علویتبار و میردامادی از جمع اعضای حقیقی جبهه اصلاحات بیرون آمدند
انتخاب 15 نفر اعضای حقیقی جدید در جبهه اصلاحات ایران و مقایسه آن با اعضای پیشین، نشان از کنارهگیری طیفی از اصلاحطلبان دارد که معتقد به ایدههای ناب و در عین حال رادیکال درباره روندهای سیاسی به ویژه درباره انتخابات، هستند.
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- صبح نو نوشت: در فاصله 10 ماه تا انتخابات مجلس، درون جبهه اصلاحات چه صداهایی درباره انتخابات پیشرو شنیده میشود. آیا نابگرایان و رادیکالها دست بالاتر را دارند یا عملگرایان. جبهه اصلاحات ایران متشکل از اعضای حقیقی و اعضای حقوقی (احزاب اصلاحطلب)، بزرگترین و محوریترین نهاد اجماعدهنده نهادها و نیروهای سیاسی موسوم به اصلاحطلبی در ایران است که اسفند 1399 و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم شکل گرفت.
در همینباره چندی پیش اعلام شد که بهزاد نبوی، فخرالسادات محتشمیپور، محسن امینزاده، محمدرضا جلاییپور، عماد بهاور، بدرالسادات مفیدی، سید حسن رسولی، معروف صمدی، اسماعیل گرامیمقدم، فاطمه سعیدی، محسن هاشمی، غلامرضا ظریفیان، محمد مقدم، آذر منصوری و محسن آرمین به عنوان 15 عضو حقیقی جبهه اصلاحات ایران انتخاب شدهاند. مقایسه ترکیب اسامی مذکور با دوره قبلی نشان میدهد که چهرههایی نظیر حسین مرعشی، محسن میردامادی، علیرضا علویتبار، حجتالاسلام سراجالدین موسوی و حسن صادقی، در ترکیب جدید حضور ندارند؛ اما این عدم حضور نشاندهنده چیست.
خروج تحریمطلبان از جبهه اصلاحات
با بررسی مواضع افراد غایب در ترکیب جدید اعضای حقیقی جبهه اصلاحات ایران، به نظر میرسد یکی از دلایل این غیبت، نوع نگاه ایشان به عرصه سیاسی و انتخابات پیشروی مجلس باشد. مرعشی، اسفندماه سال گذشته در گفتوگویی صراحتا اعلام کرد که حضور اصلاحطلبان در انتخابات آینده باید منوط به «اصلاحات واقعی» باشد. مرعشی در اینباره تصریح کرد: «مادامی که حاکمیت، اصلاحات واقعی را نپذیرد، ما در انتخابات شرکت نمیکنیم». محسن میردامادی نیز اخیرا، حضور اصلاحطلبان در انتخابات را موجب کاهش سرمایه اجتماعی آنها دانست و تصریح کرد: «در واقع گزینه عدم شرکت در انتخابات، گزینه مطلوبی برای یک حزب سیاسی نیست؛ اما در مواقعی تنها گزینه روی میز است و عملا گزینه دیگری وجود ندارد.»
علیرضا علویتبار، سید سراجالدین موسوی (از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز و مسئول ستاد موسوی در قم در سال 88) و حسن صادقی از دیگر چهرههایی هستند که بارها از لزوم پوستاندازی رادیکال اصلاحات و لزوم عدم التزام اصلاحطلبان به روندهای سیاسی رسمی از جمله انتخابات، سخنان زیادی را طی سالهای اخیر مطرح کردهاند.
خروج رادیکالها، زمینه ائتلاف با راست میانه
رصد رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان نیز نشان میدهد که غیبت افراد یادشده به ویژه مرعشی، میردامادی، علویتبار و موسوی در ترکیب اعضای حقیقی، یک اتفاق صرف نبوده و ریشه در اختلافات درون اصلاحطلبان بر سر نوع مواجهه با حاکمیت و روندهای رسمی دارد. در همینباره روزنامه «آرمان امروز» روز دوشنبه اول خرداد در گزارشی تحت عنوان «اکثریت جبهه اصلاحات در مسیر انتخابات» از شکاف درون این جبهه به ویژه احتمال خروج اتحاد ملت سخن به میان آورد.
این روزنامه در گزارش خود به احتمال ائتلاف قاطبه اصلاحطلبان با جریان نزدیک به علی لاریجانی اشاره کرد و نوشت: «طیفی از چهرههای اصلاحطلب که در «حزب اتحاد ملت» حضور دارند، به دلیل مطالباتی که دارند تمایلی برای حضور در آنها دیده
نمیشود.
طبق هماهنگیهای صورت گرفته، تعداد زیادی از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلبی با کاهش سقف مطالبات خود قرار است از لیستی که در ائتلاف با جریان معتدل اصولگرا، طیف نزدیک به علی لاریجانی، تهیه خواهد شد از نامزدها حمایت کنند.
گزارش این جریده در حالی است که علی لاریجانی، چندی پیش در بیانیهای کوتاه، احتمال حضورش در انتخابات را رد و تأکید کرد که برنامهای برای اسفند 1402 ندارد؛ هر چند بسیاری، این بیانیه را به دور جدید کمپین انتخاباتی لاریجانی، تعبیر و تفسیر کردند.
چه کسی رئیس میشود؟ 3 به 2 به نفع عملگرایان آنطور که از اخبار برمیآید، افرادی نظیر بهزاد نبوی، محسن آرمین، محسن هاشمی، سید حسن رسولی و آذر منصوری از گزینههای جدی ریاست بر جبهه اصلاحات هستند. به غیر از منصوری و آرمین، باقی اسامی جزو نیروهایی هستند که رویکردهای واقعبینانهتری به عرصه سیاست دارند و همین امر در مجموع نشان میدهد که فضای کلی حاکم بر جبهه اصلاحات، به ضرر رادیکالها در حال پیشروی است.
با این حال، شانس نبوی برای ریاست بیشتر از سایرین است. اسفند 1401 بود که نبوی از ریاست جبهه اصلاحات استعفا داد. او در بیان چرایی این استعفا گفت: «دوره بنده تمام شده و تصمیم گرفتم از این سمت کنار بروم. البته این تصمیم به این معنا است که بنده دیگر پیر شدهام و بهتر است بقیه عهدهدار این مسؤولیت شوند.»
با این حال و با توجه به خروج اخیر نیروهای رادیکال از جبهه و سنگینی کفه نیروهای عملگرا در ترکیب نامزدهای ریاست جبهه، به نظر میرسد در مجموع فضا برای ریاست مجدد نبوی فراهم باشد، مگر اینکه خود او تمایلی به این امر نداشته باشد. نبوی جزو چهرههایی است که در سال 1400 و با وجود فضاسازی سنگین تحریمطلبان، از ایده شرکت در انتخابات حمایت کرد و رسما پشت عبدالناصر همتی درآمد. نبوی پیشتر و در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 1398 نیز از شرکت در انتخابات طرفداری کرد. باید دید که آیا نبوی ریاست جبهه را به دست خواهد گرفت یا فرد دیگری که همسو با رادیکالیسم ماههای اخیر است، عهدهدار این مسؤولیت خواهد شد.
پایان پیام/ت