افق پیش روی رابطه ایران و مصر
برخی رسانهها درحالی از تبادل سفیر میان ایران و مصر خبر داده و آن را حرکتی دیپلماتیک و تاریخی به سمت عادیسازی روابط پس از 4 دهه دانستهاند که با توافق تهران-ریاض، افق روشن حل بحران یمن، بازگشت سوریه به آغوش اتحادیه عرب، انزوای اسرائیل و کاهش نفوذ منطقهای غرب، نظم نوینی در خاومیانه در حال شکلگیری است.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- ایرنا نوشت: در ماههای اخیر نظم جدیدی در منطقه غرب آسیا در حال شکلگیری است و به نظر میرسد پس از توافق تاریخی تهران-ریاض، یکی دیگر از گرههای خاورمیانه و شمال آفریقا در حال باز شدن باشد.
پس از چهار دهه قطع روابط دیپلماتیک تهران و قاهره، اینک اراده در سران دو کشور برای ازسرگیری مناسبات بیش از هر زمانی جدی است؛ تصمیمی که برایند مجموعهای از ترددها و گفتوگوهای دیپلماتیک و اقدامات میانجیگرانه از سوی کشورهایی همچون عراق و عمان بود.
یکی از مأموریتهای «هیثم بن طارق آل سعید» سلطان عمان در جریان سفر به ایران نیز به همین مساله ارتباط داشت. تا جایی که رهبر معظم انقلاب در دیدار سلطان عمان و هیات همراه با اشاره به اظهارنظرهای بن طارق مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.
از آنجا که از سرگیری روابط آن هم پس از چهار دهه قطع مناسبات دوجانبه نیازمند بسترسازی است، گویی این بستر پیشتر فراهم شدهبود. چند روز پیش مقامهای مصری و عراقی به روزنامه «نشنال» امارات گفتند مصر و ایران از ماه مارس (فروردین) در بغداد در مورد عادیسازی روابط گفتوگو کرده بودند.
آنها با بیان اینکه توافق اصولی برای دیدار میان «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر و آیتالله «سیدابراهیم رئیسی» همتای ایرانی وی صورت گرفته است، افزودند انتظار میرود ایران و مصر در ماههای آتی به عنوان بخشی از روند میانجیگرانه عمان برای عادیسازی روابط، تبادل سفیر انجام دهند.
روزنامه« العربی الجدید» چاپ لندن نیز به نقل از منابع عراقی و مصری نوشته بود که در ماه مارس و آوریل (فروردین و اردیبهشت)، دیدارهایی بین دیپلماتهای سطح پایین مصر و ایران و افسران امنیتی در بغداد با هدف بهبود و هموار کردن راه برای تجدید رسمی روابط برگزار شده بود.
موانع ۴۴ ساله و ظرفیتهای همکاریجویانه
روابط دیپلماتیک ایران و مصر از سال ۱۳۵۸ در اعتراض به توافق صلح مصر با رژیم صهیونیستی و پناه دادن قاهره به شاه مخلوع ایران قطع شد. البته این اقدام اگرچه به سردی روابط انجامید اما در این چند دهه به تنش و درگیری منتهی نشد.
قطع روابط دیپلماتیک بسیاری از فرصتهای سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی- هنری را از دو کشور صاحب تمدن گرفت تا جایی که ضرورت ازسرگیری مناسبات احساس شد. سفر رئیس دولت دهم به قاهره در سال ۱۳۹۱ و نیز حضور «محمد مرسی» در تهران برای شرکت در اجلاس غیرمتعهدها نیز راه به جایی نبرد و با حاشیههای زیادی همراه شد. پرونده روابط میان ایران و مصر در دولتهای یازدهم و دوازدهم مسکوت ماند تا در دولت سیزدهم به دلیل رویکرد ویژه به ظرفیتهای منطقهای بار دیگر گشوده شود و مجدانه در دستور کار قرار گرفت.
به همین دلیل رهبر معظم انقلاب در دیدار بن طارق درخصوص اظهار خرسندی سلطان عمان از آغاز روابط مجدد ایران و عربستان گفتند: این موضوعات نتیجه سیاست خوب دولت جناب آقای رئیسی برای گسترش و تقویت روابط با همسایگان و کشورهای منطقه است.
در چهار دهه اخیر موانعی بر سر راه آشتی دو کشور وجود داشته است که به تازگی «مؤسسه پژوهش رسانهای خاورمیانه» (Middle East Media Research Institute) به برخی از آنها به ویژه دغدغهها و نگرانیهای قاهره اشاره کرده و مدعی شده مصر با وجود فاصله جغرافیایی قابل توجه بین دو کشور، ایران را یک موضوع امنیتی میداند.
این گزارش اضافه کرد، آرامش و امنیت در تنگه بابالمندب در جنوب دریای سرخ و کانال سوئز برای اقتصاد مصر حیاتی است، افزون بر آن، یکی دیگر از عواملی که ممکن است مانع نزدیک شدن دو کشور شود، مخالفت اسرائیل با چنین اقدامی است.
اما در شرایط کنونی ترکیبی از تحولات ژئواستراتژیک در منطقه و جهان، انگیزه تغییر موقعیت را برای مصریها ایجاد کرده است. این تحولات شامل توافق عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین، بحران اقتصادی مصر که به دلیل جنگ در اوکراین گسترش یافته و کاهش دخالت آمریکا و اروپا در منطقه در برابر افزایش قدرت چین و روسیه است.
ضمن اینکه برقراری روابط میان ایران و مصر برای دو طرف یک فرصت مغتنم است. مصر دروازه ورود به آفریقاست؛ قارهای است که همزمان هم قابلیت صادرات منابع و هم توان جذب سرمایهها و سرمایهگذاران خارجی را دارد. این کشور عضو بازار مشترک کشورهای شرق و جنوب آفریقا «کومسا»ست؛ پیمانی با ۲۱ کشور و جمعیتی بیش از ۵۸۳ میلیون نفر که تولید ناخالص داخلی ۸۰۵ میلیارد دلاری و حجم صادرات و واردات کالا به ارزش ۳۲۴ میلیارد دلار دارند.
ایران پیش از این تلاشهایی را برای ایجاد بانک مشترک و شرکتهای صنعتی و تجاری داشته است که با آغاز روند عادیسازی روابط میتوان به تثبیت و گسترش این اقدامها امید بیشتری داشت. جمعیت ۱۰۹ میلیونی مصر میتواند بازار قابل قبولی برای محصولات ایرانی باشد که پیشنیاز آن شناسایی نیازهای این بازار هدف و توان تولید در داخل است. با توجه به تجربه جمهوری اسلامی در عرصه کشتیرانی و جغرافیای مصر، این تجربه میتواند برای هر دو کشور ارزش افزوده تولید کند. اعراب از دیرباز مشتریان فرش و پسته و زعفران ایران بودند و مصر هم از این قاعده مستثنا نبوده است.
دانش پزشکی و دارویی ایران در منطقه حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و دانشهای نوبنیانی چون نانوتکنولوژی و حوزه هوافضا میتواند در بلندمدت میان دو کشور پل ارتباطی مستحکمی برقرار کند و در نهایت تجربه جمهوری اسلامی ایران در توان نظامی و تسلیحات دفاعی هم میتواند مشتری خوبی مانند قاهره داشته باشد؛ همه این ظرفیتها به منظور عبور از حالت بالقوه و رسیدن به حالت بالفعل نیازمند اقدامهایی در حوزههای سیاسی و اقتصادی است.
در مقابل، مصر نیز جمهوری اسلامی ایران را به عنوان شاهراه ارتباط با آسیا و به ویژه قفقاز و آسیای شرقی میداند و در ارزیابیهای تجاری خود امیدوار است با آغاز ازسرگیری روابط بتواند از بازار انرژی ایران بهره بیشتری ببرد.
همچنین عادیسازی روابط با ایران به ایجاد روابط اقتصادی و تجاری نزدیکتر قاهره با کشورهایی مانند عراق، سوریه و لبنان که تهران در آنها نفوذ قابل توجهی دارد، منجر خواهد شد.
اقتصاد؛ پاشنه آشیل مصر و دلیل بازنگری در سیاست خارجی
در کنار اهمیت مسائل سیاسی و امنیتی برای مصر، این کشور از نظر اقتصادی شرایط دشواری را سپری میکند بهگونهای که از نگاه تارنمای شبکه «الجزیره»، اقتصاد مصر به ضربه خورده است.
الجزیره چند ماه پیش در گزارشی نوشت، «پوند» به عنوان پول ملی مصر در کمتر از یک سال به طور تقریبی نصف ارزش خود را از دست داده و بدترین عملکرد ارز را در جهان در سال ۲۰۲۳ داشته؛ این ارز در ماههای گذشته به پایینترین سطح تاریخی خود یعنی ۳۲ پوند در برابر دلار رسیده است.
افزون بر آن، مصر با تورم بیش از ۲۰ درصد دستوپنجه نرم میکند. قفسههای فروشگاههای مواد غذایی در حال خالی شدن است. بسیاری از محصولات وارداتی نایاب شده؛ مرغ منجمد در فروشگاهها تمامشده و قیمت اقلام اولیه و اساسی مانند تخممرغ و روغن ۲ برابر شدهاست.
به گزارش مجله «اکونومیست»، این مسائل سبب مشکلات متعدد اقتصادی برای مردم مصر شده و نزدیک به یکسوم مردم این کشور با کمتر از ۲ دلار در روز زندگی میکنند و یک سوم دیگر در آستانه پیوستن به آنها هستند.
به نوشته این نشریه چاپ لندن، بحران اقتصادی مصر مدتها در حال شکل گیری بوده و تا حدی از کنترل دولت خارج است. حمله روسیه به اوکراین به مصر آسیب جدی وارد کرده زیرا این کشور بزرگترین واردکننده گندم در جهان است و دو تامینکننده بزرگ آن یعنی روسیه و اوکراین در جنگ به سر میبرند. بنابراین قیمت بالای گندم باعث شده دولت از تهیه و توزیع نان ارزان و یارانهای که مصریها انتظار داشتند، عاجز بماند.
به گزارش تارنمای «الجزیره»، السیسی رئیسجمهوری مصر، جنگ در اوکراین را عامل اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی میداند؛ اوضاعی که سبب خروج ۲۰ میلیارد دلاری سرمایه از این کشور شده است. سران قاهره برای تثبیت قیمت دلار، محدودیتهایی برای واردات اعمال کردهاند. این اقدام به صنعت محلی که به شدت متکی به واردات بوده، آسیبزده است.
برخلاف دیدگاه دولتمردان مصری در ارتباط دادن اوضاع اقتصادی به بحران اوکراین، تحلیلگران استدلال میکنند این بحران تنها مشکلهای ساختاری از قبل موجود در اقتصاد مصر را آشکار کرد و نشان داد مدل اقتصادی این کشور، ناپایدار است.
«محمود سالم» تحلیلگر و نویسنده مصری ساکن برلین معتقد است «بانک مرکزی مصر» (CBE) نرخ ارز را تعیینکرده و ارزش پوند را به طور مصنوعی بالا نگه داشته است که این خود، ریشه مشکلها به شمار میرود.
اکونومیست اما به وام سه میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول(IMF) به مصر و شرایط تحمیلی صندوق به سران قاهره اشاره کرده و نوشته، دولت مصر براساس آخرین قرارداد خود با این نهاد مالی که دسامبر (آذرماه) منعقد شد، متعهد شده دولت و نیروهای مسلح را از بخشهای «غیر استراتژیک» خارج کند اما در کشوری با سابقه کودتا، کمتر کسی جرات به چالش کشیدن امتیازهای ارتش و یونیفرمپوشها را دارد.
در چنین فضایی، دولت مصر به ناچار درصدد خصوصیکردن مشاغل دولتی از جمله ارگانهای وابسته به ارتش برآمده است. دولت السیسی همچنین سرمایهگذاری عمومی در پروژههای ملی و کاهش خرید تسلیحات از آلمان و ایتالیا را در دستور کار قرار داده است.
مناسبات تهران _ قاهره در بستر نظم نوین منطقهای
در ماههای گذشته، منطقه غرب آسیا تحولات چشمگیری را به خود دیده که مهمترین آن ازسرگیری روابط ایران و عربستان پس از قطع کامل روابط دیپلماتیک به شمار میرود؛ رخدادی تاریخی که البته بیارتباط به از سرگیری روابط ایران و مصر پس از ۴۴ سال نیست. بنابراین گرمشدن روابط بین قاهره و تهران، لایه جدیدی را به تجدید نظم منطقهای در حال وقوع، میافزاید.
در نظم نوین منطقهای، بحران هشتساله یمن در سایه توافق تهران_ریاض در مراحل پایانی است و اتحادیه عرب به سرکردگی عربستان نیز آغوش خود را روی سوریه گشوده است. بنابراین مصر که همواره از حمایت سیاسی و اقتصادی گسترده ریاض برخوردار بوده، اینک خود را از اردوگاه ضدایرانی خارج و در کنار جمهوری اسلامی ایران میبیند.
همانگونه که اردیبهشتماه، مصر پس از امضای توافقنامه میان ایران و عربستان از آن استقبال کرد. سران قاهره این توافق را تحولی مهم خوانده و ابراز امیدواری کردند که به همکاری بین دو کشور منجر شود.
در واقع، پس از امضای توافقنامه عربستان و ایران، برخی تصمیمسازیها از گرمشدن روابط مصر و ایران خبر میداد؛ به عنوان نمونه در اواخر ماه مارس(اوایل فرودرین ۱۴۰۲)، وزارت گردشگری مصر گامهایی را برای تسهیل ورود گردشگران خارجی از جمله ایرانی به این کشور برداشت که سالها از ورود آنان به این کشور آفریقایی جلوگیری میشد.
امیدواری مصریها به ازسرگیری روابط با ایران با هدف برونرفت این کشور شمال آفریقا آشکارا به چشم میخورد؛ خرسندی و امیدواریهایی که از سوی تحلیلگران سرشناس و رسانههای جریان اصلی مصر بازتاب یافته است.
«محمد السید صالح» سردبیر سابق روزنامه «المصری الیوم» در این روزنامه نوشت: «تنها چند ساعت پس از اعلام توافق ریاض و تهران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک، ریاست جمهوری [مصر] با صدور بیانیهای رسمی نسبت به رفع تنش در منطقهای استقبال کرد. بسیاری تعجب میکنند که آیا مصر [در نظر دارد] گامی مشابه عربستان در برابر ایران بردارد… امیدوارم موضوع روابط با تهران مورد بررسی دوباره قرار گیرد و [کشورها] مذاکرات جدی و همه جانبهای را آغاز کنند که منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی ما در آن لحاظ شده باشد.»
«عمادالدین حسین» سردبیر «الشروق» روزنامه پرتیراژ مصری، استدلال میکند توافق بین عربستان سعودی و ایران به نفع مردم منطقه خواهد بود و میتواند به ازسرگیری روابط ایران و مصر نیز منجر شود. نزدیکشدن به این معناست که هر دو کشور میتوانند به جای افزایش هزینههای تسلیحاتی که بخش بزرگی از بودجه آنها را میبلعد، خود را وقف توسعه و بهبود زندگی شهروندان کنند… نزدیک شدن به ایران میتواند وضعیت اقتصادی ما را بهبود بخشد.»
حال این پرسش به ذهن میرسد که بازندگان این بازی و نظم جدید منطقهای چه کسانی هستند؟
نخستین بازنده نظم نوین منطقهای، رژیم صهیونیستی است که چهار دهه پیش در «کمپ دیوید» با مصر سازش کرد؛ رخدادی که به قطع کامل روابط دیلماتیک تهران_قاهره منجر شد. تلآویو اینک مصر را به عنوان نخستین سازشکار مسلمان و عرب، در کنار ایران میبیند. البته آتشافروزیها و اقدامهای کابینه تندرو «بنیامین نتانیاهو» در کنار بحرانهای داخلی و خارجی این رژیم در چرخش اعراب به سمت ایران بیتاثیر نبوده است.
بازنده بزرگ دیگر آمریکایی است که متحدان دیرینه عرب خود را در جبهه شرقی و در کنار روسیه، چین و ایران میبیند. در همین ارتباط پایگاه خبری صهیونیستی «مکور راشون» در همان دوران آغاز عادیسازی روابط ایران و عربستان، نگرانی خود را از آغاز دومینویی که به همگرایی بیشتر کشورهای منطقه با ایران منجر خواهد شد، نشان داد و نوشت: «با توجه به کمرنگ شدن نقش ایالات متحده و تبدیل شدن چین به یک کشور تاثیرگذار در منطقه، میتوان منتظر این بود که مصر، امارات و بحرین بزودی در کشتی همگرایی با ایران سوار شوند.»
پایان پیام/ت
*منابع:
https://www.thenationalnews.com/mena/۲۰۲۳/۰۵/۲۴/egypt-and-iran-to-exchange-ambassadors-this-year-as-part-of-normalising-ties/
https://www.memri.org/reports/debate-egypt-regarding-possible-rapprochement-iran
https://www.aljazeera.com/news/۲۰۲۳/۱/۱۹/middle-east-round-up-egypt-economy-pounded
https://www.aljazeera.com/news/۲۰۲۳/۱/۱۸/as-economic-crisis-deepens-will-egypt-slow-megaprojects-down?traffic_source=KeepReading
https://www.economist.com/leaders/۲۰۲۳/۰۱/۲۶/to-save-egypts-economy-get-the-army-out-of-it
https://development.finance.go.ug/common-market-eastern-and-southern-africa-comesa