغهای جدی برای دولت آمریکا تبدیل شده است.
به بیان سادهتر، دولت آمریکا به شدت موقعیت رژیم اشغالگر قدس به عوان متحد راهبردی خود را در خطر میبیند و از بیمِ همین مسئله نیز اقدام به تقویت اهرمهای نظامی خود در منطقه جهت حراست از منافعش میکند.
2: نگرانی از تضعیف موقعیت نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا
مروری کوتاه و گذار بر آنچه به نیروهای نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا در سالهای اخیر گذشته نشان میدهد که موقعیت نظامی و نفوذ آمریکا در این منطقه مدام رو به ضعف حرکت کرده است. شکستهای آمریکا در افغانستان و متعاقبا تضعیف موقعیت آن در عراق و سوریه، نمونههایی ساده از این مسئله هستند. با این حال، در روزهای اخیر و در پی تشدید درگیریهای گروههای وابسته به جریان مقاومت علیه نیروهای نظامی آمریکایی حاضر در سوریه(که به چپاول منابع نفتی این کشور میپردازند)، آمریکا بیش از هر زمان دیگری نسبت به تأمین بیدغدغه منافع خود در منطقه نگران شده است.
از این رو، حمایت از نیروهای خود در منطقه را بدون انجام تحرکاتی معنادار نظیر اعزام زیردریای اتمی اتش به منطقه خلیج فارس، ممکن نمی داند. در واقع، واشینگتن به دلیل ضعف اهرمهای میدانی خود، سعی دارد تا طرفهای مقابلِ خودش را با کارتی جدید رو به رو کند تا شاید آنها دست از تحرکات خود علیه منافع و نیروهای آمریکایی حاضر در غرب آسیا و به طور خاص دستورکارهای مخرب و غیرقانونیشان بردارند.
3: هراس آمریکا از توسعه نفوذ چین و روسیه در غرب آسیا
در نهایت باید گفت که در پی به سردی گراییدنِ روابط کشورهای مهم عرب حاشیه خلیح فارس نظیر امارات و عربستان سعودی با آمریکا و گرمیِ فزاینده روابط آن ها با چین و روسیه و البته جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر مهم و مؤثر منطقهای، واشینگتن متقاعد شده که باید دست به اقداماتی بزند تا از موقعیت خود در منطقه غرب آسیا و در رقابت با ایران، چین و روسیه حراست کند.
البته که در این میان، واشنگتن سعی در دادنِ دلگرمی به ابوظبی و ریاض جهت ارسال این پیام به آنها که این طیف را تنها نگذاشته و به تعهدات امنیتی خود به آن ها وفادار است هم دارد.
مسائلی که همه و همه در کنار یکدیگر بیش از آنکه پیام قدرت آمریکا را ارسال کنند، حاملِ پیامهای ضعف و وحشت این کشور هستند.
پایان پیام/ت